۳ دی ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • کُردها؛ قربانیان شعارهای قومیت گرایی گروهک های تروریستی کُردی

کُردها؛ قربانیان شعارهای قومیت گرایی گروهک های تروریستی کُردی

  • ۲۷ آذر ۱۴۰۰
  • ۴۲۵ بازدید
  • ۰

جریان های قومی در کشور ایران غالبا با تکیه بر ناسیونالیسم و تحت شرایط مساعد داخـلی و خـارجی شکل می گیرند بسیاری از رهبران این جریان ها تحت عنوان خود مختاری و بـرای رسـیـدن بـه اهـداف خود، خواسته یا ناخواسته دست کمک به طرف بیگانگان دراز نموده ، بستر مناسب را برای مداخلات آنها فراهم می سازند.

قـومـیـت گـرایـی کـُردی بـه شـیـوه فـوق در کـشـور مـا شـکـل گرفت و طی دو مرحله یعنی قبل و بعد از انقلاب اسلامی و تحت عنوان خود مختاری ، نـه تـنـهـا خـدمـتـی بـه کـردسـتـان و مـردم مـسـلمـان و ایـرانـی الاصـل و مـیـهـن دوسـتِ آن نـکرد، که خرابیهای بسیار به بار آورد و همه سرزمین ایران را دچار بحران نمود.

مـقـاله حـاضـر در پـی اثـبـات ایـن فـرضـیـه است که جریان قومی کردی علی رغم داشتن بـعـضـی ابـزارها، به دلیل وابستگی به بیگانگان و نیز عدم شناخت از مردم مسلمان کردِ مـقـیـد و مـلتـزم بـه احـکام دینی و تمامیت ارضی ایران ، نتوانست به آرزوی خود برسد و شکست خورد و باقیمانده آنها نیز جز در مسیر شکست و نابودی قدم برنمی دارند

هـمدیگر زندگی کرده و در مواقع بحران از این مرز و بوم دفاع نموده اند. گرایش عمده اقـوام ایـرانـی ، هـمـواره مـحـافـظـت از تـمـامـیـت ارضـی کـشـور بـوده و هـسـت . بـا ایـن حـال بـعـضـی از افـرادی کـه قدرتی کسب کرده و داعیه رهبری این اقوام را داشته اند، در بـرهـه هـایـی از تـاریـخ تـحـت تـاءثـیـر عـوامـل داخـلی مـثـل هـمـبـسـتـگـی قـومـی ، احـزاب سـیـاسـی و مـوقـعـیـت جـغـرافـیـایـی و نـیـز عـوامـل خـارجـی ، از جمله حمایت بیگانگان به خصوص قدرتهای بزرگ غرب و شرق ، از شورش های قومی ، شعار واگرایی سرداده اند.

یکی از جریانات قومی که طی دهه های گذشته دوبار کشور ایران را دچار بحران نموده جـریـان قـومـی ـ کـُردی اسـت . زمـان ایـجـاد ایـن بـحـران هـا، بـه هـنـگـام انـتـقـال قـدرت بـوده ، یـعـنـی زمـانـی کـه رهـبـران گـروه هـای کـُرد، دولت مرکزی را در حال ضعف می دیدند. در این هنگام با تکیه بر مطالبات قومی ، دست به سلاح برده ، با شـعـار خـود مـخـتـاری کـوشـیـده اند از برقراری حاکمیت دولت مرکزی در منطقه جلوگیری نمایند.

بـا ایـن حـال حـمـایت بیگانگان و به خصوص امریکا از جریان قومی کردی انکارناپذیر است آمریکا با هدف فشار بر جمهوری اسلامی ایران به صورت همه جانبه ، با کمک های مـالی ، آموزش نظامی ، در اختیار قرار دادن سلاح و مهمات و… تحت عنوان رعایت حقوق قوم هـا، از جـریـانـات قـومـی کـردی حـمـایت می کند به گونه ای که اغلب کمیته های مرکزی احزاب کردی ، خود مختاری خود را در وابستگی به غربی ها و به خصوص امریکا تصور مـی کنند غافل از آن که مردم مسلمان کرد به خاطر داشتن سابقه درخشان در اسلام و قرابت بـسـیـار نـزدیـک بـا مـذهـب اکـثـریـت مـلت ایـران و هـمـچـنـیـن بـه سبب آن که کردها از اقوام اصـیـل ایرانی هستند، نخواهند گذاشت احزاب خود فروخته با ادعای حمایت و نجات بخشی خلق کرد نیات پلید خود را به انجام رسانند.

ایـن مـقـاله جـریـان قـومـی ـ کـردی داخـل ایـران ، در مـقـطـع پـس از انـقلاب اسلامی را مورد بـررسـی قـرار مـی دهـد هـر چـنـد بـه تـنـاسـب بـحث اشاراتی به سابقه این جریان در قبل از انقلاب هم شده است .

۱٫ جریان قومی ـ کردی

تعریف واژه ها: به مجموعه ای از احساسات قومی و آرزوها و اهداف مشترکی گفته می شود کـه مـردم کـُرد را دور هـم جـمـع نـمـوده و بـا تـکـیـه بـر آن عـنـاصـر، بـه دنبال قبضه قدرت و مستقل فرهنگی سیاسی می باشند.

هر یک از کلمات تشکیل دهنده این عبارت را می توان این گونه شرح داد.

۱ ـ ۱٫ جریان

جـریـان در اصـطـلاح سـیـاسـی ، بـه مـعنای یک طیف گسترده فکری ، اعتقادی ، سیاسی و عـقـیـدتـی اسـت . یـک جـریـان مـمـکـن اسـت شـامـل چـنـدیـن گـروه ، حـزب ، جـنـاح و تـشـکـل بـاشـد کـه از نـظـر مـبـانـی فـوق دارای اشـتـراکـاتی باشند و اهداف خاصی را دنـبـال کنند و در مواقع انتخابات ، مبارزات و تحولات سیاسی و اجتماعی یک نقش منسجم و واحد را اجرا نمایند.۳۸۳

۲ ـ ۱٫ قوم

قـوم عـبـارت اسـت از یـک جـمـعـیـت انـسـانـی مـشـخص با یک افسانه اجدادی مشترک ، عناصر فرهنگی ، پیوند با یک سرزمین یا وطن .

مـشـخـصـه هـای ایـن تـعـریـف بـه ایـن شـرح می باشد: جمعیت انسانی مشخص با یک نام از دیـگـران متمایز می شود تا قابلیت شناسایی پیدا نماید، عقاید و نژاد مشترک و خاطرات تـاریـخـی بـرای یـک قـوم فـوق العـاده مـهـم اسـت ، اجـزای فـرهـنـگـی مـشـتـرک کـه شامل مذهب و زبان ، آداب و رسوم ، لباس ، غذا و موسیقی می باشد و حس وابستگی به یک سرزمین به عنوان عامل همبستگی و وحدت منافع از مشخصه های قوم می باشد.

۳ ـ ۱٫ کُردی

کـردهـا یـکـی از شـعـبـه های مشهور نژاد آریایی هستند که در ناحیه وسیعی با حد شمالی دامـنـه هـای جـنـوبـی فـلات ارمـنـسـتـان و حـد جـنـوبـی رود دجـله زنـدگـی مـی کـنـنـد. طـول ایـن نـاحیه از جنوب شرقی به شمال غربی ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر و عرض آن از ۱۲۰ تـا ۴۰۰ کـیـلومـتـر بوده و میان چهار کشور ترکیه ، عراق ، ایران و سوریه تقسیم شـده اسـت . کردهای ساکن ایران هم اکنون در منطقه ای که از زمان سلجوقیان (۷۴۰ ه‍ . ق ) به نام کردستان نامیده شده است زندگی می کنند.

۲٫ مبانی فکری جریان قومی کردی

۱ ـ ۲٫ بحران هویت ناشی از تقسیم کردها

تا قبل از جنگ جهانی اول ، جمعیت کردها در داخل مرزهای سه کشور ایران ، عثمانی و کردهای مـسـتـقـر در آن امپراتوری بین سه کشور ترکیه ، عراق و سوریه تقسیم شدند. در پیمان سـور بـیـن مـتـفقین و عثمانی نیز مقرر شده بود که به کردها خود مختاری داده شود که این وعده ها عملی نشد و زمینه را جهت ایجاد شکاف دایمی میان کردها و دولت مرکزی فراهم نمود جـریـان قـومـی ـ کـردی در ایـران در ایـن جـنـگ نمایان نمی شود، در عوض این جریان به شـکـل خـود مـخـتـاری آن هـم از کـردسـتـان عـراق و تـرکـیـه و در اثنای جنگ جهانی دوم وارد کردستان ایران می گردد.

کردهای ایران مردمی مسلمان و ایرانی بوده و به ریشه های تاریخی و فرهنگ و مفاخر ملی کـشـور عـشـق می ورزند و اشتراکشان با فرهنگ غالب مردم ایران بسیار بیشتر از اشتراک آنـان بـا سـایـر فـرهـنـگ هـاسـت . بـا ایـن حـال مـتـاءسـفـانـه یـک سـری عوامل سیاسی ـ اجتماعی که بیشتر ماهیت خارجی دارد باعث شده که شعار خود مختاری خواهی و داشـتـن یـک هویت مستقل فرهنگی ـ سیاسی توسط عده ای از رهبران احزاب ، که در مسلمان بـودن و در وطـن دوسـتـی و حـتـی طـرفـداری از کـردهـا و قـوم کـرد، اشـکـال جـدّی در افکارشان وجود دارد، سر داده شود، اما کارهای فرهنگی و اجتماعی بسیار ارزشـمـنـدی کـه بـعـد از انـقلاب اسلامی در کردستان انجام گرفته ، بی اساس و دروغ بـودن شـعـارهای این گروهک های وابسته به دشمنان ایران و کرد، را برای همگان برملا ساخته است .

۲ ـ ۲٫ درخواست خودمختاری با تکیه بر بیگانگان

کردها در قالب ایلات و طوایف زندگی می کنند و به همین جهت رهبران قومی در برانگیختن احساسات قوم گرایانه نقش مؤ ثری دارند. شواهد و اسناد تاریخی نشان می دهد طی دهه هـای گـذشته مدعیان رهبری بر کردها، وابسته به بیگانگان بوده و طبق نظر و توصیه آنها عمل می کرده اند.

وابـسـتـگـی قـاضـی مـحمد به شوروی سابق و حمایت نظامی ـ اقتصادی و تبلیغاتی این کـشـور از او در بـحـران کـردسـتـان در سـال ۱۳۲۴ غـیـر قـابـل انـکار است . اسناد محرمانه ساواک نشان می دهد عزالدین حسینی امام جمعه مهاباد که هـمـه گـروه هـای شـورشـگـر در کردستان سعی می کردند او را به عنوان رهبر کردستان مـعـرفـی نـمـایـند، عبدالرحمان قاسملو رهبر معدوم حزب منحله دمکرات ، عبدالله مهتدی رهبر کـومـله ، جـلال حـسـیـنـی رهـبـر خبات ، شیخ عثمان نقشبندی رهبر سپاه زرگاری که طی دهه اول انـقـلاب کـردسـتـان ایـران را بـه در ارتـبـاط کامل بودند.۳۸۸ همچنین رحمان حاجی احمدی سرکرده پژاک نیز تابعیت آلمانی دارد و اعلام کرده که دستگاه امنیتی آلمان از فعالیت های او با خبر است .

رهـبـران جـدیـد احـزاب غـیـر قـانـونی نیز به وابستگی خود به بیگانگان به خصوص ‍ امـریـکـا افـتـخـار مـی کـنـنـد بـه گـونـه ای کـه مـصـطـفـی هـجـری دبـیـرکـل حـزب مـنـحـله دمـکـرات در مـصـاحـبه با روزنامه الشرق الاوسط اعلام می کند که امیدواریم که با کمک آمریکایی ها به حقوق کردها دست پیدا کنیم و تغییر رژیم در اولویت کاری ماست .

رئیـس پـژاک کـه در آمـریـکـا بـه سـر مـی بـرد، اعـلام کـرده بـا ایـن سـلاح هـا قـادر به سـرنـگونی رژیم نیستیم . حاجی احمدی اعلام کرد از هر گونه کمک مالی و نظامی خارجی بـه خـصـوص آمـریـکـا کـه مـسـیر رسیدن به دموکراسی واقعی در ایران را سرعت بخشد استقبال می کنیم .

۳ ـ ۲٫ موقعیت مناسب جغرافیایی و احساس محرومیت

واقـع شـدن کـردسـتـان در موقعیت مناسب جغرافیایی باعث گردیده مردم آن منطقه درخواست هـای قـومـی خـود را افزایش دهند. ویژگی های جغرافیایی و طبیعی کردستان نیز به این موضوع کمک کرده است .

برخی از این ویژگی ها به قرار زیر هستند:

۱٫ استقرار در حاشیه مرز، که به علت بُعد مسافت مانع از دسترسی سریع قوای نظامی دولت مرکزی به این مناطق می شود و امکان تحرکات گروه های قومی را بیشتر فراهم می کند.

۲٫ وجـود جـمـعـیـتـی از هـم تـبـاران فـرهـنگی و خونی در آن سوی مرزها به لحاظ آئینی ، زبانی ، فرهنگی و نژادی .

۳٫ مـوقـعـیـت مناسب زمین از لحاظ ناهمواری ها، کوه ها، رودها و… که این ویژگی نیز نوعی امنیّت بدیشان بخشیده و دسترسی آسان را به آنها با دشواری روبرو ساخته است .

۴٫ توزیع ناعادلانه امکانات و فرصت های شغلی در مناطق مرزی که اغلب از فقیرترین و آسـیـب پذیرترین اقشار کشور می باشند. نبود امکانات مناسب و کافی ، این زمینه فکری را برای آنها به وجود آورده که دولت مرکزی به فکر آنها نمی باشد.

۵ . احساس عدم مشارکت سیاسی در مدیریت های جامعه

۳٫ عوامل موثر در دامن زدن به قومیت گرایی کرد

۱ ـ ۳٫ دشمنان خارجی

در تـمـام بـحـران هـایـی که از ابتدا در کردستان بوجود آمده نقش بیگانگان در تحرکات قـومـی آشـکـار و نـمـایـان اسـت . بـه گونه ای که می توان ادعا نمود که تفرقه افکنی قـومـی مـهـم تـریـن راهـبـرد اصـلی دشـمـنـان ایـران بـوده و هـسـت . تـشکیل سازمان ملل متحد و رسمیّت دادن به کشورها باعث شد قدرت های بزرگ به سراغ گروه ها و اقلیت های قومی بروند و با برانگیختن آنها، زمینه شورش و ناآرامی را فراهم نـمـایـنـد و از ایـن طـریـق بـتـوانـند دولت مورد نظر خود را در آن کشورها روی کار آورند. سـیـاسـت قـدرت هـای بزرگ جنگ در خانه دیگران و صلح در خانه خودی است و گلوله این جـنگ ایجاد اختلافات مذهبی ، قبیله ای و قومی است که در قالب مفاهیمی همچون حقوق بشر، حـق تعیین سرنوشت ، اقدام مداخله جویانه بشر دوستانه در امور داخلی و… تبلور پیدا می کند.

۱ ـ ۱ ـ ۳٫ نقش شوروی (سابق ) در بحران کردستان

بـا شـروع جـنـگ جـهـانـی دوم در سـال ۱۳۲۰، قـوای حـکـومـت شـوروی (سـابـق )، شـمـال ایـران و از جـمـله کـردسـتـان را بـه اشـغـال خـود در آوردنـد. در دوران پـنـج ساله اشـغـال ایران حزب دمکرات کردستان به رهبری قاضی محمد و تحت حمایت مستقیم شوروی ها شکل گرفت و اعلام خود مختاری نمود. شوروی ها در نظر داشتند آذربایجان و کردستان ایـران را بـه صـورت رسـمـی بـه خـاک خـود منضم نمایند. پس از توافق قوام با دولت شـوروی مـبـنـی بر خروج قوای شوروی از خاک ایران ، ارتش ایران بدون درگیری وارد مهاباد شد و قاضی محمد و همدستان او را اعدام نمود و کردستان آرام شد. جالب است که در مدت ۳۰ سال حکومت پهلوی دوم به دلیل وابستگی رژیم به قدرت های بزرگ هیچ مساله خاصی در کردستان اتفاق نیفتاد.

۲ ـ ۱ ـ ۳٫ نقش آمریکا در بحران قومی کردستان

بـحـران قـومـی کـه بـلافـاصله بعد از پیروزی انقلاب در کردستان اتفاق افتاد، نتیجه آشـکـار مـداخـله بـیـگـانـگـان و در راءس آنـهـا آمـریـکـا بـود. اسـنـاد لانـه جـاسـوسـی در سـال ۵۸ حـکـایـت از آن دارد کـه آمریکایی ها امیدوار بودند که اگر کردها و سایر گروه هـای قـومـی با همدیگر متحد شوند و همکاری نمایند، می توانند دولت جمهوری اسلامی را سرنگون سازند.

را برای آمریکا داشته باشد. برای رسیدن به چنین هدفی ، از احساسات ناسیونالیستی کـردی ، اخـتـلافـات مـذهـبی ، فقر فرهنگی و شخصیت های وابسته سوء استفاده کرده ، با کمک های نظامی ، مالی و… در صدد بودند که حکومت نوپای اسلامی را تجزیه کنند.

در راسـتـای عـملیاتی کردن طرح های تجزیه ایران ، و به شکست کشیدن انقلاب اسلامی در همان ماههای نخست تشکیل نظام جمهوری اسلامی ، حزب دمکرات کردستان ایران میلیون ها دلار کمک از پیمان ناتو دریافت نمود. بی جهت نبود که حضرت امام (ره ) در تاریخ ۲۹ / ۵ / ۵۸ در پیامی به مردم کردستان فرمودند که حزب دمکرات کردستان وابستگی مستقیم با آمریکا و صهیونیزم دارد.

آمـریـکـا پس از انقلاب به صورت مستمر در تحریک تمام قومیت های ایرانی برای فشار بـه مـسـئولیـن کـشـورمـان دسـت داشـته است برخی از شواهد آشکار این مداخلات به شرح ذیل می باشد.

۱٫ قـرار گـرفـتـن بـخـشـی از کـمـک هـای اختصاص یافته از ۸۵ میلیون دلار برای ایجاد آشوب و ناآرامی در اختیار عناصر حزب دمکرات و کومله گذاشته شد.

۲٫ اظـهـار نظر دبیرکل منحله حزب منحله دمکرات مبنی بر اینکه ما با هفت تن از احزاب قرار است با مسؤ لان آمریکایی دیدار داشته باشیم .

۳٫ یکی از اعضای گروهک پژاک اعلام کرد که گروه وی با نیروهای آمریکایی ارتباطات دیـپـلمـاتـیـک دارد. سـرکـرده پـژاک در مـصـاحـبـه بـا شـبـکـه تـلویـزیـون آلمـان گـفـت ژنـرال هـای آمـریـکایی از اردوگاه ما بازدید و موافقت خود را با برنامه های گروه اعلام نموده اند.

۳ ـ ۱ ـ ۳٫ نقش عراق در بحران کردستان

یـکی دیگر از عوامل بحران در کردستان ایران ، کشور عراق بوده و هست حاکمان این کشور طـی سـه دهـه گـذشته همواره به شیوه های زیر از گروه های قومی ـ کردی حمایت نموده اند:

۱٫ مـقـر هـمـه گـروه هـایـی کـه شـعار خود مختاری کردستان را می دهند اعم از بومی و غیر بومی در عراق بوده و هست .

۲٫ خروج و ورود کلیه گروه های قومی کردی و رهبران آنها از طریق خاک عراق صورت می پـذیـرد بـه گـونـه ای کـه عـراق بـه پـایـگـاه بـزرگ تـروریـسـت هـای مـنـطـقـه تـبـدیل گشته ۳٫ احزاب کردی حاکم بر کردستان عراق ، علی رغم نیاز شدید اقتصادی و سیاسی و کمک های بی اندازه ایران همواره از گروه های تروریستی کردی مخالف ایران حـمایت کرده و می کنند که این یک همکاری دوگانه ، متناقض و منافقانه است به گونه ای کـه مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق بارها اعلام نموده ما به طور قاطع بـا سـیـاست ایران در کردستان ایران موافق نیستیم و در خصوص کردها در ایران تبعیض ‍ است و آنها از حقوق خود محرومند.

۴٫ بـا تـوجـه بـه سـاختار سیاسی عراق پس از سرنگونی حزب بعث و شرکت کردها در حـاکـمـیـت ، رؤ سـای احـزاب کـردی عـراق در مـصـاحـبـه هـای خـود نـه تـنـهـا از استقلال کردستان عراق که از استقلال کردهای همسایه و در نهایت امت واحد، کردی سخن به میان می آورند و با دامن زدن مستمر به مسائل مرتبط با اکراد و پرچم داری از حقوق کردی و حمایت سیاسی ـ تبلیغاتی ، اطلاعاتی و نظامی از کردهای دیگر کشورها سعی می کنند نـقـش هـماهنگ کننده بین اکراد منطقه و آمریکا و دولت های همسایه و کردهای مخالف را بازی کنند.

۲ ـ ۳٫ نقش گروه های داخلی در بحران های قومی کردستان

بـا فـروپاشی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی و با این فکر که قدرت مرکزی در کـشـور ضـعـیـف است ، احزاب کُردی فرصت را مناسب دیده ، خواسته های خود را که همان خـود مـخـتـاری بـود مـطـرح نـمـودند. این احزاب و جریان های سیاسی نظامی به دو دسته بومی و غیر بومی تقسیم می شوند.

۱ ـ ۲ ـ ۳٫ احزاب و گروه های بومی

الف . حـزب دمـوکـرات : بـا سـابـقـه تـریـن و بـزرگ تـریـن جریان قومی کردی حزب دمـوکـرات کـردسـتـان اسـت کـه در سـراسـر عـمـرش از ابـتـدا تـاکـنون جز وابستگی به بـیگانگان و خیانت به هموطنان و کشتار جوانان این مرز و بوم ، مطلب دیگری در پرونده خود ندارد!

ایـن حـزب در سـال ۱۳۲۳ و بـا پـیـشـنـهـاد شـوروی هـا اعـلام مـوجـودیـت نـمـود و در سـال ۱۳۲۴ قـاضـی محمد به عنوان دبیر حزب و در حالی که لباس نظامی روسی به تـن داشـت جـمـهـوری کـردسـتـان را اعـلام کـرد. جـمـهـوری ای کـه در زمـان اشـغـال شـکـل گـرفته بود با خروج اشغالگران از هم پاشید. نتیجه این وابستگی به بیگانگان قتل و کشتار و فقر و بدبختی مردم کردستان بود.

پـرداخـت . ولی ایـن بـار زیـر نـظـر آمـریکا و تحت عنوان خودمختاری برای کردستان به رهـبـری عبدالرحمان قاسملو به پادگان ها حمله برد و آنها را خلع سلاح کرد و کردستان ایـران را بـرای مـدتـی طـولانـی بـه یـک مـنـطـقـه بـحـرانـی تبدیل کرد.

بـسـیـاری از محققان ، شورش کردستان ایران را از جمله شورش های طولانی و منحصر به فـرد قـرن بـیـسـتـم مـی دانـنـد؛ زیـرا ایـن شـورش یـک دهـه طـول کـشـیـد و از شـهـرهـا شـروع و بـه مـناطق روستایی کشیده شد و در آن نیروهای نظام برخلاف رویه های مرسومِ مقابله با شورش های شهری و روستایی ، تمام تلاش خود را به کار بستند که آسیبی به مردم و اماکن مسکونی نرسد.

حـمـله بـه پـادگـان هـای نـظـامی ، کمین و کاشتن مین در سر راه نیروهای نظامی ، ترور و ارعـاب افـراد بـومـی و غـیـر بومی ، مصادره و به آتش کشیدن امکانات دولتی و گرفتن مـالیـات از مـردم و… از جـمـله اقـدامـات حـزب دمـکـرات بـود. بـه دلیل همین جنایت ها حضرت امام خمینی (ره ) در پیامی به مردم کردستان فرمودند:

حـزب دمـکـرات کـردسـتـان وابـسـتـگـی مـسـتـقـیم با آمریکا و صهیونیزم دارد. حزب دمکرات کـردسـتـان غـیر رسمی و غیر قانونی اعلام شد چون حزب شیطان است . باید تمام اهالی کـردسـتـان بـه وظـیـفـه شـرعـیـه عـمـل و جـوانـان خـود را از عـضـویـت در ایـن حـزب منحل ممنوع نمایند.

جـنـایـات حـزب دمکرات در اوایل انقلاب به حدی وحشتناک بود که قلب امام را به درد آورد به گونه ای که در عرض یک هفته یعنی از ۲۷ / ۵ / ۵۸ تا ۲ / ۶ / ۵۸ حضرت امام پنج حـکـم ، پـنـج پـیـام ، دو سخنرانی و چندین نامه به مراجع درباره حوادث کردستان صادر نمودند که چنین اتفاقاتی در زندگی ایشان بسیار کم است و نشان از اهمیت موضوع دارد.

پس از مهار دمکرات ها توسط نیروهای نظامی و انتظامی و ایجاد امنیت نسبی ، اعضای حزب دمـکـرات بـه اجـبـار در عـراق مـسـتـقـر شـدنـد. قـاسـمـلو دبـیـر کـل حـزب دمـکـرات در سـال ۱۳۶۸ در ویـن و پـس از او صـادق شـرفـکـنـدی در سـال ۱۳۷۱ در آلمـان بـه قـتـل رسـیـدنـد. پـس از آن بـه دلیـل اخـتـلافـات شـدیـد درون گـروهـی ، مـسـائل عـشـیرتی ، قدرت طلبی رهبران ، بی عـلاقـگـی مـردم بـه حـزب ، وجـود تـضـاد فکری در سطح رهبران ، عدم همخوانی کادرهای قـدیـمـی بـا دبیرکل های جدید و سرانجام محدود شدن فعالیت نظامی ، حزب دمکرات دچار انـشـعـاب هـای مـتـعـدد گـردیـد کـه آخـریـن نـوع از ایـن انـشـعـابـات در سال ۸۵ بوده است .

حـسـن زاده کـه کـادرهـای بـا سـابـقـه و قدیمی را به همراه دارد و جناح مصطفی هجری که نیروهای جوان با تفکرات نظامی همراه او هستند.

ب . کـومـله (کـومـه له ): یـکـی دیـگـر از گـروه هـایی که در بحران قومی کردستان نقش بسزایی داشت ، حزب (سازمان ) زحمتکشان کردستان معروف به کومله (کومه له ) بود که قـبـل از انـقلاب در یک گروه روشنفکری شکل گرفت ، امّا بعد از انقلاب با شعار دفاع از دهـقـانان اعلام موجودیت کرد و تحت عنوان خودمختاری در کردستان ، مشی مقابله مسلحانه با نـظـام جـمـهـوری اسـلامـی را پیش گرفت . این گروه با حمایت رژیم بعثی عراق و سلاح هایی که از پادگان منطقه غارت کرده بود، جنایت های بی شماری در منطقه انجام داد.

در حـقـیـقـت بـنـیـان گـذاران کـومـله از اعـضـای سـاواک ، فـئودال ها و یا سایر وابستگان رژیم پهلوی بودند و به همین علت آلت دست بیگانگان قـرار گـرفـتـنـد. دبـیـرکـل کومله صلاح الدین مهتدی می باشد. اعضای کومله هم اکنون در کـردسـتـان عـراق مـسـتـقـر هـسـتـنـد و گـاهی به صورت ایذایی حرکاتی از خود نشان می دهند.۴۰۳

گـروه هـا و اشـخـاص بـا نـفـوذ دیـگـری نـیـز در کـردسـتـان حـضـور داشـتـنـد کـه بـه دنـبـال خـود مـخـتـاری بـودند یکی از این اشخاص که خود را رهبر روحانی کردها می دانست عـزالدیـن حـسـینی بود. او می گفت اگر جبرئیل از آسمان بیاید و قوانینی بیاورد که خود مـختاری کردستان در آن نباشد آن را نمی پذیریم ! اسناد وابستگی وی به رژیم منحوس پهلوی و بعث عراق در کتاب های بسیاری درج شده است .

از گـروه هـای دیـگـری کـه در بـحـران قـومـی کـردسـتـان در اوایـل انقلاب نقش داشتند می توان به صوفیان نقشبندی اشاره نمود. شیخ عثمان نقشبندی و پـسـرانـش کـه از فـئودال هـای مـنطقه بوده و وابستگی بسیاری به ساواک ، حزب بعث عراق و انگلیسی ها داشتند و در عین حال از یک وجهه سیاسی و مذهبی در میان مناطق کردنشین بـرخـوردار بـودنـد تـوانـسـتـنـد، نـزدیـک بـه یـک دهـه انـرژی و تـوان نـظام را به خود مشغول کنند.

ایـن حـزب های خرده پا هم اکنون وجود خارجی ندارند و رهبران آنها نیز در کشورهای دیگر سکنی گزیده اند.

ج . پـژاک : بـه دنـبـال نـاکـامـی احزاب دموکرات ، کومله که روزگاری ادعاهای بزرگی بـرای خـلق کـرد داشـتـنـد و سـرانـجـام پـس از نـاکـامـی در انـجـام مـاءمـوریـت بـه دلیـل پـاسـخ منفی مردم ، به اسلامی گروهک جدیدی به نام حزب حیات آزاد کردستان یا پـژاک را بـه صـحنه آورد. پژاک به واقع شاخه ایرانی و بومی شده پ .پ .ک یا همان حزب کارگران کردستان ترکیه می باشد که هم زمان با دخالت نظامی آمریکا در عراق و به هم خوردن معادلات منطقه ای تشکیل شد.

پـس از دسـتـگـیـری عـبـدالله اوجـالان ، هـشـتـمـین کنکره پ . پ . ک در تاریخ ۱۶ / ۱ / ۸۱ برگزار گردید و نام پ . پ . ک به کاوک تغییر یافت و تصمیم گرفته شد که حزب در کشورهای ترکیه ، عراق ، ایران و سوریه شعباتی داشته باشد.

در کـنـگـره نـهم پ . پ . ک در تاریخ ۴ / ۸ / ۸۲ در محلی به نام قرارگاه هارون در خاک عراق و با حضور تعدادی از افراد آمریکایی و انگلیسی حزب حیات آزاد کردستان معروف بـه پـژاک تـشـکـیـل شـد و مـقـرر گـردیـد حـوزه فـعـالیـت آن ، ایـران و عـنـاصـر تـشـکـیل دهنده آن از مناطق کردنشین باشند. اهداف پژاک به واقع همان اهداف حزب دموکرات کـردسـتـان ، یـعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی از طریق فعالیت های مسلحانه است . تـعدادی از افراد حزب هم همان نیروهای حزب دموکرات هستند که به پژاک پیوسته اند و بـقیه اهل ترکیه و سوریه هستند. افسران اسرائیلی افراد گروه را آموزش می دهند و سیا و مـوسـاد هـم از آنـها حمایت می کنند. گرایشات اعضای پژاک کمونیستی است و مراسم های آنها رنگ و بوی مذهبی ندارد.

دبـیـر کـل پـژاک فـردی بـه نـام رحـمان حاجی احمدی است که از عناصر با سابقه و رده بـالای حـزب دمـوکـرات بـوده و مسئولیت های بزرگی در حزب داشته است . پس از شکست حـزب دمـوکـرات سـال هـا در اروپـا سـاکـن بـوده و در سـال هـای اخـیـر بـا ماءموریتی که از طرف استکبار به وی داده شده به منطقه بازگشته اسـت . وی هـرگونه سازش با نظام جمهوری اسلامی را مردود شمرده ، خواهان سرنگونی آن می باشد. گروه تحت امر او به دلیل استقرار در کردستان و موقعیت خاص جغرافیایی بـرای مـردم و صـادر کـنـنـدگـانِ اجـنـاس صـادراتـی بـه عـراق ایـجـاد مـشـکـل نـمـوده و از آنـهـا عـوارض مـی گـیرد. اعضای این گروه متاسفانه گاه به گاه به صورت مسلحانه عملیات ایذایی در کشور انجام داده و تعدادی را شهید و مجروح می نمایند و بلافاصله به خاک عراق می گریزند.

تـفـاوت پـژاک با گروه هایی مثل دموکرات و کومله در آن است که بسیاری از افراد پژاک ایـرانی نیستند، پژاک شاخه ((ایرانی کنکره خلق کردستان )) است که آمریکا آن را برای اکـثـر رؤ سـای مـقـرهـای پـژاک تـبـعـه تـرکـیـه و سـوریـه مـی بـاشـنـد. دبـیـر کل پژاک نیز برابر ساختار سازمانی عضو شورای پ .پ .ک می باشد.

عـثـمـان اوجـالان بـرادر عبدالله اوجالان رئیس زندانی کردهای شورشی ترکیه می گوید اسـرائیـل بـه پـژاک کـمک می کند. وی در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط گفت پژاک بخشی از حزب کارگران کردستان است که به همراه پ .پ .ک و با سلاح های آمریکایی به شورش علیه کشورهای منطقه مشغولند.

دلایـلی کـه پـژاک تـوانـسـتـه اسـت در کـردسـتـان جـای پـا پـیـدا کـنـد و بـرای نـظـام مشکل ایجاد کند موارد زیر است :

۱٫ عدم پویایی احزاب دمکرات و کومله و اردوگاه نشینی آنها؛

۲٫ اسـتـفاده پژاک از جوانان و زنان به گونه ای که نزدیک به نیمی از نیروهای پژاک را زنان تشکیل می دهند؛

۳٫ حـضـور مـسـتـقـیـم آمـریـکـا در مـنـطـقـه و دفـاع هـمـه جـانـبـه از پـژاک ؛ بـه ایـن شکل که برای آنها سپر حفاظتی امنیتی تشکیل داده ، اخبار آنها را به صورت گسترده پخش مـی نـمـاید، و با وجود این که همه اقدامات پژاک تروریستی است ، این گروه را در لیست سـازمـان های تروریستی قرار نداده است و ژنرال ها و کارشناسان آمریکایی به صورت مـرتـب از مـقـرهـای گـروه بـازدیـد نـمـوده و رهـنـمـودهـای لازم را بـه آنـهـا مـی دهـنـد. ایـن عوامل باعث شده که آنها بتوانند در کوتاه مدت ضربه هایی به نظام وارد کنند.

بـا این حال می توان پیش بینی نمود که عمر این گروهک چندان طولانی نخواهد بود، چرا کـه اولا اعـضـای ایـن گـروه نـیـروهـای کـرد ایـرانـی نـیـسـتـنـد و بـه فـرض مـحـال در صـورت پـیـروزی چـطـور مـی تـوانـد در کـردسـتـان خـود مـخـتـاری تـشـکـیل دهد؟! این سوال آن قدر مهم است که حاجی احمدی سرکرده این گروه گفته امیدوارم کـه در کـنگره بعدی بتوانیم برای این سوال جوابی پیدا کنیم . ثانیا در صورت خروج آمـریکا از منطقه ، این گروهک به سرعت از هم می پاشد، زیرا سپر حفاظتی خود را از دست می دهد. و سرانجام معضل دیگری که پژاک با آن دست و پنجه نرم می کند، رابطه نامعلوم بـا حزب مادر و رفتار نادمکراتیک پ .پ .ک با پژاک و پژاک با اعضای خود است و معلوم نـیـسـت کـه چـگـونه این افراد خشن آن هم با سلاح و ترور می توانند رفتار دمکراتیک با مردم کردستان داشته باشند!

بـعـد از پـیـروزی انقلاب گروه ها و احزاب غیر بومی با شعار احقاق حقوق مردم کرد به کـردسـتان رفتند و به مطالبات قومی دامن زدند از جمله این گروه ها می توان از سازمان مـنـافـقـیـن ، چـریـک های فدایی خلق ، پیکار و سلطنت طلبها نام برد. شعار بعضی از این گـروه هـا مـثـل مـنـافـقـیـن بـه مـراتـب داغ تـر از دمـکـرات هـا بـود بـه گـونـه ای کـه در سال ۶۳ که حزب دمکرات سیاست مذاکره با دولت مرکزی را مطرح کرد آنها مخالفت نموده و بـر مـبـارزه مـسـلحـانـه اصـرار مـی کـردنـد بـه گـونـه ای کـه در سال ۱۳۶۷ حزب دمکرات را به انشعاب کشاندند.

در مـوقـعـیـت کـنـونـی نـیـز احـزابی مثل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت به بهانه حقوق مردم کرد و به واقع برای رسیدن به قدرت به مطالبات قومی کُردها دامن مـی زنند. این گونه اقدامات که با مطالبات قومی با همدیگر منطبق شود آینده پیچیده و پرچالشی را پیش روی نظام قرار می دهد به ویژه آن که آمریکا نیز از همه این گروهها اعم از بومی و غیر بومی حمایت می کند.

۴٫ نقد و بررسی عملکرد جریان قومی ـ کردی

بـا نـگـاهـی اجـمـالی بـه عـملکرد جریان قومی کردی در می یابیم که این جریان در همه دوران هـا مـسـیـری را پـیـموده که نه تنها نتوانسته خواسته های مردم کرد را تحقق بخشد، بـلکـه بـرعـکـس بـا طـرح درخـواسـت های غیر منطقی بحران سازی نموده است . نتیجه این بـحـران هـزاران شـهـیـد و مـجـروح و صـرف سـرمایه های فراوان انسانی و مالی بوده و ضـربـه هـای روحـی و روانـی فـراوانـی بـه مـردم کـرد وارد شـده کـه بـه زودی قـابـل جـبـران نـمـی بـاشـد. دلایلی که این جریان نتوانسته در هیچ دوره ای به پیروزی برسد عبارتند از:

۱ ـ ۴٫ وابستگی به قدرت های بزرگ

جـریـان قـومـی کـردی از ابـتـدا وابـسـتـه بـه بـیـگـانـگـان بـوده و هـسـت . در بـحـران اول کردستان در سال ۱۳۲۴ شوروی ها همه کاره بودند تا حدّی که به محض ترک ایران و قـطـع حـمـایت آنها در اندک زمانی ، آن هم بدون مقاومت بحران مهار شد در بحران دوم که بـعـد از انقلاب روی داد گروه های قومی همگی تحت نظر آمریکا قرار گرفتند و خواسته های او را پیاده می کردند، خواسته هایی که با خواسته های مردم کرد فرق اساسی داشت .

مـقـر همه گروه های قومی کردی در عراق و ترکیه است و در این کشورها آموزش ‍ می بینند طـبـیـعـی اسـت خـواست گروه هایی تا این حد وابسته نمی تواند با خواست مردم کرد یکی باشد.

۳ ـ ۴٫ وابستگی رهبران

تـمـامـی رهـبـران گـروه های قومی ـ کردی وابسته به آمریکا، آلمان ، روسیه ، حزب بعث عراق ، رژیم پهلوی و عضو ساواک بوده اند. بعضی از آنها تابعیت کشورهای بیگانه را داشته و دارند و آزادانه به آن کشورها رفت و آمد می کنند. چنین رهبرانی چگونه می توانند منجی قوم کرد باشند؟

۴ ـ ۴٫ مشخص نبودنِ اهداف

اهـداف جـریـان قـومـی ـ کـردی بـه درسـتی مشخص نیست . گاهی صحبت از ایجاد کردستان بـزرگ می کنند که این کار به دلیل پخش کردها در چهار کشور بیشتر یک امر ذهنی است . گـاهـی بـحث خود مختاری را مطرح می کنند که از نظر حقوقی حد و مرز آن مشخص نیست ، و بعضی مواقع نیز شعار سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را سر می دهند که هر عاقلی می داند اینها خیالی بیش نیست .

۵ ـ ۴٫ در پیش گرفتن شیوه نادرست

در دنـیـای امـروز احـقـاق حـقـوق اقـلیـت هـا از طـریـق روشـهـای مـسالمت جویانه و به روش ‍ انـتـخـابـات امـکـان مـی پـذیـرد، در حـالی کـه جـریـان قـومـی ـ کـردی بـا توسل به بیگانه ، آن هم به صورت مسلحانه و به روشی غیر مردمی به ظاهر در پی احـقـاق حـق و حـقـوق کـردهـا هـسـتـند که شکست چنین روشهایی از ابتدا مشخص است ، اگر چه تـاکـنـون بر همگان مسلّم گشته که این افراد آلت دست بیگانه هرگز در پی حقوق مردم مـسـلمـان کـرد نـیـسـتند، و بهترین و عملی ترین راه رسیدن به حقوق مردم کرد، همکاری با دولت جمهوری اسلامی است .

 

۶ ـ ۴٫ پای بند نبودن رهبران به باورهای دینی و ملّی

رؤ سـا و اعـضـای احـزاب جـریان قومی کردی به مکتب های الحادی و انحرافی و التقاطی گرایش دارند و هیچ اعتقادی به دین و ارزشها و هویت و تاریخ کردی ندارند در حالی که کـردها مردمی مسلمان هستند و تقید و التزام عملی آنها به احکام دینی و شریعت نبوی زبان زد مسلمانان است طبیعی است که مردمی با این عقاید و باورهای دینی استوار، فریب عده ای لاابالی و لاقید و بی توجه به ارزشهای دینی را نمی خورد.

کـردنـشـیـن اسـتـان آذربـایـجـان غـربـی انـجـام گـرفـتـه و یـا در حـال انـجـام گـرفـتـن اسـت . بسیاری از جوانان غیور و متدیّن کرد در دانشگاه های سراسر کـشـور پـذیـرفـتـه شـده و در کـنـار دیگر اقشار و اقوام ایرانی شیعه و حتی غیر مسلمان مـشـغـول تـحـصـیـل هـسـتـنـد. هـمـچـنـیـن در ادارات یـا کـارخـانـجـات مـشـغـول بـه کار شده اند. گرچه بر عهده دولت است که به نابسامانیهای باقیمانده در ایـن اسـتـان بـیشتر توجه نماید و بدین ترتیب عملا دست باقیمانده گروهک های دروغین ، وطـن فـروش و مـلحـد را از خـاکِ گـلرنگ کردستان ، که در هر منطقه اش خون جوانان عزیز بسیاری ریخته شده ، کوتاه نماید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *