۹ آبان ۱۴۰۳

چرا پ.ک.ک کانی یلماز را به قتل رساند؟

  • ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
  • ۱۵۵ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان: هجده سال پیش کانی یلماز در اثر انفجار بمبی که پ.ک.ک در ماشینش کار گذاشته بود کشته شد. پ.ک.ک ابتدا یکی از کادرهای نیروی ویژه اش را با سناریوی فرار به سلیمانیه فرستاد که نامش نعمان اورفا با کد سازمانی ساواش بود. طبق برنامه پ ک ک، ساواش با اینکه همشهری کانی یلماز بود توانست بعد از مدتی راننده او بشود و بعدا پ.ک.ک بطور مخفی برایش یک بمب فرستاد و او بمب را در ماشین کانی یلماز جاسازی کرد و بعدا در شهر سلیمانیه منفجر کرد که در نتیجه انفجار بمب کانی یلماز و شخصی بنام سربست کشته شدند و ساواش نیز توانست خود را نجات بدهد و به مخمور رفت.

فیصل دون لیاجی با کد سازمانی کانی یلماز در ۱ ژانویه ۱۹۵۰ در منطقه  Ceylanpinarجیلان پنار  اورفا متولد شد. او در کنار عبدالله اوجالان از اولین بنیانگذاران پ.ک.ک بود و در کمیته مرکزی پ.ک.ک سمت های مهمی را بر عهده گرفت. وی در سال ۱۳۵۸ دستگیر و در ۲۰ بهمن ۱۳۶۸ از زندان آزاد شد و در ۲۱ بهمن ۹۳ با پاسپورت جعلی به آلمان آمد و پس از مدتی پناهندگی گرفت. کانی یلماز که در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ در لندن دستگیر شد، تا ۱۹ اوت ۱۹۸۸ در انگلیس در بازداشت بود. در ۹ اکتبر، زمانی که عبدالله اوجالان برای مدت کوتاهی به اروپا رفت، مستقیماً پیش اوجالان رفت و تلاش زیادی برای گرفتن پناهندگی او در اروپا انجام داد. با این حال، هم عبدالله اوجالان و هم پ‌ک‌ک او را به خاطر پیدا نکردن جایی برای اقامت اوجالان در اروپا  او راسرزنش میکردند. با این حال او تنها ۲ ماه پیش از زندان آزاد شده بود.

کانی یلماز یکی از اعضای مهم پ ک ک در سمت نظامی و سیاسی بود و از هر لحاظ ماهر بود. او در سال ۲۰۰۴ پ ک ک را ترک کرد و در تأسیس حزب دموکراتیک میهنی (PWD) شرکت کرد. در سلیمانیه ساکن بود. او در سال ۲۰۰۵ با روزنامه نگار انگلیسی، شری لایزر ازدواج کرد. ودر سال ۲۰۰۶/۰۲/۱۱در سلیمانیه کشته شد.

با دستگیری اوجالان کانی یلماز می پنداشت که اوجالان در برابر دولت ترکیه مقاومت خواهد کرد و تسلیم نخواهد شد و زمانی که اوجالان از طریق وکیل هایش تغییر موضع استراتژیک را اعلام کرد  و همه نیروهای نظامی را از ترکیه فرا خواند و گفت: من همانند یک سرباز برای دولت ترکیه کار خواهم کرد. کانی یلماز گفت که : “اوجالان به ما خیانت کرد و پ ک ک را فروخت “. او با صراحت می گفت که من از رهبری چنین انتظاری نداشتم و نمی توانم شرایط را بپذیرم.

پس از سال ۱۹۹۹، دفاعیات عبدالله اوجالان در دادگاه های ترکیه و توافق جالب او با دولت ترکیه، سردرگمی زیادی ایجاد کرد. زیرا بیشتر کادرها سردرگم شدند و نتوانستند شرایط را بپذیرند. کادرها می گفتند که سربازان ترکیه به جنازه های ما نیز رحم نکردند. چه طور شد که یک شبه ما برادر شدیم . در حالی که انها صدها نفر را از ما کشته اند!

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *