۳ دی ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • پیامد شرارت های اسرائیل علیه ایران گریبان گیر اقلیم کرد شمال عراق شده است

پیامد شرارت های اسرائیل علیه ایران گریبان گیر اقلیم کرد شمال عراق شده است

  • ۲۶ دی ۱۴۰۲
  • ۲۲۳ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان: روابط بین کردها (به ویژه حزب دمکرات کردستان عراق) و اسرائیل به اواسط دهه ۱۹۶۰ باز می گردد، زمانی که اسرائیل کردهای عراق را متحدی قوی علیه مخالفان خود می دید، از آنها حمایت کرد و توانست برای تضعیف رژیم سابق عراق به آنها اعتماد کند. روابط کردهای عراق و اسرائیل عمیق و استراتژیک نیست بلکه بر محور منافع و اهداف اسرائیل وابسته است. زیرا رفتار اسرائیل با کردهای دیگر بخش ها منفی است. حضور اسرائیل در کردستان عراق چیز جدیدی نیست. در طول دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، اسرائیل به طور مخفیانه از شورش کردهای عراق علیه عراق به عنوان بخشی از استراتژی ژئوپلیتیک خاورمیانه خود برای ایجاد اتحاد با غیر عرب ها حمایت کرد.

پس از سقوط رژیم بعث عراق در سال ۲۰۰۳، روابط نظامی و سیاسی بین این دو، بیش از پیش تقویت شد و این روابط علنی گردید. آریل شارون، نخست وزیر اسبق اسرائیل، پس از دیدارهای مقامات اسرائیلی و کردستانی، “گستره روابط خوب با اقلیم کردستان عراق ” را به دنیا اعلام کرد. بر اساس برخی گزارش‌ها، در سال ۲۰۰۴، ارتش اسرائیل و واحدهای اطلاعاتی آن در مناطق کردنشین عراق، ایران و سوریه فعال بودند و به پشتیبانی و آموزش این واحدها و انجام عملیات‌های مخفیانه پرداختند.

اسرائیل دیدگاهی متفاوت به کردها دارد. در واقع اسرائیل با کردهای دیگر بخش ها دیدگاهی متفاوت دارد. مثلا به کردهای ترکیه آن چنان اهمیت و روابطی ندارد؛ بلکه اسرائیل در راستای منافع خود از آن ها بهره برداری می کند. در کردستان عراق با ایجاد مراکز جاسوسی علیه ایران و عراق فعالیت دارد که از گذشته تا به حال ادامه داشته است و آنطور که عده ای از کردها می پندارند که حمایت اسرائیل از آنها بهتر است آنطور نیست زیرا سیاست و ماهیت اسرائیل در خاورمیانه غیر قابل قبول است و هرگونه نزدیکی با اسرائیل تبعاتی را به دنبال دارد.

خاندان بارزانی می خواهند با استفاده از اهرم فشار و بکارگیری گروهک ها و و حمایت از آن ها و مستقر کردن آنها در نواحی مرزی با ایران از آنها استفاده کند. اما آنچه که بنظر می رسد سیاست خارجه اقلیم توسط موساد طرحریزی می شود و گرنه خود بارزانی ها در زمان صدام حسین آواره شده بودند در ایران مورد استقبال قرار گرفتند. در گذشته بارزانی ها برای نجات خودشان از شر بعثی ها همیشه از ایران کمک گرفته اند و حتی خود شخص نیچیروان بارزانی و خانواده اش سالها در ارومیه بودند و در اینجا درس خوانده اند و ایران بعنوان خانه دوم انها محسوب می شود.

حمایت از تیم های موساد و ایجاد پایگاه برای انها در شهر “مصیف”و اربیل و و حمایت از گروهک ها از جمله دمکرات و کومله و  …پیامدهای منفی دارند. یکی از افسران سابق اطلاعاتی اسرائیل در مصاحبه با هفته نامه آمریکایی “نیویورکر” می­گوید: «اسرائیل با همسویی با کردهای عراق ، چشم و گوش خود را در ایران، عراق و سوریه به دست می‌آورد.»

دلیل این همه حمایت اسرائیل از بارزانیها واضح است؛ در خاورمیانه جدید میبایست اسرائیل مرکزیت جاسوسی علیه دشمنانش داشته باشد و مابقی مناطق به اقلیمهای مستقل و کوچک تقسیم شوند. اسرائیل همواره از گروههای تجزیه طلب منطقه که در کشورهایی که دشمن اسرائیل هستند، علنا حمایت کرده است.

هدف از این دخالتها این است که اسرائیل میخواهد دشمنانش درگیر بحران ها و تسویه حساب های داخلی باشند و این هدف ها را پرستیژ بشر دوستانه و حمایت از اقلیت ها در دیپلماسی فرا ملی خود مطرح می کند. به عنوان مثال حمایت از تجزیه طلبان گروهک الاحوازی در ایران برای اسرائیل مهم است اما هیچگونه حمایتی از حوثیها که یک حرکت مردمی برای سرنگونی دیکتاتور یمن بود، نداشتند و حتی در جنگ عربستان علیه آنها، با عربستان همسو بودند. به عقیده دکترین امنیت ملی اسرائیل، این دولت میتواند با استفاده از کردها نفوذ اطلاعاتی خود را در ایران، سوریه و عراق افزایش دهد و در برخی موارد نیز پشتیبانی تسلیحاتی برای عملیات در این مناطق را نیز از همین اقلیم سازماندهی کند. ارتباطات عمیق و فعالیتهای دیرینه موساد در این اقلیم گواه این مدعاست و اقلیم کردستان را تبدیل به محلی برای منازعه میان ایران و اسرائیل و حتی ترکیه و اسرائیل کرده است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *