سرکردگان پژاک طی اعلامیهای به خانوادههای قربانیان زلزلهی اخیر تسلیت عرض کرده و بلافاصله به دنبال آن تیشه را برداشته و به ریشهی نهادهای دولتی زده که چرا در خصوص ایمن سازی و استحکام امکان عمومی بخصوص در روستاها و مناطق فقیرنشین، هیچ گونه اقداماتی انجام نگرفته
چهرهی واقعی این فرقهها را در چنین مواقعی به خوبی میتوان مشاهده کرد. پژاک در چند سال اخیر در مناطق شمال غربی کشور که سالهاست در آن مناطق کُردها و آذریها باهمدیگر زیستهاند؛ تمام سعی خود را بکارگرفته تا اختلاف و تفرقه را در میان این ملتها به اوج برساند، چراکه هرچند سطح این اختلافات بیشرباشد و منطقه ناامنتر باشد، زمینههای فعالیت برای همچنین فرقههایی بیشتر فراهم میشود
حال با تسلیت به ملت آذری و ابراز همدردی، از کُردهای منطقه خواسته تا به کمک آنها بشتابند. پژاک اینهمه به خود فشار آورده و برخلاف ماهیت فرقهایی خود(ایجاد تفرقه و اختلاف میان ملتها، حکومتها و ملتها وحکومتها)، از همدلی و همدردی گفته تا زمینه را برای آنچه قبلاً آماده کرده و در توشهی خود نگه داشته را بیان کند و آن اینکه بار دیگر حلقآویز نهادها و مؤسسات دولتی شود و آنها را به عدم توجه به این مناطق و مردمان آن محکوم کند تا شاید از این طریق مقداری جای پا در میان ملتها باز کند، غافل از اینکه ماهیت فرقهها برای ملتهای ایرانی، خیلی وقت است فاش شده و قبل از پژاک هم فرقههای بسیاری درصدد ایجاد این تفرقه و نفاق بودند؛ که خوشبختانه هیچ کدام موفق به انجام آن نشدند و ملتهای ایران، همگی برسرزمین ایرانی خود با همدیگر زیسته و خواهند زیست، لذا لزومی نیست پژاک هم با تظاهر به نوعدوستی و انسان دوستی، به خود فشار آورد و با ملت آذری همدلی و همدری کند. چراکه برهمگان آشکار است که این فرقه تا چه اندازه با آذریها سر دشمنی و کینهتوزی دارد.
نکتهی قابل تأمل در این باره اینکه، اگر نهادهای مربوطه هم کمککاری کرده باشند و به وظایف خویش به نحو احسن هم عمل نکرده باشند؛ اما بسان پژاک هم به جان ملتها نیافته و با زور، تهدید، شدت و خشونت از آنها پول نخواسته و یا نگرفته که شاید اگر پژاک این مقدار درآمد ناچیز آنها را نمیگرفت، آنان قادر به نوسازی خانههایشان میشدند و دیگر زیرآوار نمیماندند. بجای این همه تظاهر به همدلی و همدری با مردم، پول زور از آنها نگیر و فرزندانشان را اغفال نکن و به خدمت اهداف فرقهایی خود نگیر و بگذار به حال خود باشند