۳ دی ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • عاقبت تلخ یک تجزیه طلب؛قاضی محمد و غائله فرقه دموکرات مهاباد (۱)

عاقبت تلخ یک تجزیه طلب؛قاضی محمد و غائله فرقه دموکرات مهاباد (۱)

  • ۱۰ فروردین ۱۴۰۰
  • ۶۷۸ بازدید
  • ۰

الف. حکومت جمهوری کردستان

قدرت یابی دو حزب کومله و دموکرات در کردستان با اشغال ایران توسط قوای شوروی و انگلستان طی جنگ جهانی دوم، روس ها در جهت اهداف بلندمدت خود، در کردستان ایران که تحت تصرف آنها بود کوشیدند حرکت های قومگرایانه را در شهر مهاباد و دیگر شهرهای مهم منطقه ایجاد نمایند. اندکی بعد از اشغال کردستان، سی نفر از سرشناسان و روسای ابلهای کرد به دعوت میر جعفر باقروف نخست وزیر آذربایجان شوروی به خرج روس ها از شهر باکو دیدن کردند. سرلشکر حسن ارفع اسامی این میهمانان را چنین معرفی میکند
قاضی محمد سردفتر حقوقدان مهاباد، امیر اسعد دهبکری، مجید خان از میاندوآب، حاجی بابا شبخ، عبدالله ایلخانی زاده بوکانی، رشید هرکی زبرو بهادری، مهدوی از شکاک، موسی خان زرزار حاج قرئی أثا، کاک حمزه مامش. سیدمحمدصادق فرزند سیدطه، وهاب
بلوریان و هدف روس ها از بازدید سران کرد از کارخانه ها، تماشاخانه ها، مزارع کشاورزی، سینماها و مراکز صنعتی باکو تحت تأثیر قرار دادن هیئت کرد برای همکاری با روس ها و باورانیدن این نکته بود که در صورت اطاعت و حرف شنوی از مقام های عالی رتبه شوروی می توان منطقه کردستان را نیز به پیشرفت و ترقی رسائید. در این دیدار، سران کرد به ملاقات میر جعفر باقروف رفتند و او برای آنها در مورد دوستی دیرینه کرد و آذربایجانی و دوستی و حسن نظر ویژه اتحاد جماهیر شوروی با آنها سخن راند. یکی از اعضای بانفوذ هیئت کرد، قاضی محمد حضیری بود که مورد اکرام و احترام ویژه قرار گرفت. این دیدار دو هفته طول کشید و اعضای هیئت با رضایت خاطر و همراه با سوغاتی هایی که از بازار باکو خریده بودند به کردستان بازگشتند
عبدالرحمن قاسملو، دبیر کل سابق حزب دموکرات کردستان، در کتاب چهل سال مبارزه در راه آزادی پس از بحث درباره سفر سی نفر از مالکان و رؤسای عشایر کرد در سال ۱۳۲۰ به باکو بنا به دعوت دولت شوروی می نویسد
اگرچه من در آن زمان بازده ساله بودم لیکن مانند بسیاری از کودکان آن دوره، سیاست توجه مرا به خود جلب کرده بود. پدرم یکی از اعضای آن هبنت بود. به یاد دارم موقعی که از سفر باکو برگشت چند عدل قند و یک تفنگ سرپر شکاری خوب همراه آورده بود، چنین می نمود که شوروی ها قند و تفنگ و وسایل دیگر را به عنوان هدیه به همه اعضای هیئت داده بودند، به ویژه قند خبلی با ارزش بود. چون در آن زمان در ایران کمیاب و گران بود. این کار به نظر من بسیار عجیب می نمود زیرا در خانواده ما برادران و عموزاده هایم که از من بزرگتر بودند از این سخن به میان می آوردند که پدرم همراه چند نفر دیگر به باکو رفته اند تا حقوق و آزادی کردها را طلب نمایند، به همین علت رک و صربح از پدرم
پرسیدم پس حقوق کردها چه شد؟ بعد از بازگشت هیئت کرد، ملاقات های محرمانه مقام های سیاسی و نظامی روس ها با رؤسای ایل ها و عشایر کردستان شروع شد و ادامه یافت؛ چنان که گزارش هایی از ملاقات و مذاکره سران کرد در اطراف دریاچه ارومیه با کنسول روس امستقر در تبریز) و برخی فرماندهان روس در مه ۱۹۶۲) اردیبهشت ۱۳۲۱ در دست است. در این ملاقات، کردها خواستار اجازه حمل اسلحه، تحصیل به زبان کردی در مدارس و آزادی در انجام امور ملی شدند.؟ در ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۲/ ۲۵ شهریور ۱۳۲۱ پانزده نفر از اهالی مهاباد مانند ملاعبدالله داوودی، قاسم قادری، محمد نانوازاده، عبدالرحمن ذبیحی، عبدالرحمن شرفکندی (هه ژار شاعر)، محمدامین شیخ الاسلامی، رحمان طوی و جمعیت ژک که مخفف واژه های کردی
کومله ژیانه وه کوردستانه به معنی «جمعیت تجدید حیات کردستان» است را به وجود آوردند و در مدت شش ماه اعضای آن به ۱۰۰ نفر رسید که همگی اهل مهاباد بودند، هر پنج یا شش نفر عضو جمعیت، گروهی مخفی را تشکیل می دادند. اساس پذیرش در جمعیت، کرد بودن بود، هر عضو جدیدی باید این موارد را رعایت می کرد
به ملت کرد خیانت نکند؛ برای کسب خودمختاری کردستان بکوشد؛ هبچ سری از جمعیت را به صورت کتبی با شفاهی افشا نکند: تا پایان عمر عضو جمعیت باشد؛ تمام مردان و زنان کرد را برادر و خواهر خود بداند، بدون اجازه جمعیت به هیچ حزب و
تشکیلات دیگری وارد نشود اعضای جمعیت در آوریل ۱۹۶۳، کمیته مرکزی خود را انتخاب کردند و از سال ۱۳۲۳
/ ۱۹۹۶ کوشش و فعالیت حزب در کردستان افزایش یافت و میان سران جمعیت و نمایندگان کردهای ترکیه، عراق و سوریه پیام هایی رد و بدل شد. عاقبت آنها در اوت ۱۹۴۴/ مرداد ۱۳۲۳ در شهر مهاباد گرد آمدند و مذاکرات جدی و مهمی شروع گردید. در این مذاکرات نماینده جمعیت ژک قاسم قادری، نماینده حزب کردی هیوا (امید) که در کردستان عراق فعالیت می کرد! حمزه عبداله وردی، نماینده کردهای دیار بکر سوریه قادری بیگ و نماینده کردهای ترکیه قاضی ملارهاب بودند
محور اصلی مذاکرات، اتحاد کردها و تعیین مرزهای منطقه کردستان بزرگ بود. نمایندگان جهت بازدید منطقه و مطالعات میدانی به کوه «دالان پر» که در آنجا مرزهای ایران، عراق و ترکیه به هم می پیوندند رفتند و نتیجه این بازدید و گفت وگوها در کوه مذکور امضای پیمان دوستی و پشتیبانی از همدیگر بود که به «پیمان سی سنوور»، یعنی «پیمان سه مرز» معروف می باشد. متعاقب این امر، نقشه کردستان بزرگ توسط کردهای مستقر در بیروت رسم و به منطقه کردستان فرستاده شد. محدوده جغرافیایی مورد درخواست کردها، دسترسی به آب های مدیترانه و خلیج فارس بود، از مدیترانه تا خلیج فارس) جمعیت کومله ژک در دوره فعالیتش نشریاتی چون گلاویژ (ستاره سهیل) و نیشتمان (میهن) منتشر می کرد. نیشتمان، ارگان رسمی جمعیت بود که روی جلد آن تصویر صلاح الدین ایوبی نقش بسته بود
در زمان مورد بحث، جمعیت کردها بین ۵ تا ۶ میلیون نفر بود که در بین کشورهای ترکیه دو تا سه میلیون)، عراق (یک میلیون و دویست هزار)، ایران (یک و نیم میلیون)، سوریه أدویست هزار) و جمهوری آذربایجان شوروی (یکصدهزار) پراکنده بودند. در ماه مه ۱۹۴۴/ اردیبهشت ۱۳۲۳ جمعیت ژک همراه با حزب هیوا در عراق پرچم سه رنگی برای کردستان بزرگ به وجود آوردند که رنگ قسمت بالایی قرمز، وسط سفید و پایین آن سبز رنگ بود و در حقیقت وارونه پرچم ایران به حساب می آمد، برای نشان ملی کردها، در وسط پرچم کره خورشید رسم شده بود در حالی که دو خوشه گندم دو طرف آن را در بر گرفته بودند و یک کوه و یک قلم نیز در آن دیده می شد.

ادامه دارد…

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *