۲ آذر ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • گزارشگر
  • >
  • روایتی از رشادت شهید مرزبانی قربانی تروریسم پژاک در راه دفاع از انقلاب

روایتی از رشادت شهید مرزبانی قربانی تروریسم پژاک در راه دفاع از انقلاب

  • ۷ فروردین ۱۴۰۱
  • ۶۷۸ بازدید
  • ۰
به گزارش انجمن بی تاوان، خانواده شهید مرزبانی، مهندس ستواندوم ادهم رسته‌نیا به زیارت شهدای گمنام شلمچه آمدند تا کمی از داغ قلب‌هایشان را با زیارت شهدا تسکین دهند. سرکار خانم الهه رسته‌نیا خواهر شهید ادهم رسته‌نیا با خبرنگار رسانه‌ای شهید رهبر درباره برادرش گفت و گو کرد.
الهه رسته‌نیا، تنها خواهر شهید رسته‌نیا با بیان ویژگی های والای اخلاقی برادر شهیدش، اظهار کرد: برادرم از من بزرگ‌تر بود، او در سال ۱۳۶۵ به دنیا آمد و در رشته نرم افزار دانشکده مهندسی فارغ التحصیل شد، به علت تجربیات و توانایی‌هایی که داشت به سمت فرماندهی پاسگاه مرزی در بانه، منطقه‌ تخته‌والان منصوب شد.
وی افزود: من سه برادر دیگر دارم، اما شهید ادهم، خیلی مهربان بود و با همه‌ ما فرق داشت؛ نسبت به مادرم احساس مسئولیت زیادی داشت و همیشه سعی می کرد آرزوها و خواسته‌های خانواده و اطرافیان را در حد توان برآورده کند.
خواهر شهید رسته‌نیا در حالی که بغض سنگینی گلویش را می‌فشرد، ادامه داد: در صبح روز ۱۵ شهریور سال ۱۳۹۰، پدرم خواب بدی دید، قبل از ظهر با گوشی شخصی برادرم، با پدرم تماس گرفتند اما از شدت ناراحتی نتوانستند با پدرم صحبت کنند و گوشی را قطع کردند، پدرم خودش با خط برادرم تماس گرفت و با ناراحتی و درد پرسید “پس دوستتان کجاست؟” و بعد از این تماس بی‌پاسخ و اشک‌بار، پدرم یقین کرد که ادهم شهید شده است.
وی اضافه کرد: بعدها برایمان تعریف کردند که پاسگاه مجاور با گروهک تروریستی پژاک درگیر می‌شود و از طریق بی‌سیم درخواست کمک می‌کنند، برادرم به همراه یک سرباز برای کمک به آن‌ها حرکت می‌کند و در میانه‌ راه با تروریست‌ها مواجه می‌شود؛ برادرم از آن سرباز می‌خواهد که عقب‌تر باشد تا آسیبی به او نرسد، چون همیشه عقیده داشت که سربازان امانت خانواده‌هایشان هستند و باید از آن‌ها به خوبی مراقبت کرد.
رسته‌نیا در ادامه گفت: آن‌ها ۱۵ نفر بودند و برادرم یک نفر، با این‌حال ادهم به دلیل مهارت در مبارزه و تیراندازی تعداد زیادی از آن‌ها را زمین‌گیر کرد، به همین علت دیده‌بان دشمن که روی بلندی از داخل خاک عراق نظاره‌گر درگیری بود، قبل از اینکه برادرم بتواند همه‌شان را به درک واصل کند، از راه دور با قناسه پیشانی او را مورد هدف گلوله قرار می‌دهد و برادرم به شهادت می‌رسد.
غسل شهید ادهم با آب سرد چشمه
این خواهر شهید در حالی که اشک و گریه امانش را بریده بود، افزود: همکاران برادرم بعدها برایمان تعریف کردند که ادهم را با وجود اینکه فرد بسیار سرمایی بود، صبح روز شهادتش در یکی از چشمه‌های اطراف پاسگاه با آب یخ غسل شهادت انجام می‌دهد! مدتی بوده که روحیات خاصی پیدا کرده و بیشتر در خودش فرومی‌رفته و کمتر سخن می‌گفت.
وی با بیان اینکه دایی و عمو ۲ شهید دیگر خانواده ما هستند، ادامه داد: تنها شهادت برادرم باعث شد که والدینم بتوانند داغ عزیزشان را تاب بیاورند، چون اگر به هر دلیل دیگری برادرم فوت می‌کرد آن‌ها طاقت نمی‌آوردند؛ بعد از شهادتش هم با مطالعه دست نوشته‌هایش فهمیدیم که از مدت‌ها قبل خودش را برای شهادت آماده می‌کرده است.
خواهر شهید مرزبانی ضمن اشاره به وظایف خانواده‌های شهدا در جامعه‌ امروز گفت: از همه‌ مردم می‌خواهم که پاسدار خون شهدا باشند و آرمان‌های آنان را حفظ کنند؛ از خانواده‌های شهدا نیز می‌خواهم که با ادامه دادن راه شهدا الگویی برای جامعه باشند.
منبع : خبرنگار جهاد رسانه شهید رهبر: مینا سادات توفیق‌فر
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *