انجمن بی تاوان: موضوع را با یک ضرب المثل ترکی شروع می کنیم , “Tavşan, Kuş, tilki yakal (خرگوش فرارکن ،روباه بگیر). در حقیقت جنگ ۴۴ساله پ.ک.ک و ارتش ترکیه مصداق این ضرب المثل است.
درگیری های مابین ترکیه و گروه تروریستی پ.ک.ک در حالی ادامه دارد که حملات از یک اهداف مشخص عبور کرده و از کنترل خارج شده است و همه کانال های دیپلماتیک و خبر رسانی و تبادل اطلاعات مابین طرفین ناکارآمد شده اند. بلکه پیام ها با شیوه نظامی در حال تبادل است و در می یابیم هر دو طرف کنترل جنگ را از دست داده اند.
اگر تعریف برای استراتژی از جنگ داشته باشیم باید بگوییم که راهبرد نظامی یا استراتژی نظامی، سیاستی است که سازمانهای نظامی به منظور رسیدن به اهداف، راهبردی مطلوب اتخاذ میکنند. راهبرد در اصل به عنوان پیشدرآمد یک نبرد تلقی میشد در حالی که تاکتیک را به عنوان مجری راهبرد میشناختند. به هر حال در جنگهای جهانی سده ۲۰ میلادی تمایز میان تحرک و نبرد، راهبرد و تاکتیک به کمک فنآوری و حمل و نقل روشنتر شد. تاکتیک که زمانی در حوزه فعالیت یک گروهان سوارهنظام تعریف میشد، در این سده برای یک ارتش زرهی به کار رفت. راهبرد و تاکتیک از لحاظ معنای کاربردی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. هر دوی آنها با مسافت، زمان و نیرو سروکار دارند اما راهبرد، این مفاهیم را در حوزهای گستردهتر بررسی کرده، میتواند تا چندین سال ادامه یابد و حالتی اجتماعی دارد ولی حوزه تاکتیک، کوچکتر است و شامل تحرک عناصر کمتری در طول چند ساعت یا چند هفته میشود که پ ک ک تنها به بعد تاکتیک جنگ بسنده کرده است و اهداف راهبردی را فدای تاکتیک کرده است. غالباً اینطور گفته میشود که اهدافی را که باید در یک لشکرکشی نظامی به دست آیند توسط راهبرد تعیین میشوند در حالی که شیوههای رسیدن به این اهداف توسط تاکتیک مشخص میشوند.
پس در می یابیم که حقیقت جنگ پ.ک.ک و ارتش ترکیه از کنترل خارج شده است و از همه وخیم تر بعد درگیری ها و تلفات برای برملا کردن احساسات نژاد پرستانه طراحی شده است و هر موقعی که پ.ک.ک به سربازان ترکیه حمله می کند موج شادی در رسانه های پ ک ک بیداد می کند و برای طرف مقابل نیز چنین است و کوبیدن بر طبل جنگ نوعی وطن دوستی تلقی می شود که این کشتن ها برای آرامش احساسات انتقام جویانه طرح ریزی شده است و اگر ارتش ترکیه حملاتی را انجام بدهد جامعه ترک در شادی بسر می برند و کشتن ها عادی شده اند. چرا که بعد حملات از یک استراتژی عبور کرده و تابلوی موجود در ترکیه حالتی وحشتناک به خود گرفته است و هر طرف سعی می کند که طرفین و عوامل همدیگر را بکشند و از آن فراتر همدیگر را نابود کنند. مرکز فرماندهی جنگ در پ.ک.ک توسط سه شخص از جمله مراد کاراییلان، جمیل بایک و دوران کالکان مشخص می شود و آن چه که قابل مشاهده است این سه نفر در حال نابودی کل کردستان هستند. زیرا این سه نفر بجای اکثریت در پ.ک.ک تصمیم گرفته و کسانی که جناح راست و یا اصلاح طلب را نیز در اقلیت قرار داده اند و بعد راهبردی جنگ تنگ تر شده و به یک درگیری انتقام گیری تبدیل شده است که نتیجه آن نیز کشتار مردم بیگناه عادی است.