به گزارش انجمن بی تاوان٬ در روزهای اخیر در فضای سیاسی و خبری ترکیه٬ یک بار دیگر نام صلاح الدین دمیرتاش رهبر سابق حزب دموکراتیک خلقها (ه.د.پ) بر سر زبانها افتاد.
دمیرتاش که پیشتر یک مجموعه داستان و یک داستان بلند٬ در زندان نوشته و آنها را چاپ کرده بود٬ این بار یک رمان هم روانه بازار کرد و برخی از رسانههای ترکیه نیز نقاشیها و طراحیهایی را به نمایش گذاشتند که همگی محصول دوران حبس دمیرتاش است.
در همین حال٬ در شهر استانبول٬ نمایشنامهای به قلم دمیرتاش بر صحنه رفت که همسر او٬ همسر اکرم امام اوغلو شهردار استانبول٬ همسر کلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق و خانم جانان کافتانجی اوغلو مسئول حزب جمهوری خلق در استانبول٬ از تماشاگران این نمایش بودند.
رسانههای ترکیه بر صحنه رفتن این نمایش و حضور همسران و سران حزب جمهوری خلق در سالن نمایش را به عنوان سندی دیگر از همراهی و همکاری این حزب با نهادهای اقماری پ.ک.ک قلمداد کرده و به آنها تاختند. گروهی از تحلیل گران نیز اعلام کردند که دمیرتاش قصد دارد با ابزار هنر٬ موسیقی٬ نمایش و ادبیات٬ خود را نزد مردم ترکیه محبوب و مظلوم جلوه دهد و با این اقدام٬ به خواستهها و اهداف پ.ک.ک مشروعیت ببخشد.
احمد هاکان تحلیلگر و سردبیر روزنامه حریت ترکیه که در دوران مذاکرات٬ در برنامه تلویزیونی خود در شبکه سی.ان.ان ترک در یک گفتوگوی زنده در شهر کردنشین دیاربکر٬ برای دمیرتاش٬ کیک جشن تولد بر میز گذاشته بود٬ دیروز در یک تحلیل مفصل به بررسی موقعیت کنونی این سیاستمدرا کُرد پرداخته است.
نورالدین و صلاح الدین دمیرتاش
صلاح الدین دمیرتاش در سال ۱۹۷۳ میلادی در یکی از روستاهای پالو در استان الازغ به دنیا آمده است. او از کُردهای زازا است و در رشته حقوق در دانشگاه استانبول تحصیل کرده و مدتی نیز به عنوان وکیل مدافع٬ فعالیت کرده است.
صلاح الدین٬ یک سال از برادرش نورالدین کوچکتر است. آنها هر دو در سال ۱۹۹۱ میلادی به اتهام فعالیت در شاخه جوانان پ.ک.ک دستگیر شدند. مدتی بعد٬ صلاح الدین آزاد شد اما نورالدین ۱۱ سال و ۶ ماه در حبس ماند و به محض آن که آزاد شد٬ کرسی رهبری حزب جامعه دموکراتیک به او داده شد.
پس از چند سال٬ به حکم دادگاه٬ نورالدین ناچار شد از رهبری استعفا دهد و به خدمت سربازی برود. نور الدین پس از خدمت سربازی به کوهستان قندیل در شمال عراق رفت و مسئولیت کمیته آموزش سیاسی در شورای رهبری پ.ک.ک٬ به او سپرده شد.
در همان مقطع بود که صلاح الدین بر صحنه آورده شد و نام حزب جامعه دموکراتیک (DTP) به حزب جامعه دموکراتیک خلقها (HDP) تغییر داده شده و رهبری آن را به صلاح الدین سپردند.
اوجگیری برادر کوچکتر
صلاح الدین دمیرتاش در سخنرانیها و دیدارهای سیاسیاش در داخل و خارج از ترکیه٬ به مراتب موفقتر از برادرش ظاهر شد و محبوبیت فراوانی کسب کرد. دمیرتاش٬ همان سیاستمداری است که در راس مهمترین نهاد اقماری پ.ک.ک در ترکیه قرار گرفته و دو بار در انتخابات ریاست جمهوری٬ با اردوغان رقابت کرد.
در دوران مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک در سال ۲۰۱۳ میلادی٬ دمیرتاش محبوبیت و شهرت فراوانی به دست آورد و به کانون و نقطهای برای تعامل و ارتباط مثبت و مطلوب ترکها و کردها تبدیل شد. اما پس از آن که پ.ک.ک استراتژی حفر خندق و جنگهای خیابانی به منظور فتح شهرهای کوچک کردنشین را در دستور کار قرار داد٬ همه چیز به هم خورد و دمیرتاش و بسیاری از رفقا و همراهان او راهی زندان شدند.
احمد هاکان در مورد محبوبیت دمیرتاش در دوران مذاکرات صلح نوشته است: حالا همه در ترکیه به خاطر نمایشنامه و انتشار رمان دمیرتاش٬ فریاد سر دادهاند. اما تا دیروز چنین نبود. وقتی دمیرتاش در برنامه زنده سی.ان.ان ترک ساز باغلاما به دست میگرفت و به هر دو زبان ترکی و کُردی ترانه میخواند٬ همه او را تحسین میکردند و در مورد تاثیر دمیرتاش بر معادلات سیاسی ترکیه٬ میگفتند: یک امید بزرگ ظهور کرده است٬ سلاحها ساکت خواهند شد٬ مادران گریه نخواهند کرد٬ پایان جنگ و درگیری فرا رسید٬ حتی محافظهکارترین ترکهای استانهای آناتولی٬ دیدگاه مثبتی به دمیرتاش داشتند و همه فکر میکردند حزب دموکراتیک خلقها به رهبری دمیرتاش٬ با حزب عدالت و توسعه و اردوغان شریک و همراه شده و مشکلات کشور را با هم حل میکنند.
دمیرتاش در برنامههای تلویزیونی٬ تصویری از یک شهروند ترکیه را از خود به نمایش میگذاشت و مواضع او کشوری و فراگیر بود. در چنین فضایی بود که حزب دمیرتاش٬ بزرگترین رکورد تاریخ جنبش سیاسی کردها را ثبت کرده و صاحب ۸۰ کرسی از ۵۵۰ کرسی مجلس ترکیه شد.
به یک باره همه چیز خراب شد با آنکه یک فضای دموکراتیک و مثبت در ترکیه به وجود آمده بود٬ به یک باره٬ پ.ک.ک دست به چندین جنایت زد. از بمب گذاری گرفته تا حمله و ترورهای متعدد. پیام سران پ.ک.ک در کوهستان قندیل در این ترورها چنین بود: «حرفها و ایدههای دمیرتاش فقط شوخیست٬ ما تعیینکننده مسیر هستیم نه دمیرتاش.»
به یک باره٬ چشمان تمام مردم و مسئولین ترکیه به دمیرتاش دوخته شد. یعنی همان فردی که خیلیها٬ او را لیدر و رهبر آینده ترکیه میدانستند. همه انتظار داشتند که صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلقها (ه.د.پ) در برابر خشونت و اقدامات جنگطلبانه پ.ک.ک موضعگیری کرده و اعلام کند: اگر قصد جنگ و درگیری دارید٬ من نیستم. اگر میخواهید قتل عام کنید٬ من نیستم. اگر میخواهید باز هم نارنجک بیاندازید و بنجنگید٬ من نیستم.
اما متاسفانه٬ دمیرتاش هیچ کدام از این جملات را بر زبان نیاورد. با آن که تاریخ٬ شانس و مجال طلایی آن را در اختیار دمیرتاش گذاشته بود که رهبر آینده ترکیه باشد٬ اما او٬ چنین فرصت عظیمی را از دست داد.
صد البته٬ عصیان دمیرتاش در برابر پ.ک.ک و مقاومت او در برابر دستوران سران٬ بسیار سخت و دشوار بود. فردی میتواند در برابر سران پ.ک.ک بایستد و علیه جنگطلبی آنان مقاومت کند که جگر و جسارت و تهور داشته باشد.
مگر همین چیزها نیستند که اساسیترین لازمه رهبری است؟ مگر نباید در مخاطرات و مواضع حساس٬ از یک رهبر انتظار اقدام جسورانه داشته باشیم؟ اما دمیرتاش چنین جسارتی نداشت و در برابر پ.ک.ک به راحتی تسلیم شد. بعدها هم در ماجرای حفر خندقها و کوبانی٬ امتحان بدی پس داد و فرصت رهبر شدن را از دست داد.