۳ دی ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • مصاحبه
  • >
  • از افتخارات ننگین گروه ترویستی پ.ک.ک / نوجوان ۱۵ ساله را لب مرز دستگیر کرده روانه جنگ با داعش می کنند

از افتخارات ننگین گروه ترویستی پ.ک.ک / نوجوان ۱۵ ساله را لب مرز دستگیر کرده روانه جنگ با داعش می کنند

  • ۲۲ آذر ۱۴۰۰
  • ۲۳۳ بازدید
  • ۰

به گزارش انجمن بی تاوان، صبح امروز دفتر انجمن بی تاوان میزبان یک جوان ۲۷ ساله بود که ۱۰ سال از بهترین روزهای عمر خود را در جهنم پ.ک.ک گذرانده بود.

حسن زارع پور از اعضای سابق گروه تروریستی پ.ک.ک می باشدکه در سال ۸۹ و هنگامی که نوجوان ۱۵ ساله بود هنگام عبور غیرقانونی از مرز ایران به ترکیه توسط عناصر گروهک ربوده شده و بالاجبار به عضویت پ.ک.ک در می آید.

حسن بعد از نیمه تمام گذاشتن تحصیل هوای استقلال طلبی کرده و قصد می کند که برای کار روانه ترکیه و منزل یکی از بستگان شود.

او که می خواهد به صورت قاچاقی از مرز عبور کرده و به ترکیه برود، در دام عناصر گروهک تروریستی پ.ک.ک می افتد.

حسن می گوید آنقدر به تروریست ها التماس کردم که مرا آزاد کنند اما انگار خودشان را به کوری و کری زده بودند.آن ها انقدر بی رحم بودند که انگار این ناله ها و التماس ها برایشان عادی شده بود.

دستهایم را بستند و مرا تحویل یک گروه ۴ نفره دادند. یکی از ترویست ها اسلحه را روی پیشانی ام گذاشت و گفت اگر بیشتر از این سروصدا بکنی همین جا تورا خواهم کشت و جنازه ات را به خورد درندگان خواهم داد.

بعد از چند روز پیاده روی در میان کوه ها و دره ها به یک مسیر کوتاه ماشین رو رسیدیم. در ان جا مرا سوار یک خودروی تویوتا کردند و به همراه ۲ نفر دیگه به مقر گروهک رسیدیم.جایی که قریب به ۲۰۰ نفر از کودکان و نوجوانان امثال من هریک در گوشه ای مشغول حمالی برای فرماندهان بودند.

نزدیک به ۲ ماه در انجا ماندم و بعد از آموزش عقیدتی و کار با اسلحه مرا به همراه یک تیم ۲۴ نفره عازم منطقه خاکورک کردند.

از روزی که به خاکورک رسیدم شب و روز فکر فرار کردن را در سر می پروراندم. اما چه کنم که نه به منطقه آشنا بودم و نه جرات فرار را داشتم. چرا که در مقابل دیدگانم هرکس هوای فرار به سرش می زد یا دستگیر و زندانی می شد یا او را اعدام  می کردند.

بعد از سه سال ماندن در منطقه خاکورک، دیگر تقریبا به منطقه آشنایی پیدا کرده بودم.خودم را آماده کرده بودم و نقشه فرار را کشیده بودم.شب هنگام تصمیم گرفتم نقشه ام را عملی کنم.بهب بهانه های از بقیه جدا شدم و اماده فرار بودم که فرمانده تیم به نقشه ام پی برد و مرا هنگام فرار دستگیر کردند.

مدتی مرا در یکی از غارها دست و پا بسته نگه داشتند تا اینکه تصمیم گرفتند مرا به سوریه بفرستند.

تروریست های بی رحم در بحبوبه جنگ داعش دسته دسته دختران و پسران کم سن و سال را از روستاهای ایران و ترکیه و عراق می ربودند و با تهدید و زور و مغزشویی به جنگ داعش می فرستادند تا غنایم نفتی شمال سوریه را از دست ندهند.

بالاخره مرا به همراه یک گروه که همگی نوجوانان زیر ۱۸ سال بودند به سوریه فرستادند. بعد از اینکه به سوریه رسیدیم ما را در یک اردوگاه نظامی مستقر کردند.

اردوگاه مملوء بود از دختران و پسران ۱۴ – ۱۵ ساله از ایران و ترکیه و عراق و خود سوریه.

فرماندهان با امکانات آمریکایی ها غرق در خوشگذرانی بودند و زیر دست ها را راهی جنگ با جنایتکاران داعش می کردند.چه دختران و پسرانی در اردوگاه بودند که از ترس رو به رو شدن با وحشی های داعشی دست به خودکشی زدند.

این چه جنگی هست که دختر و پسر زیر ۱۸ سال را به جنگ با داعشی های جلاد می فرستادند و داعش هم ان ها را تکه تکه می کرد.

از سال ۲۰۱۳ که من در سوریه بودم، بعد از نابودی تقریبی داعش در منطقه فرماندهان به ما دستور دادند که اقدام به جمع اوری مالیات از اهالی شهرها و روستاها بکنیم و هرکس را که در این راه مقاومت می کرد دستگیر کرده و یا همانجا در مقابل دیدگان سایر اهالی مورد ضرب و شتم قرار دهیم.

در سال های اخیر، فرماندهان دستور دادند که منازل را خانه به خانه گشته و دختران و پسران کم سن و سال را برای سربازی اجباری به پ.ک.ک ملحق بنماییم.

به محض اینکه بچه ها را به اردوگاه راهی می اوردند بعد از طی دوره آموزشی از سوریه راهی قندیل می کردند.

بعد از ۱۰ سال حضور در صفوف پ.ک.ک به شما می گویم که اکثریت اعضای پ.ک.ک را افرادی تشکیل می دادند که ربوده شده و به عضویت گروهک درامده بودند.

سال گذشته تروریست ها مرا بعد از ۷ سال حضور در سوریه دوباره به خاکورک برگرداندند.

در این ۱۰ سال شب و روزم فقط با فکر فرار از این جهنم سپری شد. تا اینکه خداوند به من کمک کرد از همان منطقه خاکورک موفق به فرار شدم و با هماهنگی با مسئولان ایرانی در اقلیم کردستان عراق به کشورم و به آغوش خانواده ام بازگشتم.

به همه خانواده هایی که فرزندانشان در پ.ک.ک و پژاک اسیر هستند و می دانند که فرزندشان زنده هستند به شدت توصیه می کنم از هر راهی که می دانند به بچه هایشان کمک بکنند تا از پ.ک.ک و پژاک نجات پیدا کرده و به خانه برگردند.

در اخر می گویم : پ.ک.ک چیزی جز طبل توخالی نیست.پ.ک.ک هیچ و پوچ هست و برای نابودی کُردها تشکیل شده است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *