این طبیعت جنگ است که همه چیز را به نفع یک خواسته یا ایدئولوژی قربانی کند، فرقی نمیکند، بوداهای چند هزار سالهی بامیان باشند، یا زمینهای کشاورزی و پالایشگاههای نفتی که نان مردم را تامین میکنند، حتی یک قدم جلوتر، فرزندان مردمی که وسط میدان مبارزه گیر افتادهاند.
یک روز کودکان کردی که دزدیده میشوند، روز دیگر بچههایی که در مدرسه شستوشوی مغزی میشوند، از خاورمیانه تا آفریقا، بستن بچهها به کمربندهای انتحاری یا استفاده از آنها به عنوان عامل کشتار، رویهای جاافتاده در میان گروههای افراطی است.
همین چند وقت پیش بود که پلیس ترکیه کمربند انتحاری را از تن یک پسربچه که احتمال میرود کمتر از ۱۵ سال سن داشته باشد، باز کرد.
علاوه بر این یک بمبگذاری انتحاری دیگر در ترکیه توسط یک کودک انجام شد، دولت ترکیه ادعا کرده است که پ.ک.ک، گروه مبارزان مسلح کردی که علیه دولت عملیات نظامی انجام میدهند، یک پسربچه را که احتمال میرود بین ۱۲ تا ۱۴ ساله بوده است با یک کمربند انتحاری و به یک جشن عروسی فرستادهاند، انفجاری که رخ داد، دستکم ۵۰ نفر را به کام مرگ فرستاد و حدود ۷۰ نفر را راهی بیمارستان کرد؛
بارها و بارها در رسان های منسوب به تروریست های پ.ک.ک و پژاک تصاویر کودکان سرباز منتشر شده است که دردرگیری با نظامیان ترکیه و یا انجام عملیات انتحاری کشته شده اند.
سوای تروریستهایی که در گیر جنگ پارتیزانی با دولتها هستند، گروههای مسلح دیگری هم هستند که علیه دولتها فعالیت و خودشان را قانونی و مشروع قلمداد میکنند. سازمانهای حقوق بشری از جمله دیدهبان حقوق بشر سالهاست که این گروهها را به خاطر استفاده از کودکان به عنوان سپر و ابزاری برای به خشمآوردن نظامیان محکوم میکنند اما هنوز نتوانستهاند جلوی آنها را بگیرند.
پ.ک.ک،طالبان، شبکه حقانی، داعش، بوکوحرام، مجاهدان ملیگرا،ببرهای تامیل، گروههای شورشی درگیر جنگ در کشورهای آفریقایی و خدا میداند چندتای دیگر از گروههای تندروی ایدئولوژیک دستشان به خون بچههای سپاهشان آلوده است، اما سوال این است که این گروهها، این بچهها را چهطور پیدا میکنند و آموزش میدهند. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از این کودکان خریداری میشوند، در افغانستان، طالبان به سراغ خانوادهها میرود و از آنها میخواهد یا مبلغی پول معمولا بیش از درآمد یک سال خانواده را پرداخت کنند و یا یکی از بچه هایشان را در اختیار این گروه بگذارند تا تبدیل به رزمنده شود.
راه دیگری که برای پیوستن این بچهها به گروههای تروریستی وجود دارد، وابستگیهای خانوادگی است. گزارشها نشان میدهد تعدادی از کودکانی که به عنوان سرباز برای گروههای تروریستی میجنگیدهاند یا به عنوان عامل انتحاری مورد استفاده قرار گرفتهاند، بستگانی در میان این گروهها داشتهاند و از طریق آنها به عنوان سرباز انتخاب شدهاند.
گروههای تروریستی همچنین ممکن است افرادی را در مدارس داشته باشند تا از طریق آنها ایدئولوژی خود را در مدارس تبلیغ و از این راه عضوگیری کنند.
محققانی که بر روی شیوه عضوگیری این گروهها کار کردهاند میگویند در آموزش کودک- سربازها همیشه از این امید استفاده میشود که با قربانیشدن آنها، آینده بهتری در انتظارشان خواهد بود، گاهی به آنها وعده بهشت داده میشود و گاهی به آنها گفته میشود که مبارزهشان موجه است و باعث میشود مردم دنیا در خوشبختی زندگی کنند. آنها به بچهها میگویند که اگر خودشان را منفجر کنند هیچ دردی حس نمیکنند، گاهی به آنها گلولههای اسباببازی شلیک میکنند تا نشان دهند که حتی اگر گلوله به آنها برخورد کند، دردی نخواهند داشت.
بررسیهای سازمان ملل نشان داده است که از کودکان در نبردها با عنوانهای مختلفی استفاده میشود. گاهی تنها برای رساندن پیغام، گاهی برای دیدهبانی و گاهی به عنوان بمب گذار انتحاری. معلوم نیست که در سر تا سر دنیا چه تعداد کودک در جنگها مورد استفاده قرار میگیرند، اما همه میدانند که جایی که جنگ باشد، بچهها اولین گروه در خطر هستند. دنیا با هیچکس مهربان نیست، اما شرایط برای بچهها همیشه سختتر است.