سرویس بین المل انجمن بی تاوان :دارا بوتان از فرمانده هان سابق گروهک پ ک ک بود وی در بخش های مختلف مسدولیت های مهمی را داشت .
خواهر و برادر دار بوتان از عناصر پ ک ک بوده اند،بردارش در یکی از عملیات های نظامی گروه کشته و خواهر از گروه جدا و متواری شد.
دار بوتان خود نیز پس از جدایی از پ ک ک افشاگرهای در خصوص پ ک ک نمود ، این افشاگری های فرمانده سابق پ ک ک در روزنامه حریت ترکیه منتشر شده است.
گزیده ی از افشاگری دار بوتان از فرمانده سابق پ ک ک
من در حال حاضر ۴۹ساله هستم و زمانی که به گروهک ملحق شدم ۱۸ساله بودم ، در گروهک در بخشهای مختلف فعالیت نموده ام و مقام های مهمی در اختیار داشتم .
اکنون پس از سال ها همراهی و پیشاهنگی پ ک ک ،دشمن کردها را تازه شناختم و این دشمن کسی نیست جزء عبدالله اوجالان ، پ ک ک از او یک چهره مقدس و معنوی ساخته است . متاسفانه نماینده گان کردها شناختی از شخصیت و افکار پلید اوجالان و برنامه های پشت پرده وی با سازمان اطلاعاتی ترکیه ندارند .
فرمانده هان و سران «پ ک ک» اگر از عبدالله اوجالان تعریف و تمجید نکنند و از وی یک چهره مقبول نسازند بدون شک مسئولیت های خود در درون گروه را از دست خواهند داد.
نماینده گان کُرد حزب دمکراتیک خلق (HDP) و شهرداری ها نیز همانند سران پ ک ک برای ماندن در قدرت بایستی از اوجالان تعریف و تمجید نمایند و تا بدین شیوه افکار کردها را بسوی خود معطوف نمایند. سیاستی را که سازمان اطلاعاتی ترکیه (میت) بمنظور کشتار کردها و تخریب امکان سکونتی کردها در پیش گرفته است.
برای روشن شدن موضوع خیانت پ ک ک بر کردها و همراهی پ ک ک با سیاست های سازمان اطلاعاتی ترکیه چند سوال مطرح می نمایم .
۱-چرا فرزندان این مسئولان وابسته به پ ک ک به کوه قندیل نمی روند ؟
۲-چرا به جای رفتن کوه قندیل ،و به خدمت سربازی در ترکیه می روند؟
۳-چرا این مسئولان وابسته به پ ک ک با ماشینهای دولتی تجارت هروئین و مواد مخدر را انجام می دهند ؟
متاسفانه تنها مردم فقیر و مظلوم کرد قربانی سیاست آنها می شوند و تا زمانی که این حقیقتها آشکار نشوند به معنای نابودی کردها است چرا که تبعیضات موجود میان کردهای عادی با کردهای که بر مسند قدرت قرار دارند و هر دو خود را وابسته و عاشق پ ک ک و اوجالان می دانند ولی در میدان نبرد و عمل تناقضی مشهود و ملموس وجود دارد.
بنده دارا بوتان در سال ۱۹۸۸ از اروپا به منطقه دره بقاع بمنظور آموزش سیاسی عناصر گروه فرستاده شدم ، من در ملاقات خود با اوجالان در قندیل از وی و کتاب هایش انتقاد کرده و افکارشان را دیکتاتور محاب خواندم ،اوجالان با شنیدن این کلمه مرا در سلول انفرادی زندانی و دستور داد یک گزارش از کتاب های وی و یا خود انتقادی از افکار اوجالان را نوشته و تحویل شان دهم.
نه ماهی در قندیل بودم که از این نه ماه هشت ماه و نیم را در زندان های قندیل سپری کردم ، من با این فکر که گروه محیط آزادی برای رسیدن به آزادی است از اوجالان انتقاد کردم ولی نمی دانستم که اینجا همه چیز یکطرفه و قضاوت و انتقاد کردن آدمی را گرفتار می سازد.
در مدت اسارات خود در غارهای مخوف قندیل هرز گاهی برای ترساندن سایر اعضای گروه شکنجه می شدم . شکنجه های حیوانی که به دور از ذهن هر انسانی می باشد.
عناصر گروه علاوه بر کت کاری از شکنجه های مانند سوزاندن نایلون و ریختن قطرات مذاب آن بر روی بدن نیز بهره می برده اند. شکنجه ها بسیار بدون غذا و آب بود و تنها در انتظار بودم که مرا به اتهام جاسوسی و یا خیانت به قتل برسانند .
مراد کاریلان از روسای کنونی پ ک ک در آن زمان از شکنجه گرهای معروف پ ک ک بود. از جمله شکنجه های مخوف مراد کاریلان می توان به کشیدن ناخن زندانیان اشاره کرد،
ناخن های ما را تک تک می کشیدن و ناخن از جایش کنده می شد و بجای پانسمان با نایلون که در حال سوختن بود جای ناخنها می ریختند و با چاقوی تیز روی بدنمان خدشه می انداختند و بعدا نمک روی زخمها می مالیدند
ولی شانس با من یار بود و کشته نشدم ولی هم اکنون در بدنم اثرات شکنجه وجود دارد و استخوان داخل دهانم را شکستند و بعدا با پیوند استخوان گاومیش استخوان دهانم را درست کردند و شش بار عمل جراحی کردم .
محمد شنر از فرمانده مهم پ ک ک و از دوستان نزدیک اوجالان توانست مانع از اعدام من شود و اوجالان را راضی نمود تا مرا عف نماید.
گروه همچنین هزینه های بسیاری برای مداوای من متحمل شد ،بیمارهای که در اثر شکنجه بوجود آمده بود. من دوبار در بیمارستان های لبنان مورد عمل جراحی قرار گرفتم .
سال ۱۹۹۳ و در طول مداوی خود در لبنان توانستم به همراه پنچ نفر دیگر از گروه جدا و متواری شویم و به سازمان بین المللی در عراق پناه بردیم .
بعضی از خانوادها تصور می کنند که فرزندانشان در کوها مستقر و برای رسیدن به آزادی کردها مبارزه می کنند ، اما متاسفانه یک سیستم دیکتاتوری فرزندان کردها را قربانی می کند ، هم اکنون هم بعضی خانوادها تصور می کنند که فرندانشان زنده هستند حال اینکه خود گروهک با بهانه هایی متعدد آنها را کشته اند و بعد از چند سال می گویند در نبرد با دشمن شهید شده است .
” لیمیا باسکی ” یک نمونه از این افراد است ، وی به قصد ازدواج با فردی که عاشقش شده بود از گروه جدا می شود ولی متاسفانه ۶۷ نفر به جرم بی اخلاقی و جاسوسی در خنره وی را گلوله باران می کنند .
اوجالان قاتل ۱۷۰۰۰ نفر در کوه های قندیل است ،زیرا اعدامها در آن زمان بدون دستور او برگزار نمی شد و خیلی از انسانها را به قتل رسانند افراد مهم و مطرحی همچون دیلاور یلدرم و سامیاآشکین و کور جمال به دستور مستقیم اوجالان به قتل رسیده اند.