ماهیت گروهک تروریستی پژاک از جمله موضوعاتی است که کمتر در تیررس بررسی و تتبع علمی و اسنادی پژوهشگران داخلی قرار گرفته است. از اینرو، منابع تحقیقی چندانی در سبد مطالعه محققان آن قرار ندارد. این گروهک که شاخهای از گروه حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) ترکیه است، هیچگاه نه در بین مردم کردستان و حتی نه در میان سایر گروهها و احزاب کردی نتوانست جایگاهی برای خود به دست آورد. حتی حامیان بینالمللی آن همچون امریکا، آلمان و رژیم صهیونیستی از حمایت آشکار آن طفره میروند. در واقع، این گروهک از کمترین مشروعیت سیاسی اجتماعی برخوردار نیست. قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه و سایر جرائم ارتکابی این گروهک، بررسی پرونده آن را بیشتر به حوزه جرائم سازمانیافته سوق میدهد تا حوزه گروههای سیاسی. به هر روی، از آن جهت که توجه دشمنان جمهوری اسلامی به بهرهبرداری سیاسی امنیتی از اقدامات این گروهک جلب شده، ضروری است که محققان توجه بیشتری به بستر پیدایش و رفتار آن کنند. این پدیدهها تنها در پوشش عملیات روانی و حمایت تبلیغاتی پشتیبانان خود میتوانند شناخته شوند و تداوم یابند. مقاله حاضر میکوشد با بررسی چگونگی شکلگیری این گروهک و مطالعه رفتار آن، برخی از ابعاد پنهانِ توطئه غرب، امریکا و رژیم صهیونیستی در حمایت و هدایت این گروهک تروریستی را آشکار کند.
کردها یکی از شعبههای مشهور نژاد آریایی هستند که در ناحیه وسیعی از حد شمالی دامنههای جنوبی فلات ارمنستان تا حد جنوبی رود دجله زندگی میکنند. طول این ناحیه از جنوب شرقی به شمال غربی ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر و عرض آن از ۱۲۰ تا ۴۰۰ کیلومتر بوده و میان چهار کشور ترکیه، عراق، ایران و سوریه تقسیم شده است. کردهای ساکن ایران هماکنون در منطقهای که از زمان سلجوقیان(۷۴۰ ه.ق) به نام کردستان نامیده شده است زندگی میکنند. تا پیش از جنگ اول جهانی جمعیت کردها در داخل مرزهای سه کشور ایران، عثمانی و روسیه قابل شناسایی بودند. پس از شکست دولت عثمانی در این جنگ و تجزیه آن، کردهای مستقر در آن امپراتوری، بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شدند. در پیمان “سور” بین متفقین و عثمانی نیز مقرر شده بود که به کردها خودمختاری داده شود که این وعدهها عملی نشد و زمینه را برای ایجاد شکاف دائمی میان کردها و دولت مرکزی فراهم کرد. جریان قومی- کردی در ایران در این جنگ نمایان نمیشود، در عوض این جریان به شکل خودمختاری آن هم از کردستان عراق و ترکیه و در اثنای جنگ دوم جهانی وارد کردستان ایران میگردد.
کردهای ایران مردمی مسلمان و ایرانی بوده و به ریشههای تاریخی و فرهنگ و مفاخر ملی کشور عشق میورزند و اشتراکشان با فرهنگ غالب مردم ایران بسیار بیشتر از اشتراک آنان با سایر فرهنگهاست. با این حال متأسفانه یک سری عوامل سیاسی- اجتماعی که بیشتر ماهیت خارجی دارد باعث شده که شعار خودمختاریخواهی و داشتن یک هویت مستقل فرهنگی- سیاسی توسط عدهای از رهبران احزاب که در مسلمان بودن و در وطندوستی و حتی طرفداری از کردها و قوم کُرد، اشکال جدی در افکارشان وجود دارد، سر داده شود، اما کارهای فرهنگی و اجتماعی بسیار ارزشمندی که پس از انقلاب اسلامی در کردستان انجام گرفته، بیاساس و دروغ بودن شعارهای این گروهکهای وابسته به دشمنان ایران و کرد را برای همگان برملا ساخته است.
کردستان پس از انقلاب
بحران قومی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب در کردستان اتفاق افتاد، نتیجه آشکار مداخله بیگانگان و در رأس آنها امریکا بود. اسناد لانه جاسوسی در سال ۱۳۵۸ حکایت از آن دارد که امریکاییها امیدوار بودند که اگر کردها و سایر گروههای قومی با همدیگر متحد شوند و همکاری نمایند، میتوانند دولت جمهوری اسلامی را سرنگون سازند. تأسیس یک حکومت دستنشانده در کردستان میتوانست نقش یک رژیم صهیونیستی دوم را برای امریکا داشته باشد. برای رسیدن به چنین هدفی، از احساسات ناسیونالیستی کردی، اختلاقات مذهبی، فقر فرهنگی و شخصیتهای وابسته سوءاستفاده کرده، با کمکهای نظامی، مالی و… در صدد بودند حکومت نوپای اسلامی را تجزیه کنند. در راستای عملیاتی کردن طرحهای تجزیه ایران و به شکست کشیدن انقلاب اسلامی در همان ماههای نخست تشکیل نظام جمهوری اسلامی، حزب دمکرات کردستان ایران میلیونها دلار کمک از پیمان ناتو دریافت کرد. از اینرو، حضرت امام خمینی(ره) در ۲۹ مرداد ۱۳۵۸ در پیامیبه مردم کردستان فرمودند که حزب دمکرات کردستان وابستگی مستقیم با امریکا و صهیونیسم دارد. امریکا پس از انقلاب به صورت مستمر در تحریک تمام قومیتهای ایرانی برای فشار به مسئولین کشورمان دست داشته است. برخی از شواهد آشکار این مداخلات به شرح ذیل میباشد.
۱٫ قرار گرفتن بخشی از کمکهای اختصاصیافته از ۸۵ میلیون دلار برای ایجاد آشوب و ناآرامی در اختیار عناصر حزب دمکرات و کومله گذاشته شد.
۲٫ اظهارنظر دبیرکل منحله حزب دمکرات مبنی بر اینکه ما با هفت تن از احزاب قرار است با مسئولان امریکایی دیدار داشته باشیم (فصلنامه مطالعات سیاسی روز، ۱۳۸۵، ص۲۰).
پ.ک.ک بستر پیدایش گروهک پژاک
حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) ترکیه قویترین جریان کردی در جمهوری ترکیه است که از همان ابتدا حزبی ضددولتی شناخته شد. پایههای اصلی حزب در سال ۱۹۷۴ توسط دانشجویان کرد در آنکارا بنا نهاده شد. در این سال عبداله اوجالان، کسیره بیلدریم، شاهین دونمز و تعداد دیگری از دانشجویان کرد در آنکارا تصمیم به تشکیل حزب گرفتند و در سال ۱۹۷۸ در استان کردنشین دیار بکر در جنوب شرق کشور به طور رسمی موجودیت آن را اعلام کردند. با دستگیری شاهین دونمز به فاصله یک سال بعد، مقر فرماندهی حزب به سوریه و لبنان منتقل شد. ارتش ترکیه در سال ۱۹۸۰ طی یک حمله گسترده، اکثر اعضای موجود حزب در داخل کشور را دستگیر کرد یا به قتل رساند؛ ولی به دلیل وجود فرماندهی و کمپهای آموزشی حزب در خارج و نیز حمایت کشورهایی نظیر سوریه، یونان و… از آن، ریشههای اصلی باقیمانده از این جریان کردی جان گرفت و در سال ۱۹۸۴ چریکهای حزب به اماکن دولتی و حتی روستاها حمله کردند. پ.ک.ک حملات مسلحانه خود را تا پایان سال ۱۹۹۰ ادامه داد و در این سال به طور موقت اقدام نظامی را کنار گذاشت و از طریق سیستم انتخابات عمومی جمهوری ترکیه برخی اعضای آن وارد پارلمان ملی ترکیه شدند.
حزب در سال ۱۹۹۳ دوباره حملات نظامی را از سر گرفت و چریکهای آن در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ اقدامات نظامی شدیدی را بر ضد نیروهای دولتی و نیز مردم عادی انجام دادند. در سال ۱۹۹۵ جرقه همگرایی بین پ.ک.ک با گروههای کرد عراق (حزب دمکرات و اتحادیه میهنی) زده شد؛ ولی مسعود بارزانی و جلال طالبانی، رهبران این دو حزب که تحت حمایت و کنترل کامل امریکا بودند، به دلیل مخالفت کاخ سفید از پذیرش پ.ک.ک در جرگه خودشان امتناع کردند. در تاریخ ۵ اکتبر ۱۹۹۸ ژنرال آتیلا آتیش، فرمانده نیروی زمینی ارتش ترکیه طی سخنان تندی دولت سوریه را که سالها از پ.ک.ک حمایت میکرد و عبداله اوجالان، رهبر حزب را در خاک خود جای داده بود، به شدت و صراحت تهدید کرد. دمشق که این سخنان را یک سخنرانی ساده از طرف یک نظامی بلندپایه تلقی نمیکرد، با درک تصمیم جدی و یکپارچه جمهوری ترکیه، اوجالان را وادار به ترک سوریه کرد و بدین وسیله نقطه عطفی در تاریخ پرتنش ترکیه و سوریه ایجاد شد.
یونان، روسیه، ایتالیا و کنیا نیز که مقصدهای بعدی اوجالان بودند، حاضر به حمایت و دادن پناهندگی به این چریک کرد نشدند و در نهایت، سازمان امنیت ترکیه (میت) وی را دستگیر کرد. دادگاه امنیت ملی ترکیه اوجالان را ابتدا به اعدام و بعد با تخفیف ناشی از تطابق قوانین جزایی کشور با استانداردهای اروپایی- در راستای فرایند الحاق کشور به اتحادیه اروپا- به حبس ابد محکوم کرد. پ.ک.ک پس از عبداله اوجالان توسط عثمان اوجالان برادر وی رهبری شد. دو سال بعد از دستگیری اوجالان (سال ۲۰۰۰) حزب فعالیت نظامی را متوقف و اعلام نمود، اهداف خود را از راه سیاسی پیگیری خواهد کرد.
اعلام عفو عمومی و دادن اجازه فعالیت سیاسی به تمام اعضای حزب، اعطای حقوق فرهنگی به کردها و حذف مجازات اعدام از خواستههای پ.ک.ک بود. در مارس ۲۰۰۲ اتحادیه اروپا پس از سالها مقاومت، بالاخره پ.ک.ک را در فهرست گروههای تروریستی گنجاند؛ اما پ.ک.ک بلافاصله نام خود را به کنگره آزادی و دمکراسی کردستان (کادک) تغییر داد و مدتی بعد چریکهای تندرو به رهبری مراد کارییلان شاخهای به نام کنگره گل ایجاد کردند و از عثمان اوجالان که در سایه گرایشهای امریکایی به اتحادیه میهنی کردستان عراق بیش از پیش نزدیک شده بود، جدا شدند و بعد دوباره نام پ.ک.ک را بر خود نهادند. در اساس، از سرگیری دوباره اقدام مسلحانه توسط پ.ک.ک در مقیاسی وسیع متأثر از شرایط عراق و حضور نیروهای غربی در این کشور و قدرت گرفتن اتحادیه میهنی و حزب دمکرات در شمال عراق بود.
منابع مالی، لجستیکی و تسلیحات پ.ک.ک متعدد است؛ از جمله: نهادها و انجمنهای کردی فعال در کشورهای اروپایی، اعانههایی که از سوی برخی مردم کرد ترکیه – به اختیار یا به اجبار- پرداخت میشود و مهمتر از اینها قاچاق کالا و مواد مخدر (که برخی این منبع درآمدی را حدود یک میلیارد دلار اعلام میکنند) و برخی دول غربی.
سابقه عملکرد پ.ک.ک نشان میدهد که این حزب در راه رسیدن به اهداف خود که استقلال کردستان و در مرحله بعدی تشکیل کردستان بزرگ (شامل مناطقی از ترکیه، عراق، سوریه و ایران) است، از دست زدن به روشهای غیرانسانی نظیر کشتار غیرنظامیان (حتی کردها برای مرعوب نمودن آنها)، گردشگران و قاچاق زنان و دختران نیز امتناع نمیکند.
پ.ک.ک در سالهای اخیر با حمایت و سازماندهی گروه پژاک دست به حملات نظامی و ناامنی در خاک ایران نیز زده است که اکثر تحلیلگران این اقدام را به سفارش و حمایت امریکا و رژیم صهیونیستی میدانند (سایت زمان، ۲۳آگوست ۲۰۰۵).
در اوایل پاییز ۱۳۸۶ ارتش ترکیه بیست و پنجمین عملیاتش را برای آنچه برچیدن پایگاههای پ.ک.ک در شمال عراق میخواند آغاز کرد. این عملیات که مطبوعات آنکارا آن را به عنوان فصلالخطاب یا حمله آخر تعبیر کردند، مجوز دولت و پارلمان تحت رهبری اردوغان و عبدالله گل را دریافت کرده بود. اما ژنرالهای این کشور علاوه بر داشتن جواز از نهادهای داخلی این بار مجوز قدرتها و بازیگران خارجی آن را نیز در آستین داشتند. خبرها حاکی از آن بود که یک اجماع سهجانبه میان واشنگتن، بغداد و آنکارا برای انجام این حمله شکل گرفته بود تا به حضور طولانی مدت گروه تروریستی پ.ک.ک در ارتفاعات شمال عراق پایان داده شود.
ناظم دباغ در پاسخ به سؤال روزنامه ایران در خصوص اینکه عثمان اوجالان اعلام کرده که پ.ک.ک از پایگاههای خود در شمال عراق خارج شده و نیروهای تروریست دیگری مانند پژاک جای آنها را گرفتهاند، گفت: «پ.ک.ک و پژاک اساساً یک گروه متحد هستند. به اعتقاد ما پ.ک.ک و پژاک دو گروه مجزا نیستند که با رفتن یکی دیگری به جای آن قرار گیرد. پس از دستگیری عبدالله اوجالان (رهبر پ.ک.ک) این گروه به سه شاخه تقسیم شد و برای آنکه گروه کار خود را با شعار دیگری ادامه دهد هر شاخه نام جدیدی برای خود برگزید (مصاحبه با ناظم دباغ، روزنامه ایران، ش۳۸۰۶).
گروهک پژاک
پژاک[۱] یک گروه شبه نظامی بهشدت چپگرا در کردستان ایران است که به زعم خود برای احقاق حقوق ملت کرد در ایران مبارزه میکند. گروه شبه نظامی پژاک، خود را شاخه ایرانی پ.ک.ک معرفی میکند و از سوی ایران در فهرست گروههای تروریستی طبقهبندی میشود. فرماندهان حزبهای ایرانی کرد میگویند پژاک مذاکرات مستقیم و غیرمستقیمیبا مسئولان امریکایی داشته است. دولت ایران نیز این گروه را تحت حمایت امریکا میداند. پ.ک.ک. از سوی دولتها و سازمانهای بینالمللی به عنوان یک حزب تروریستی شناخته میشود. این حزب پس از حملات ۱۱ سپتامبر به امریکا، به منظور گریز از وجهه تروریستی و مورد هدف قرار گرفتن از سوی غرب، نیروهای خود را به شاخههای گوناگون تقسیم کرد. این حزب، یک سال پیش از آغاز جنگ عراق افراد خود را در قالب احزاب جدیدی میان شاخههای ترکیه، سوریه، عراق و ایران تقسیم کرد. آن گروه از کردهای ترکیه عضو پ.ک.ک به ایران آمدند نام پژاک را بر خود نهادند. منابع امریکایی مدعی هستند که شمار اعضای پژاک در حدود ۳ هزار نفر است. فعالیت این گروهک بیشتر در مرز بین ایران، عراق و ترکیه و منطقه قلعه رش در استان آذربایجان غربی و منطقه اورامانات از توابع استان کرمانشاه و ایوان از توابع ایلام و مریوان و منطقه چهل چشمه از توابع استان کردستان و بخش شرقی کوهستان قندیل در کردستان عراق است و تحت هدایت و رهبری حزب پ.ک.ک، حزب کارگران کرد ترکیه، فعالیت میکند. گروهک پژاک در ۴ آوریل ۲۰۰۳ روز تولد عبدالله اوجلان رهبر گروهک پ.ک.ک تأسیس شد (ویکیپدیا).
با توجه به ناکامی احزابی همچون دمکرات و کومله که روزگاری ادعاهای بزرگی داشتند و سرانجام پس از شکست در انجام مأموریت به دلیل پاسخ منفی مردم، از عرصه فعالیت حذف شدند، این بار امریکا با هدف مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی گروهکی جدید به نام حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک را به صحنه آورد. پژاک در واقع شاخه ایرانی و بومیشده پ.پ.ک یا همان حزب کارگران کردستان ترکیه است که همزمان با دخالت نظامی امریکا در عراق و به هم خوردن معادلات منطقهای تشکیل شد. پس از دستگیری عبداله اوجالان، هشتمین کنگره پ.پ.ک در ۱۶فروردین۱۳۸۱ برگزار گردید و نام پ.پ.ک به کادک تغییر یافت و تصمیم گرفته شد که حزب در کشورهای ترکیه، عراق، ایران و سوریه شعباتی داشته باشد. در کنگره نهم پ.پ.ک در تاریخ ۴ آبان ۱۳۸۲ در محلی به نام “قرارگاه هارون” در خاک عراق و با حضور تعدادی از افراد امریکایی و انگلیسی حزب حیات آزاد کردستان معروف به پژاک تشکیل شد و مقرر گردید حوزه فعالیت آن، ایران و عناصر تشکیلدهنده آن از مناطق کردنشین باشند. اهداف پژاک به واقع همان اهداف حزب دمکرات کردستان، یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی از طریق فعالیتهای مسلحانه است. تعدادی از افراد حزب هم همان نیروهای حزب دمکرات هستند که به پژاک پیوستهاند و بقیه اهل ترکیه و سوریه هستند. افسران رژیم صهیونیستی، افراد گروه را آموزش میدهند و سیا و موساد هم از آنها حمایت میکنند. گرایش اعضای پژاک کمونیستی است و مراسم آنها رنگ و بوی مذهبی ندارد (سایت یوتیوب، ۸ آبان ۱۳۸۶).
دبیرکل پژاک فردی به نام رحمان حاجی احمدی متولد سال ۱۹۴۱ در ایران است (عصر ایران، کد۴۰۰۳۱) که از عناصر با سابقه و رده بالای حزب دمکرات بوده و مسئولیتهای بزرگی در حزب داشته است. پس از شکست حزب دمکرات سالها در اروپا ساکن بوده و در سالهای اخیر با مأموریتی که از طرف استکبار به وی داده شده به منطقه بازگشته است. وی هرگونه سازش با نظام جمهوری اسلامی را مردود شمرده، خواهان سرنگونی آن است. گروه تحت امر او به دلیل استقرار در کردستان و موقعیت خاص جغرافیایی برای مردم و صادرکنندگانِ اجناس صادراتی به عراق مشکلاتی ایجاد نموده و از آنها عوارض میگیرد. همچنین اعضای این گروه گاه به صورت مسلحانه عملیات ایذایی در کشور انجام داده و تعدادی را شهید و مجروح مینمایند و بلافاصله به خاک عراق میگریزند (روزنامه کیهان، ۳۰ مرداد ۱۳۸۴).
پژاک در سال ۲۰۰۴ اولین کنگره خود را برگزار نمود. این گروهک تاکنون چندین انشعاب درونی داشته است. منابع شمال عراق گزارش میکنند که حاجیاحمدی، تنها اسماً رئیس پژاک است و هیچ کاری بدون اجازه پ.ک.ک انجام نمیدهد. حاجیاحمدی، به امریکا سفر داشته و در آنجا تماسهایی برقرار کرده است (ویکیپدیا). تفاوت پژاک با گروههایی مثل دمکرات و کومله در آن است که بسیاری از افراد پژاک ایرانی نیستند. همچنان که گفته شد پژاک شاخه ایرانی “کنگره خلق کردستان” است که امریکا آن را برای فشار بر کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه راهاندازی نموده است. به همین دلیل بیشتر رؤسای مقرهای پژاک تبعه ترکیه و سوریه میباشند. دبیرکل پژاک نیز برابر ساختار سازمان عضو شورای پ.پ.ک میباشد (روزنامه نیویورکتایمز، ش۲۳۳۰). فعالیت این حزب بیشتر در مرز بین ایران، عراق و ترکیه و منطقه قلعهرش در استان آذربایجان غربی و منطقه همورامانات از توابع استان کرمانشاه و ایوان از توابع ایلام و مریوان و منطقه چهل چشمه از توابع استان کردستان و بخش شرقی کوهستان قندیل در کردستان عراق است. شمار زیادی از گریلاهای پژاک شهروند ترکیه هستند (ویکیپدیا). عثمان اوجالان برادر عبداله اوجالان رئیس زندانی کردهای شورشی ترکیه میگوید، رژیم صهیونیستی به پژاک کمک میکند. وی در مصاحبه با روزنامه الشرقالاوسط گفت پژاک بخشی از حزب کارگران کردستان است که به همراه پ.ک.ک و با سلاحهای امریکایی به شورش علیه کشورهای منطقه مشغولند (روزنامه جمهوری اسلامی، ش۸۲۰۷، ص۲).
دلایلی که پژاک توانسته به حیات خود ادامه داده و مشکلاتی را در منطقه بهوجود آورد موارد زیر است:
۱٫ عدم پویایی احزاب دمکرات و کومله و اردوگاهنشینی آنها
– احزاب سابقهدارتر کرد مثل حزب دمکرات کردستان ایران و کومله رابطه حسنهای با پژاک ندارند (ویکیپدیا). شدت مخالفت این گروهها به حدی است که گاه به صدور بیانیههای شدیداللحن علیه یکدیگر اقدام میکنند. احزاب قدیمی کومله و دمکرات که پیشتر به نقد پژاک میپرداختند سیاست منزوی ساختن این گروهک را آشکار کردند. این مسئله خشم سرکرده پژاک را به شدت برانگیخت و باعث شد وی در بیانیهای – کتابچهای در ۳۲ صفحه- به همه گروهها و احزاب کردی حمله کند و آنها را به باد ناسزا بگیرد. در این بیانیه که آثار خشم وی به وضوح مشاهده میشود اظهارات تناقضآمیز و بیاساس بیشماری آمده است. در بخشی از این بیانیه آمده است:«گروهکهای کومله و دمکرات و همه منتقدها ـ کرد و غیر کرد ـ همسنگر و مأمور جمهوری اسلامی شدهاند. پژاک، جانشین همه نیروهای سیاسی کردستان ایران و احزاب سنتی و عقبمانده ایرانی است و جمهوری اسلامی آنها را علیه پژاک بسیج کرده است و همسنگر و شانه به شانه جمهوری اسلامی علیه پژاک فعالیت میکنند و این طرح امنیتی ایران ادامه دارد!». این در حالی است که فرقه تروریستی پژاک برای اعمال فشار بر ایران و به نام کرد از سال ۲۰۰۳ تاکنون عملیات تروریستی زیادی را انجام داده که عواقب و پیامدهای آن تنها گریبانگیر مردم کرد و تخریب آنان در افکار عمومی بوده است. بر این اساس، سرکردگان سایر گروهکهای ضد انقلاب همچون عبدالله مهتدی از کومله و بعضی از مسئولان حزب دمکرات ایران بارها در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور این مسئله را گوشزد کردهاند که پژاک نیرویی کردی نیست بلکه به نام کرد به تروریسم دامن میزند. در مقابل، حاج احمدی در مصاحبهای که در سایت کردستانپست منتشر شده، به این موضوع اشاره میکند که خانواده مهتدی در عرصه سیاسی کردستان، ضد پژاک حرکت میکنند. این مصاحبه نیز همچون سایر مصاحبههای وی، نشان از پرخاشگری پژاک در برابر افشا شدن ماهیت واقعی آن توسط احزاب و گروههای سیاسی کرد و نیز محققان و تحلیلگران تاریخ سیاسی کردستان، دارد. سرکرده گروهک پژاک، در مصاحبهای با حمله به سایر گروههای کرد میگوید: «… دیگر سیستمها و حزبهای سنتی نمیتوانند مانع خرافات و تعصب و واقعیتها شوند…. احزاب کردی منتظر هستند تا امریکا یا دیگر ملتهای ایرانی، حکومت ایران را ساقط کنند و اینها در کردستان حکومت داشته باشند… رهبر اقلیم و پارلمان کردستان عراق نتوانستهاند به مردم خود خدمت کنند… پژاک حاصل و دستاورد کل کردهای عالم است و همه کردها باید این دستاورد را محافظت کنند و گرنه خیانت به کرد و کردستان است… تأسیس پژاک یک ضرورت تاریخی است و ادامهدهنده مبارزه آزادیخواهانه کردستان در خاورمیانه… کومله و دمکرات به شیوههای دور از اخلاق انسانی و تهمت و دروغ برای ما شایعهسازی میکنند. آنها کمپنشین هستند و ما مبارز و فعال… روزی به ما میگویند دستساز جمهوری اسلامی ایران، روزی ما را عامل نظامی و امنیتی شدن کردستان مینامند، ما و پ.ک.ک را یکی میدانند.. همه اینها پانایرانیست و شووینیست هستند… ما و پ.ک.ک دارای یک ایدئولوژی هستیم و برادریم… حزبهای کردی فرهنگ همکاری ندارند، حسودند… ما هرگز مبارزه مسلحانه را اعلام نکردهایم… و مبارزه مسلحانه هم نکردهایم!… ما مبارزه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی داریم! … ما حزب هستیم ! … ما عملا با مردم هستیم نه با بیانیه و اعلان خبر… ما برای محافظت از جان خود سلاح داریم…. و این هم روا و مشروع است… متهم کردن پژاک به مسلح بودن، نشانه این است که ما را نشناختهاند! … تا امروز با جمهوری اسلامی ایران جنگ مسلحانه داشتهایم و خود را محافظت کردهایم… دو گروه علیه ما حمله میکنند: جمهوری اسلامی ایران و احزاب کردستان ایران که خود چندین بار گروه مسلحانه به داخل ایران فرستادهاند اما موفق نشدهاند و چون حسادت میکنند که نتوانستهاند و ما توانستهایم، به ما حمله میکنند… پس از انقلاب این حزبها چندین سال علیه جمهوری اسلامی جنگ مسلحانه کردهاند، اما شکست خوردند و عامل نظامی و امنیتی شدن کردستان شدند و ما عامل این موضوع نبودهایم… حمایت امریکا و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) از ما، اتهام است…. ما میخواهیم با همه حزبهای کردی، دیالوگ کنیم… اما سطح فکر آنها پایین است…. جمهوری اسلامی ایران این حزبهای کومله و دمکرات را منشعب کرده است… بین سطح زندگی و امکانات مسئولان حزبهای کردی و اعضای حزب، تفاوت بسیار است… تا زمانی که کومله و دمکرات با جمهوری اسلامی رابطه دارند و کمپنشین شدهاند نمیتوان جبهه متحد کردی درست کرد (تابناک، کد۱۶۶۹۲۶).
پژاک که به دلیل بحران هویت از یافتن کمترین جایگاه در بین مردم و ارتباط با سایر گروهها ناتوان است راهکاری برای برونرفت از این مسئله نمییابد. بنابراین، در اظهارات سرکرده این گروهک همواره تنش روانی و اختلال در جهتگیری و سطح نازل عبارتپردازی مشاهده میشود. اختلاف بین پژاک با سایر جریانهای موجود در منطقه به حدی است که با وجود اینکه حزب دمکرات در تازهترین برنامهریزی خود نزدیکی به سایر احزاب و گروههای کرد را در دستور کار خود قرار داد، تصریح کرد که هیچ همکاریای با گروهک پژاک نخواهد داشت(جوان آنلاین، ۱۳۹۰، کد ۳۵۴۳۵۸).
۲٫ استفاده پژاک از جوانان و زنان
از جمله مسائل مهم این فرقه، افکار و اندیشههای فمنیستی است که با فرهنگ و سنتهای حاکم بر جامعه کردی و اهل سنت مغایرت دارد. گروهک خواهان آزادی بی حد و حصر زنان و برابری و بلکه برتری زنان بر مردان است. اندیشه افراطی که با عقل و شرع و دستورات صریح اسلام و آداب و رسوم موجود در منطقه مغایرت دارد. البته گروهک از این شگرد برای جذب زنان و دختران و جوانان و تأمین نیازمندیهای جنسی اعضای گروهک و ترغیب جوانان به حضور در گروه برای برخورداری از ولنگاریهای جنسی استفاده میکند(کریمی، سایت فصل آگاهی). در حال حاضر نزدیک به نیمی از نیروهای پژاک را زنان تشکیل میدهند. بر طبق اعلام واشنگتن تایمز نیمیاز اعضای پژاک زن هستند(ویکیپدیا). پیش از این گزارشهایی در مورد فساد اخلاقی رهبران پ.ک.ک و سوء استفاده آنان از دختران پیوسته به آن منتشر شده بود. در صدر این افراد هم نام عبدالله اوجالان قرار دارد. پژاک و پ.ک.ک هرگز سعی نکرده است این شبه و اخباری از این دست را برای افکار عمومی توضیح دهد.
۳٫ حضور مستقیم امریکا در منطقه و دفاع همهجانبه از پژاک
امریکا با حضور نظامی خود در عراق برای آنها سپر حفاظتی امنیتی تشکیل داده است. اخبار بیشماری حاکی از حضور و بازدید مرتب ژنرالها و کارشناسان امریکایی در مقرهای گروه و ارائه رهنمودهای لازم به آنهاست. این مسئله باعث شده که آنها بتوانند در کوتاهمدت تحرکاتی در منطقه داشته باشند(نزهتزاده، ۲/ ۱۰/ ۲۰۰۷). با این حال میتوان پیشبینی نمود که عمر این گروهک چندان طولانی نخواهد بود، چرا که اعضای این گروه نیروهای کرد ایرانی نیستند و هیچگاه نخواهند توانست جایگاهی در کردستان برای خود بهدست آورند. این مسئله آنچنان مهم است که سرکرده این گروه در برابر این پرسش که پژاک با این ناهمگونی چگونه میتواند به خودمختاری بیندیشد، اظهار داشته است که “امیدوارم در کنگره بعدی بتوانیم برای این سؤال جوابی پیدا کنیم.” از سوی دیگر، در صورت خروج امریکا از منطقه، این گروهک به سرعت از هم میپاشد، زیرا سپر حفاظتی خود را از دست میدهد و سرانجام معضل دیگری که پژاک با آن دست و پنجه نرم میکند، رابطه نامعلوم با حزب مادر و رفتار نادمکراتیک پ.ک.ک با پژاک و پژاک با اعضای خود است و معلوم نیست که چگونه این افراد خشن آن هم با سلاح و ترور میتوانند رفتار دمکراتیک با مردم کردستان داشته باشند (نزهتزاده، ۲/ ۱۰/ ۲۰۰۷).
مبانی فکری و اعتقادی پژاک
ایدئولوژی پژاک و پ.ک.ک آپوگرایی[۲] یعنی پیروی مطلق از شخص عبدالله اوجالان (ملقب به آپو) است. افراد گروه پژاک تصویر بزرگی از عبدالله اوجالان را بر روی کوهی در ۱۶ کیلومتری کوه قندیل ترسیم کردهاند (دائرهالمعارف ویکیپدیا). فلسفه، هدف، ساختار و مدل تقلیدی پژاک – که همان دنباله پ.ک.ک است و اهدافش را در عملیات نظامی علیه ترکیه میبیند- تحرک نظامی است و البته آن استراتژی پ ک ک با شکست روبرو شد و پژاک هم شاید بر این باور است که میتواند با وارد کردن خسارت و ویرانی و آشفتگی و هرج و مرج در نوار مرزی، به موفقیتی دست یابد. اما به نظر نمیرسد که پژاک هیچ استراتژیِ مبسوط و روشنی در پشت این عملیات نظامی داشته باشد (مصاحبه با پروفسور انتصار، ۱۳۹۰).
به طور کلی، پژاک از هر نظر وابسته به گروه مادر خود یعنی پ.ک.ک است، از اینرو ایدئولوژی و مبانی فکری و اعتقادی آن همچون پ.ک.ک متأثر از مارکسیسم و کمونیسم است. از آنجا که این افکار از سوی سرکرده این گروهک ـ عبدالله اوجالان ـ مطرح و وارد گروهک شده است در نتیجه این افکار و اندیشهها، آپوئیسم – آپو لقب عبدالله اوجالان است- نامیده میشود(کریمی، سایت فصل آگاهی). هر چند اندک تأملی در ادعاهای این گروه نشان میدهد که اساسا این گروهک فاقد اعتباری است که به طور جدی بتوان در باره دستگاه فکری آن بحث و گفت و گو کرد لیکن آن با تکیه بر جهل اعضای خود آنان را در حول شعارهای سطحی فریبنده به مثابه تفکرات گروه، جمع آورده است. در ادامه به بررسی این جنبه از گروه پژاک پرداخته میشود.
الف) مبانی فکری پژاک
۱- نفی نظام خانواده مبتنی بر شوهر و زن؛ ۲- اعتقاد به اشتراک جنسی در جامعه (بی بند و باری جنسی)؛ ۳- نفی سنتها و آدابی که اخلاق جنسی را تأیید میکند؛ ۴- نفی قیود خانواده از زن و جامعه مبتنی بر زنسالاری؛ ۵- نفی اخلاق و نسبی شمردن آن در رفتارهای خانوادگی؛ ۶- پژاک معتقد است اخلاق زاییده توهم و تصورات ناشی از دینگرایی و تقید به خانواده میباشد که لازم است به طور کامل از صحنه اجتماعی حذف شود.
ب) پژاک و صهیونیسم
۱- معتقد است قرابت و نزدیکی خاصی بین برگزیدگان فرزندان بنیاسرائیل و کرد وجود دارد؛ ۲- بین فرزندان یهود و کرد قابلیتهای مشترک وجود دارد؛ ۳- پژاک با همانندسازی ایدئولوژی صهیونیسم نقشی مانند یهود برای کرد قائل است؛ ۴- تفکر پژاک نشانههای روشنی از تأثیرپذیری از تئوریسینهای یهود دارد؛ ۵- تفکر پژاک محصول فلسفه فکری مبتنی بر بینش صهیونیسم است؛ ۶- تفکر پژاک مبتنی بر جایگزینی نژاد کرد به جای یهود است؛ ۷- پژاک معتقد است آنچه تا کنون مأموریت صهیونیسم بوده باید به کرد واگذار شود؛ ۸- پژاک معتقد است باید پیوند مشترک بین حکومت شمال عراق و رژیم صهیونیستی برقرار شود؛ و ۹- در تفکر آپوئیسم نوعی قرابت و همسانی بین تفکر صهیونیسم و کردگرایی مبتنی بر برگزیده بودن این دو نسل و آیندهساز بودن آن و رسالت تاریخی اینها و قرابت سرنوشت مشترک آنها وجود دارد.
ج) پژاک و دین: براساس تفکر حاکم بر پژاک
۱- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص مظهر عقبماندگی خاورمیانه است؛ ۲- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل نظام طبقاتی است؛ ۳- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص افیون جامعه است؛ ۴- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل توقف تمدنی است؛ ۵- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل دیکتاتوری و توجیهکننده وضعیت موجود است؛ ۶- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل بردگی زن است؛ ۷- دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل اقتدار متمرکز و توجیهگر ظلم و اجحاف اجتماعی است؛ ۸- در یک دید کلی دین به طور عام و اسلام به صورت خاص را عامل عقبماندگی و عدم تحول در مشرق زمین و به ویژه در ایران و خاورمیانه میدانند و اعتقاد دارند به منظور رسیدن به هدف مطلوب باید تمام مظاهر دین و حاکمیتهای مبتنی بر دین از عرصه فردی و اجتماعی حذف شود(کریمی، سایت فصل آگاهی).
فعالیتهای پژاک در آلمان
از نخستین سال تأسیس گروهک ترویستی پژاک اخباری مبنی بر تحرک آن در برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان منتشر میشد. در ۳۱ خرداد ۱۳۸۶ پایگاه خبری “راینیشه پستآنلاین” از کلن آلمان گزارش داد، مجله خبری “مانیتور” از شبکه تلویزیونی[۳] اعلام کرد پژاک به صورت سیستماتیک در اروپای غربی سربازگیری میکند. بسیاری از این افراد زنان و مردان جوان آلمانی هستند. این پایگاه خبری مدعی شد سازمان پژاک در آلمان فعال شده است و از میان زنان و مردان جوان در این کشور برای انجام عملیات تروریستی سربازگیری میکند. در این گزارش جوان ۲۱ سالهای که از هشت ماه پیش توسط فعالان پ.ک.ک به عنوان جنگجوی پژاک ثبت نام شده بود، اعتراف کرد که پیش از آنکه به شمال عراق اعزام شود، سه ماه را در یک اردوگاه پ.ک.ک در بلژیک برای طی کردن دورههای آموزشی سپری کرده است. پیش از این، احمدی، رئیس پژاک که مرکز اصلی فعالیت خود را در آلمان بنا نهاده و در “وست هوفن” شهر کلن اقامت داشت و مدعی بود که یک شهروند آلمانی است، اظهار کرده بود: «بسیاری از جوانان کرد، حتی دوشیزگان از اروپا آمدهاند. بسیاری از آنها پیش ما میآیند، بسیاری به شمال کردستان و ترکیه میروند».
بر اساس گزارش تحقیقی “مانیتور”، در آن زمان عوامل اطلاعاتی آلمان تماسهایی را با احمدی برقرار کرده بودند و “دفتر حفاظت از قانون اساسی آلمان” فعالیتهای وی را تحت نظر داشت. با وجود این، بنا به اعلام دادگستری آلمان وی تا آن زمان قانونی را نقض نکرده بود. از نظر وزارت کشور آلمان، پژاک روابطی مستقیم با حزب غیرقانونی کارگران کردستان (پ.ک.ک) دارد.
در واکنش به این سیاست، هانس کریستین اشتروبله[۴]، عضو کمیته نظارت اطلاعاتی پارلمان آلمان از حزب سبزها احتمال میدهد مقامات آلمان اشتباهات سنگینی را مرتکب شده باشند. وی گفت: «اگر مظنون، جرمهای بسیار سنگینی را مانند یافتن متحد تروریستی در خارج از کشور یا ثبتنام از سربازان برای نیرویی خارجی مرتکب شود، مقامات جزایی آلمان وظیفه تحقیق در آن باره را دارند». بر اساس این گزارش، بنابر ارزیابیهای محتاطانه، پژاک ظرف دو سال گذشته (۸۶- ۱۳۸۵) در حملاتش به ایران دستکم ۲۰۰ تن را به قتل رسانده است (همشهری آنلاین، ۱۳۸۶، کد ۲۴۸۱۶).
در اواخر سال ۱۳۸۶ ایران با ارسال یادداشتی به سفیر آلمان اعتراض خود درباره بیاعتنایی بخشی از دولت آلمان نسبت به “فعالیتهای تروریستی” پژاک را اعلام کرد. در این خصوص، مجله آلمانی اشپیگل نوشت: ایرانیها به طور مشخص از این مسئله ناراحت هستند که رهبر سیاسی پژاک فردی با گذرنامه آلمانی است. برپایه گزارش اشپیگل، کارشناسان امنیتی آلمان نظرات بسیار متفاوتی نسبت به پژاک دارند. در حالی که آژانسِ اطلاعات داخلی آلمان یا همان اداره حفاظت از قانون اساسی معتقد است فعالیتهای این گروهک در آلمان ارزش نظارت را ندارد، اداره دادستانی فدرال، تحقیقاتی را در این زمینه آغاز کرده است. هرچند این تحقیقات علیه فرد خاصی نیست اما اداره یادشده بررسی میکند که آیا پژاک یک گروهک تروریستی – آنچنان که در قوانین آلمان تعریف شده – است یا خیر. این اداره همچنین ساختار و اعضای پژاک را به دقت تحت نظر گرفته است (عصر ایران، ۱۳۸۷، کد۴۰۰۳۱). در ۱۶ اسفند ۱۳۸۶ منابع نزدیک به پژاک اعلام کردند عبدالرحمان حاجاحمدی به درخواست دولت بلژیک در منزل مسکونی خود دستگیر شد، در حالی که جمعه شب و شنبه صبح وی را برای پاسخ به سؤالاتی احضار کرده و مورد بازجویی قرار داده بودند. در این عملیات، ۱۲ تن از نیروهای لباس شخصی پلیس ضد ترور آلمان در اقدامی سریع وارد منزل عبدالرحمان حاج احمدی شده و وی را دستگیر میکنند. نیروهای پلیس آلمان در زمان حمله به خانه احمدی به مدت دو ساعت خانه سرکرده گروهک تروریستی پژاک را مورد بازرسی قرار دادند و تلفن، رایانه شخصی و دیگر وسایل ارتباطی وی را نیز ضبط کردند. سپس با زدن دستبند، او را به نقطه نامعلومی منتقل کردند. پس از دستگیری رئیس گروهک تروریستی پژاک، نیروهای پلیس ضدترور آلمان در عملیاتی دیگر “رمزی کارتال” و “زبیر آیدان” رؤسای فعلی و پیشین کنگره خلق کردستان موسوم به پ.ک.ک که در یک منزل مسکونی دیگری در نزدیکی منزل حاج احمدی مستقر بودند، را دستگیر و بازداشت کردند. در همین حال پلیس بلژیک نیز پنجشنبه شب با حمله به استودیو شبکه ماهوارهای “روژتی وی” وابسته به پ.ک.ک در بروکسل، شماری از کارکنان و مسئولان این شبکه را دستگیر کرد. با وجود این، دو روز بعد آلمان حاجاحمدی را آزاد کرد. جمهوری اسلامی ایران ضمن احضار سفیر آلمان در تهران به وزارت امور خارجه، دستگیری سرکرده پژاک را اقدام نمایشی دولت آلمان توصیف کرد
ساعتی پس از اعلام آزادی حاجاحمدی، رامین مهمانپرست در نشست خبری خود با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی تأکید کرد: همانطور که قبلاً اعلام کرده بودیم کشورهای اروپایی متأسفانه با وجود شعارهایی که در رابطه با دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم سر میدهند متهم به حمایت از تروریسم هستند و همه شواهد نشان میدهد که این کشورها محل امن تروریستهاست. او یادآوری کرد: سرکرده این گروهک جنایات زیادی علیه ملت ایران مرتکب شده و به این جنایات نیز اعتراف کرده و ما سالهاست که بهدنبال دستگیری این فرد و گروهک ترویستیاش هستیم و اسناد جنایات آنها را نیز به طرفهای غربی تحویل دادهایم (همشهری آنلاین، ۱۳۸۸، کد ۱۰۳۱۴۴). همچنین معاون پارلمانی دولت ایران، اقدام آلمان در آزادکردن سرکرده گروهک تروریستی پژاک را نوعی زیرپا گذاشتن قوانین و حقوق بینالملل برشمرد. وی با تناقضآمیز توصیفکردن رفتارها و گفتههای برخی کشورهای غربی نظیر آلمان در بحث مبارزه با تروریسم گفت: «پژاک یک گروهک تروریستی است و آزادی سرکرده آن در شرایطی انجام میگیرد که در قوانین و حقوق بینالملل اگر کسی با عنوان مجرمانه تحت پیگرد یکی از کشورها قرار داشته باشد باید توسط اینترپل دستگیر و به کشور مرجع تحویل شود؛ در حالی که شاهدیم با آزادی این فرد، قوانین حقوق بینالملل زیر پا گذاشته شد و غربیها خلاف شعارهایشان عمل کردند (همشهری آنلاین، ۱۳۸۸، کد ۱۰۳۱۴۴). در این خصوص نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در واکنش به آزادی سرکرده گروهک تروریستی پژاک، اظهار داشت: دولت آلمان با آزادی سرکرده گروهک تروریستی پژاک، مهر تأییدی بر حمایتهایش از تروریسم بینالملل زد. وی با تأکید بر اینکه آزادی این جنایتکار خلاف قوانین بینالمللی است، گفت: دولت ایران از طریق مجامع بینالمللی، آزادی این جنایتکار را پیگیری خواهد کرد و سفیر آلمان نیز باید پاسخگوی رفتار دوگانه دولت خویش باشد
ارتباط پژاک با امریکا و رژیم صهیونیستی
رفتار و مواضع امریکا به دلایل مختلف در قبال گروهک پژاک متناقض به نظر میرسد. امریکا از یک طرف با سکوت خود در حالی که از حامیان گروهک پژاک است اقدامات ایران را تلویحا تأیید میکند تا روابطش با ترکیه را از دست ندهد و از سوی دیگر با زمینهچینی برای خارج کردن منافقین از فهرست گروهکهای تروریستی نشان میدهد که حمایت همهجانبهای را از این گروهک تروریستی که اقدامات جنایتکارنه بیشماری را انجام داده است به عمل میآورد(سیرتنیوز، ۱۳۹۰، کد۲۸۰۳۹). سیمور هرش، خبرنگار تحقیقاتی مجله نیویورکر در شماره ۲۷ نوامبر ۲۰۰۸ این مجله گزارش داد که گروه پژاک هم از امریکا و هم از رژیم صهیونیستی کمک دریافت میکند (ویکیپدیا). وی پیش از آن نیز در مجله نیویورکر در سال ۱۳۸۵ طی مقالهای با صراحت اظهار کرده بود که امریکا و رژیم صهیونیستی از گروه تروریستی “پژاک” در ایران حمایت میکنند. هرش نوشت: امریکا که به ترکیه قول داده است تا به کار حزب کارگران کردستان موسوم به پ.ک.ک پایان دهد، از کردهای ناراضی در ایران موسوم به پژاک که در صددند تا به طور پنهانی کشور را بیثبات کنند حمایت و از آنها پشتیبانی میکند. وی در آن زمان در نشریه نیویورکر فاش کرد که طی شش ماه گذشته، امریکا و رژیم صهیونیستی به این گروه به طور غیرقانونی کمکهای تجهیزاتی و آموزشی ارائه کردهاند. هرچند سفیر امریکا در ترکیه این ادعای هرش را تکذیب کرد و گفت امریکا این گروه را یک گروه تروریستی میداند و آن را شاخه ایرانی حزب کارگران کردستان (ترکیه) و برادرِ این گروه غیر قانونیِ ترکیه نامید که از دیدگاه واشنگتن گروه تروریستی به شمار میرود، اما “جمیل بیک” از رهبران پژاک در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه، تماس مقامهای امریکا با این گروه را تأیید کرد، اما در عین حال یادآور شد که پژاک کمک و حمایتی از امریکا دریافت نکرده است. جمیل بیک گفت: امریکا تماسهایی را با حزب ما دارد، اما عملاً کمکی به ما نکرده است. وی مدعی شد که پژاک تنها با حمایت پ.ک.ک و ملت کرد مبارزه میکند. با وجود این، بیک به امریکا توصیه کرد که اگر خواهان کمک به پژاک است، باید به حزب کارگران کردستان در ترکیه کمک کند برای اینکه هر دوی این گروهها یکی هستند. همچنین سرکرده پژاک در مصاحبه با شبکه تلویزیون آلمان گفت ژنرالهای امریکایی از اردوگاه ما بازدید و موافقت خود را با برنامههای گروه اعلام کردهاند(هفتهنامه صبح صادق، ش۳۲۴، ص۲). رژیم صهیونیستی و امریکا که در عرصههای مختلف بازنده منازعه با ایران بودهاند با شناسایی و البته پرورش چنین گروهکهایی سعی دارند تا خلأ حضور مستقیم خود را به ویژه در ایران پر کنند. “پاتریک سیل”، روزنامهنگار سرشناس انگلیسی طی گزارشی در همین رابطه در پایگاه خبری – تحلیلی “میدل ایست فورم” نوشت: «پ.ک.ک در سال ۱۹۸۴ با هدف ضربه زدن به دولت ترکیه شکل گرفت. پایگاه این گروه در شمال عراق میباشد و عوامل اطلاعاتی موساد و بازنشستگان ارتش رژیم صهیونیستی این گروه را یاری میرسانند». “سیل” در ادامه مینویسد: «رژیم صهیونیستی سابقهای طولانی از مداخله در امور منطقه را دارد و با هدف تضعیف دولتهای ترکیه، عراق و ایران به شورشیان کرد یاریرسانی میکند و البته با توجه به اختلافاتی که به ویژه با ایران و ترکیه دارد جای تعجب هم نیست» (سایت گرداب، ۱۳۸۹، ک۱۲۶۰).
از سوی دیگر، امریکا به دلایل متعدد نمیتواند از پ.ک.ک. و پژاک بهطور آشکار حمایت کند. بنابراین، همچون دولت آلمان که گاه برخی اقدامات بهظاهر ضد تروریستی را به نمایش میگذارد، امریکا نیز رفتاری تناقضآمیز در قبال پژاک از خود نشان میدهد. در این خصوص، وزارت خزانهداری امریکا[۵] اعلام کرد که کنگرا – گل (حزب کارگران کردستان)، از شبکه خود در اروپا برای تولید، انتقال و قاچاق مواد مخدر استفاده میکند و با سود حاصل از آن اسلحه میخرد. کسانی که در فهرست گنجانده شدهاند عبارتند از: جمیل بایِک و دوران کالکان، بنیانگذاران، و رمزی کارتان، صبری بوتانی، و آدم اوزون، رهبران کنگرا – گل. تحریمها هر دارایی و حسابی را که ممکن است آنها در حوزه قضایی امریکا داشته باشند مسدود میسازد و امریکاییها را از معامله با هر پنج نفر ممنوع میکند. مقامات وزارت خزانهداری میگویند تحریمها قلب سازمان و حمایت آن از فعالیتهای تروریستی را هدف میگیرد. کنگرا- گل از سال ۱۹۸۴ در مناطق جنوب شرقی ترکیه در جنگ بوده است، با وجود این، خود را یک سازمان تروریستی نمیداند. اکثر روزنامهها و سایتهای خبری امریکایی مانند کانزاسسیتی و کردیش گلاب و… هم این مطلب را تأیید کردند. در این راستا، ۴۸ ساعت پس از اجرای عملیات سپاه پاسداران علیه پژاک در تیر ۱۳۹۰سایت خبری صدای امریکا نوشت: امریکا یک گروه کردی (پژاک) را به دلیل قاچاق مواد مخدر تحریم کرد. امریکا رهبران ارشد گروه جداییطلب کنگرا- گل را در فهرست تحریمهای قاچاق مواد مخدر قرار داده است و محدودیتها بر این سازمان را که هم اینک یک گروه تروریستی تلقی میشود، سختتر میکند(تابناک، کد ۱۶۶۹۲۶). با وجود این، عضو کمیسیون مجلس شورای اسلامی اظهار کرد که گروهک پژاک نیز حتماً مانند گروهکهای قبلی منهدم خواهد شد، اما این مسئله تمام نمیشود و امریکاییها گروه دیگری را با اسم دیگری تشکیل میدهند. وی تصریح کرد امریکاییها گروهکهایی را برای فشار به ایران میخواهند از جمله در منطقه کردستان. وی گفت اگر تاکنون گروهک پژاک از بین نرفته، یا اینکه از شمال عراق اخراج نشده، به دلیل آن است که امریکاییها به آنها فشار وارد میآورند که در آنجا بمانند تا هر موقع اراده کردند در قالب پ.ک.ک ترکیه را تحت فشار قرار دهند یا در قالب پژاک به ایران فشار آورند. وی خاطرنشان کرد به هیچ وجه چنین نیست که بگوییم بارزانی و تشکیلات او روی پ.ک.ک و پژاک اشراف دارند، بلکه امریکاییها آنها را تجهیز میکنند و به آنها امکانات میدهند و ما میدانیم در کدام مناطق از آنها حمایت شده است.
برخی از جرائم، جنایات و اقدامات تروریستی و ضدمردمی پژاک
گروهک ضد مردمی و تروریستی پژاک تاکنون اقدامات تروریستی بسیاری را علیه مردم کرد منطقه انجام داده و جنایات بیشماری را مرتکب شده است که به بخشهایی از آن اشاره میشود.
۱- ترانزیت مواد مخدر: این گروهک مهمترین و بلکه تنها ترانزیتکننده سازماندهی شده مواد مخدر در این منطقه است. انحصار فعالیت مواد مخدر این گروهک بهگونهای است که اگر فرد یا گروهی بهطور مجزا و مستقل از این گروه به این کار مبادرت ورزد، به سرعت وارد عمل شده و با وی تسویه حساب کرده و از مقابل خود برمیدارند. ترانزیت مواد مخدر با اهداف مالی و نیز به فساد کشاندن جوانان صورت میگیرد. کشورهای ایران و ترکیه همکاریهای مشترکی را برای مبارزه با این اقدام پژاک انجام میدهند. در بهمن ۱۳۸۷ فرمانده پلیس مبارزه با مواد مخدر جمهوری اسلامی ایران که به همراه هیئت نیروی انتظامی در آنکارا حضور داشت، در دیدار با “احمد پک” رئیس دایره مبارزه با قاچاق و جرایم سازمانیافته ترکیه، این مطلب را عنوان کرد که قاچاق موادمخدر، عمدهترین منبع تأمین مالی سازمانهای تروریستی پ.ک.ک و پژاک است. وی با اشاره به مبارزه مستمر جمهوری اسلامی ایران با سوداگران مرگ، هدف خود را از دیدار از ترکیه، توسعه همکاریهای دوجانبه در زمینه مبارزه با موادمخدر خواند (روزنامه کیهان، ش۱۹۲۹۷، ص۱۵). مواد مخدر منبع عمده مالی پ.ک.ک و پژاک است. به طور کلی سازمانهای تروریستی بر دو پایه استوارند: مبنای ایدئولوژیکی – سیاسی و دومی قدرت اقتصادی. آنها برای خرید اسلحه، مواد منفجره و نیازهای روزانه خود به پول نیاز دارند. در بین روشهای درآمدزایی، قاچاق مواد مخدر بهترین آنهاست. یکی از مهمترین مناطق حوزه پخش مواد برای پ.ک.ک اروپا میباشد که ۸۰ در صد پخش را در آن بر عهده دارد. در حال حاضر، پ.ک.ک به یکی از اربابان واقعی مواد مخدر تبدیل شده است که در میان هلال طلایی (از پاکستان، افغانستان، ایران و ترکیه) تا اروپا رقیبی ندارد. هزاران عامل پ.ک.ک در اروپا شبکه بزرگ پخش مواد مخدر را بر عهده دارند. به گزارش اینترپل (پلیس بینالملل) در سال ۱۹۹۲ پ.ک.ک ۸۰ درصد کنترل مواد مخدر اروپا را در دست داشت. پژاک نیز به عنوان شاخه ایرانی پ.ک.ک نقش اساسی را به ویژه در مرزهای ایران ایفا میکند. در گزارشهای سالانه پلیس بینالملل (اینترپل) چنین آمده است: ” بین ۶۰ الی ۷۰ درصد مواد مخدر وارده به اروپا از طریق استانبول انجام میشود. ۱۷۸ تشکیلات کردی تحت کنترل پ.ک.ک و پژاک بهطور مستقیم در ترانزیت مواد مخدر دخالت دارند. دادستان کل آلمان نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «۸۰ درصد مواد مخدر مصرفی در آلمان توسط اعضای پ.ک.ک و پژاک تأمین میشود». بسیاری از اعضای دستگیر شده فرقههای پژاک و پ.ک.ک نیز در بازجوییها به این نکته اعتراف کردهاند که درآمد حاصل از مواد مخدر را برای تأمین هزینههای فرقههای خود صرف میکنند. این فرقهها ادعای بهاصطلاح “مبارزه” برای کردها را میکنند اما با نگاهی به این گزارشها، ماهیت واقعی آنها مشخص میگردد. در گزارشی، سایت وزارت دفاع انگلیس نیز بر لزوم برخورد قاطع با فرقه پژاک برای جلوگیری از ترانزیت و پخش مواد مخدر تأکید کرده است(قانعیفرد، ۱۳۹۰، کد۴۴۸۰۷۲). در این دو فرقه واحد “گمرک” وظیفه دارد در نقاط مرزی و محل تردد قاچاقچیان مواد مخدر، مستقر شود و تضمین ترانزیت مواد مخدر را برعهده بگیرد، یعنی نگهبانی دهد تا قاچاقچیان عبور کنند در حالی که از قبل با قاچاقچیان هماهنگ هستند. هنگامی که محموله به نقطه مرزی محل عبور میرسد واحد گمرک پس از ارزیابی و بازرسی، متناسب با ارزش و میزان بار، به صورت علنی “حق گمرک” دریافت میکند. کردهای مناطق مرزی از این موضوع مطلع هستند. بدینترتیب ترانزیت مواد مخدر از طریق عوامل پ.ک.ک در ترکیه ادامه مییابد تا به اروپا برسد. عوامل این فرقه در اروپا – بهویژه در میان کردهای آلمان و بلژیک- وظیفه فروش مواد به اروپاییها را بر عهده دارند. گزارشهای متعدد پلیس کشورهای اروپایی مؤید این مطلب است. پول حاصل از این راه، منبع اصلی درآمد فرقه پژاک است. حتی گاه بعضی از اعضا با سرقت پولهای کلان فرار میکنند.
۲- قاچاق گسترده مشروبات الکلی: بنابر اعلام مراجع رسمی کشور، بیش از ۸۰ درصد مشروبات الکلی وارد شده به کشور با کمک یا دخالت مستقیم این گروهک صورت میگیرد. گروهک در یک اقدام کاملاً هماهنگ با کشورهای اروپایی و امریکاییها و عوامل آنها در داخل کشور و با هدف تخریب باورهای دینی و ایمانی جوانان این مرز و بوم، مشروبات الکلی دپو شده در خنیره و دیگر مناطق شمال عراق را تا شهرهای مرزی کشور جمهوری اسلامی ایران اسکورت کرده و به شهرهای مرکزی کشور میرساند.
۳- قاچاق انسان: گروهک در قبال دریافت مبالغ هنگفت در خروج غیر مجاز مرزیِ اتباع ایرانی یا اتباع کشورهای افغانستان و پاکستان نقش دارد. پژاک با وعده کار در شمال عراق یا کشورهای اروپایی بهطور گسترده به قاچاق انسان در این منطقه میپردازد(کریمی، سایت فصل آگاهی).
۴- قاچاق سلاح و مهمات: گروهک با کمک و پشتیبانی امریکاییها و با همکاری منافقین، انواع سلاح، مهمات و دیگر تجهیزات نظامی را با هدف ناامن ساختن شهرهای کشور به ویژه تهران و شهرهای بزرگ وارد کشور میکند. دستگیرشدگان در فتنه ۸۸ و سلاح و مهمات بهدست آمده در این فتنه و اعترافات دستگیرشدگان، نقش این گروهک در قاچاق سلاح و مهمات را به خوبی آشکار ساخت.
۵- ایجاد ناامنی در منطقه: انفجار و تلهگذاری در مسیر انسانهای بیگناه، حمله به اعضای بسیج، نیروهای نظامی و انتظامی و پاسگاههای مرزی که مسئول حفظ آرامش و امنیت در کشورند. همچنین حمله به پاسگاههای پلیس و راهنمایی و رانندگی که مسئول حفظ نظم و سهولت آمد و شد در شهرها و جادههای کشورند، یا حمله به سایر کارمندان دولت که مشغول جادهسازی، عمران و آبادانی و خدماترسانی به مردم هستند، همه و همه تنها بخشی از جنایات این گروهک است که از بدو پیدایش آن تاکنون بارها در گوشه و کنار این منطقه اتفاق افتاده است (کریمی، سایت فصل آگاهی). برای نمونه در جریان وقوع حادثه تروریستی ساعت ۲ بامداد روز ۱۳ فروردین ماه ۱۳۹۰ در نقطه صفر مرزی شهرستان مریوان با کشور عراق افراد مسلح به پاسگاه مرزی واقع در روستای سیاناو نزدیکی روستای کانیکبود این شهرستان حمله کردند که در این حادثه شش نفر شهید و زخمی شدند. بر روی سلاحهای باقیمانده در منطقه نشانهای گروهک پژاک نقش بسته بود. پیش از این نیز از چهارم تا سیزدهم فروردین ماه چهار اقدام تروریستی در استان کردستان روی داده بود که طی آن شش نفر از پرسنل انتظامی و مرزبانی کردستان شهید و نزدیک به ۱۰ نفر نیز در این حوادث زخمی شدند (جوانآنلاین، کد ۲۰۱۶۹۱۴۸). همچنین در جریان حمله شبانه گروهک تروریستی پژاک در ۵ مرداد ۱۳۹۰ به پایگاه بسیج در روستای سلین از توابع شهرستان سروآباد یک تن از نیروهای بسیجی به شهادت رسید و چهار نفر دیگر نیز در این حادثه زخمی شدند. در جریان حملههای تروریستی گروهک پژاک طی دو هفته پیش نیز یک بسیجی دیگر در شهر سروآباد شهید و با حمله افراد این گروهک یک افسر پلیس راه نیز به شهادت رسید.
۶- تهدید و ضرب و شتم مردم و همکاران نظام: باجگیری و تهدیدات گروهک تروریستی پژاک علیه هموطنانمان بخشی دیگر از جنایات این گروه است. در یکی از این موارد، عناصر گروهک تروریستی پژاک با حضور در روستاهای کردنشین ضمن تهدید اهالی، اعلام داشتند که هر خانوار باید یک نفر را به عنوان سرباز به آن گروهک اعزام و در غیر اینصورت باید جریمه پرداخت کند. گفتنی است بهرغم تبلیغات گسترده گروهک تروریستی مذکور در میان جوانان مناطق کردنشین لیکن به دلیل عدم تمایل جوانان به عضویت در این گروهک، تروریستها با کاهش نیروی انسانی مواجه بوده و از سوی دیگر به دلیل انسداد مرز و برخورد قاطع مأمورین انتظامی با پدیده قاچاق، به دلیل عدم دریافت مبالغی که این گروهک تحت عنوان عوارض گمرکی از قاچاقچیان دریافت میکردند آنان را با مشکل مالی نیز مواجه نموده است (جوانآنلاین، ۱۳۸۸، کد۱۰۱۶۸۰). از اینرو، پژاک در روستاها و مناطق دور افتاده که نیروهای نظامی و انتظامی در آنجاها حضور ندارند، با مراجعه به منازل مردم منطقه که به عضویت سپاه و بسیج درآمده و در راستای مقابله با بیگانگان و مزدوران آنها با نظام اسلامی همکاری میکنند، اقدام به ایجاد رعب و وحشت و ضرب و شتم و تهدید آنها نموده از همکاری با نظام و مأموران دولتی باز میدارند (کریمی، سایت فصل آگاهی).
۷- ترور روحانیت اهل تسنن: تعداد زیادی از ماموستاهای (روحانیون) منطقه به علت عدم همراهی با گروهک، به طرز وحشیانهای به شهادت رسیدهاند که عمق عصبانیت گروهک از مردم و روحانیت و همینطور فاصله مردم و روحانیت با این گروهک مزدور بیگانه را نشان میدهد(کریمی، سایت فصل آگاهی).
۸- آدمربایی، تجاوز به نوامیس، باجگیری و غارت اموال: ربایش اعضای خانواده همکاران نظام در منطقه و اخاذی برای آزادی وی، قتل و غارت اموال و نوامیس مردم، موضوعی است که بارها در روستاهای مرزی اتفاق میافتد و مردم نجیب و صبور منطقه همواره از تعدیات و ظلم و جنایات این گروهک مزدور، بارها و بارها نالیدهاند(کریمی، سایت فصل آگاهی).
۹ـ جلوگیری از عمران و آبادانی منطقه: از آنجا که حیات گروهک در ناامنی و عقبماندگی منطقه نهفته است، بنابراین، گروهک با آتشزدن ماشینآلات مهندسی و راهسازی که مشغول خدمات عمرانی و سازندگی در کردستان هستند و تهدید و ضرب و شتم و به شهادت رساندن خدمه آنها سعی دارد مانع از عمران و آبادانی منطقه شده و به این وسیله دستاویزی برای اقدامات ضد مردمی و جنایتکارانه خود داشته باشد(کریمی، سایت فصل آگاهی).
با وجود این اقدامات، تصمیماتی که در کنگره هفتم این گروهک اتخاذ شد حاکی از مؤثر بودن ضربات نیروهای اطلاعاتی- امنیتی ایران، همچنین بهدست نیاوردن هیچگونه جایگاه مردمی بهخصوص در بین مردم کردستان بود، براین اساس، پژاک در کنگره هفتم با تصویب “جمعیت جوانان” اهداف ذیل را مورد تأکید قرار داد: ۱- سازماندهی و فعالیت سیاسی و تبلیغی اعضا به شکل مستمر؛ ۲- واگذاری وسایل و تجهیزات همچون لپتاپ، موبایل و دوربینهای جاسوسی؛ ۳- اعطای کمکهای مالی و… (جوان آنلاین، ۱۳۸۸، کد ۱۱۰۰۹۸).
مواردی که ذکر شد، تنها فهرستی کوتاه از اقدامات متعدد این گروه جنایتکار در نقاط مختلف کردستان علیه مردم نجیب و شریف کرد میباشد که آسایش را از مردم منطقه سلب و توسعه و عمران در کردستان را با مشکل و کندی مواجه ساخته است.
اقدام اخیر سپاه پاسداران علیه پژاک
از اسفند ۱۳۸۹ گروهک پژاک بر میزان اقدامات جنایتکارانه خود افزود. در اول اسفند ۱۳۸۹ گروهک پژاک مسئولیت ترور چهار پرسنل نیروی انتظامی در سنندج را برعهده گرفت و پس از آن در همان ماه نیز این گروهک اقدام به ترور چهار کارمند اداره محیطزیست سنندج کرد و از ابتدای فروردین ۱۳۹۰ نیز چهار اقدام تروریستی در کردستان توسط این گروهک روی داد که طی آن شش نفر از پرسنل نیروی انتظامی و مرزبانی کردستان شهید و نزدیک به ۱۰ نفر دیگر زخمی شدند. گفتنی است پژاک تاکنون جان بیش از ۱۲۰۰ نفر را در اقدامات تروریستی گرفته است و رهبر این گروه هماکنون به راحتی در اروپا بهرغم پذیرش اقدامات تروریستیاش تردد میکند (همشهری آنلاین، ۱۳۹۰، کد۱۴۰۸۷۶). میزان رو به رشد جنایتهایی که پژاک در منطقه مرتکب شده بود و ناامنیهایی که برای مردم کردستان ایجاد کرده بود، ضرورت برخورد قاطع جمهوری اسلامی ایران را با آن به وجود آورده بود. این گروهک تنها در پوشش عملیات ایذایی تروریستی توانسته با نوعی عملیات روانی، خود را در افکار عمومی منطقه با روش ایجاد ارعاب و وحشت مطرح کند. اما از نظر برد عملیاتی هیچگاه در حد و اندازهای ظاهر نشد که بتواند به طور جدی مورد اهتمام قرار گیرد. بر این اساس، افکار عمومی اقتضا میکرد که با وارد آوردن ضربهای اساسی، پوشالی بودن هیبت آنان نمایان شود و عملیات روانی و تبلیغاتی غرب و رژیم صهیونیستی در حمایت از آنان در برخورد با واقعیتهای موجود، کارآییِ خود را از دست بدهد. در این راستا، در ۲۶ تیر ۱۳۹۰ روابط عمومی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از هلاکت و زخمیشدن دهها تن از اشرار و تروریستهای گروهک پژاک در مناطق مرزی شمال غرب کشور خبر داد. در پی اقدام رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) مبنی بر پاکسازی مناطق مرزی شمال غرب کشور از لوث وجود عوامل ناامنی و مزاحمت برای مردم، در یک درگیری شدید در منطقه مرزی آلواتان سردشت، دهها تن از اشرار و تروریستهای گروهک موسوم به پژاک کشته، زخمی و اسیر شدند و مواضع آنان نیز منهدم و به تصرف درآمد. بر اساس این گزارش، در این درگیری تعدادی از متجاوزان متواری و سه نفر از رزمندگان سپاه اسلام نیز مجروح شدند. در این گزارش تأکید شده است که قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) نیروی زمینی سپاه در راستای ایجاد امنیت در مرزهای شمال غرب کشور با هرگونه عوامل ناامنی در منطقه قاطعانه برخورد خواهد کرد (خبرآنلاین، ۱۳۹۰، کد۱۶۳۰۲۶). این سلسله عملیات که طبق اعلام سپاه پاسداران تا نابودی کامل اشرار پژاک ادامه خواهد داشت، قاطعترین برخورد جمهوری اسلامی با آنان بوده است. اخبار رسیده حاکی از سردرگمی این گروهک و درخواست آتشبس است. همچنین سرکرده گروهک در مصاحبهای انفعالی خواستار مذاکره و حل سیاسی مسئله شده است، گو اینکه تاکنون بر اجرای عملیات تروریستی گروهک تحت فرمان خود افتخار کرده است.
موضع دوگانه امریکا در قبال عملیات ایران
یکی از مسائلی که بسیاری از تحلیلگران بینالمللی مترصد تحلیل آن هستند این است که امریکا به عنوان یک نیروی نظامیکه حضور فیزیکی در امریکا دارد چقدر با انجام این عمل ایران هماهنگ بوده است؟ در باره سکوت امریکا و عدم مداخله این کشور در درگیریهای ایران و گروهک پژاک باید گفت، نیروهای امریکایی فاصله زیادی با نقاط درگیری در مرز داشتهاند و اساساً خود را دخالت ندادهاند اما دولت امریکا به دلیل ماهیت ضد ایرانی این گروهک خواهان تقویت گروهک پژاک است. به هرحال روشن است که امریکا به دلیل فشارهای بینالمللی در مقابل حمله نیروهای ایرانی به پژاک سکوت کرد سکوتی که برداشتهای متفاوتی را به دنبال داشت اما نکته مهم این است که امریکا مجبور شد در قبال این قضیه یک گام عقبنشینی کند و این گروهک را یک گروهک تروریستی قلمداد کند(سیرت نیوز، ۱۳۹۰، کد۲۸۰۳۹).
با ادامه عملیات نظامی سپاه پاسداران بر ضد مواضع پژاک در مناطق مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق، یکی از سخنگویان وزارت خارجه امریکا ضمن دعوت از ایران برای احترام به حاکمیت ملی عراق تأکید کرد که این کشور همچنان پژاک را یک گروه تروریستی میداند. به گزارش “صدای امریکا”، “آلن یر” یکی از سخنگویان وزارت خارجه امریکا، سهشنبهشب (۱۱ مرداد۱۳۹۰) در گفتوگو با بخش فارسی صدای امریکا بدون آنکه عملیات نظامی ایران علیه شبهنظامیان پژاک را محکوم نماید از ایران خواست تا به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق احترام گذارد و مسائل مرزی خود را از راه گفتوگوی مسالمتآمیز با دولت مرکزی عراق حل کند. این مقام وزارت خارجه امریکا تصریح نمود امریکا پژاک را یک گروه تروریستی میداند و نام این گروه به واسطه حمایت و پیوستگی با حزب کارگران کردستان ترکیه، پ.ک.ک، که در طول سالیان گذشته حملات تروریستی زیادی را بر علیه ترکیه انجام داده همچنان در فهرست سازمانهای تروریستی شناسایی شده توسط وزارت خارجه امریکا قرار دارد (www.diarunadiar.com). بدین ترتیب امریکا تلاش کرد عملیات ایران را در تقابل با تمامیت ارضی عراق مطرح کند و صورت مسئله را به خواست خود تنظیم کند.
در این حال، هفتهنامه آتلانتیک در گفتوگو با یکی از نفرات ارشد پژاک از سفرهای پی در پی مقامهای امریکایی به منطقه خبر داد و نوشت: «نمایندگان امریکایی چندین دفعه برای گفتوگو با پژاک به منطقه آمدهاند و همچنین گروهک پژاک نیز به صورت متوالی با برخی مقامهای امریکایی جلساتی در عراق داشتهاند». بنابر این گزارش، این فرد که به دلایل امنیتی از افشای نامش خودداری شده است، در گفتوگو با آتلانتیک گفت: «ما انتظار کمکهای بیشتری از امریکا داریم» (سایت گرداب، ۱۳۹۰، کد ۱۷۰۸).
موقعیت متزلزل سیاسی پژاک
۱- در سالروز تأسیس این فرقه تروریستی، ماهیر ازوبک (هه وال) هارون پس از ۱۲ سال عضویت در پ.ک.ک و پژاک که سرانجام به فرماندهی مجموع نیروهای نظامی آنها رسیده بود فرار کرد و پس از مدتی کوتاه در کوهستان دستگیر و پس از گلولهباران بلافاصله بدنش سوزانده، اما طی مراسمی تشریفاتی به خاک سپرده شد. علت مرگ وی تصادف اعلام شد. این حادثه ضربهای بزرگ بر پژاک وارد کرد و روحیه دیگر اعضای آن را تخریب نمود و زمینه را برای گریختن سایر اعضا از دام این گروهک فراهم کرد.
۲- “هوشیار زیباری” وزیر خارجه عراق برای ابراز حسننیت و همجواری با ایران و در چارچوب مقررات بینالمللی پژاک را رسماً تروریست خواند و از آنان خواست تا کوهستانهای قندیل عراق را ترک کنند و به بیثباتی در مرزهای همسایگان پایان دهند. با توجه به اینکه زیباری از مقامات بلندپایه عراق میباشد، همچنین از کردهای زیباریِ همپیمان با بارزانی نیز است، این مسئله بیش از پیش بر اختلاف پژاک با مقامات عراقی و جامعه کردستان عراق میافزاید.
۳- همچنین جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق نیز بهطور رسمی از پژاک خواست منطقه قندیل عراق را تخلیه کند و به عملیات تروریستی از خاک عراق علیه همسایگان پایان دهد.
۴- نیروهای نظامی اقلیم کردستان عراق در نقاط مرزی مشترک با ایران آرایش گرفتند تا اجازه ندهند تروریستهای پژاک از خاک آنان علیه ایران عملیات انجام دهند که این بیانگر موضع رسمی دولت اقلیم کردستان عراق است.
فرقه تروریستی پژاک از سوی افراد، گروهها و کشورهای مختلف نیز مورد انتقاد قرار گرفته است:
۱- از سوی کشورهای غربی و به ویژه امریکا به خاطر ترانزیت مواد مخدر و پخش آن در کشورهای غربی. امریکا علیرغم حمایت از این گروهک بر ضد جمهوری اسلامی ایران، به دلیل اعتراضات جامعه جهانی مجبور به واکنش در برابر ترانزیت مواد مخدر توسط این گروهک به کشورهای دیگر از جمله همپیمانان غربی خود است؛
۲- حکومت اقلیم کردستان از گروهک پژاک به دلیل بیثبات کردن مرزهای مشترک آن با ایران و دخالت در مسائل داخلی اقلیم کردستان برای به آشوب کشاندن آن، شکایت دارد؛
۳- حکومت مرکزی عراق نیز به دلیل بیثبات کردن مرز مشترک عراق با ایران توسط این گروهک معترض است. براین اساس، رئیس جمهور و وزیر خارجه عراق از پژاک خواستهاند تا خاک عراق را ترک کند؛
۴- روشنفکران کرد در کردستانِ ایران بارها نسبت به اقدامات این گروهک که اصل و ریشه ایرانی نیز ندارند اعتراض کردهاند، اما در مقابل از سوی پژاک تهدید به اقدام انقلابی(ترور) شدهاند؛
۵- احزاب و گروههای کرد از جمله کومله و حزب دمکرات بهطور آشکار این فرقه را ضد کردی و مشکوک معرفی کردهاند.
جمعبندی و نتیجهگیری
پیدایش گروهکهایی همچون پژاک و ریگی را میتوان در چارچوب مقابله امریکا، غرب و رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران تفسیر کرد. این گروهک نه تنها در درون جامعه کردی اعم از اکراد ایران و عراق جایگاه مقبولی در افکار عمومی نیافته است بلکه به دلیل ماهیت نامشروع خود هیچ کشور یا نهادی در جهان یافت نمیشود که از این گروهک بهطور آشکار حمایت کند. کشورهای آلمان، امریکا و رژیم اشغالگر قدس که از حامیان اصلی این گروهک به شمار میروند دستکم بهطور رسمی هیچگاه این گروهک و اقدامات آن را تأیید نکردهاند و حتی آلمان و امریکا به ظاهر آنها را محکوم کرده و گاه اقداماتی در جهت مقابله با آنان را به نمایش گذاشتهاند. دستگیری موقت سرکرده پژاک در آلمان و قرار گرفتن نام آن در فهرست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا تنها برای گمراه کردن افکار عمومی و حفظ چهره به ظاهر تمدنی آنان است. نمایشی بودن و غیرواقعی بودن این اقدامات هنگامی آشکار میشود که اخبار پیدرپی از منابع مختلف ارتباط مؤثر امریکا و رژیم صهیونیستی با پژاک را تأیید میکند. ارتباطی که مقامات امریکایی و غربی و منابع صهیونیستی نیز به آن اعتراف کردهاند، همچنین اعضای گروهک پژاک به آن اذعان داشتهاند.
به هر حال، ظهور این پدیده هر چند ریشه در توطئههای شناخته شده خارجی بر علیه جمهوری اسلامی ایران دارد، لیکن باید توجه کرد که عملیات روانی انجام شده، گروهک پژاک را بسیار بزرگتر از آنچه در واقعیت وجود داشت، نشان داد. همچنان که ویژگی گروههای تروریستی است، آنان نه از اصل اقدامات خود بلکه از پیامدهای روانی اقداماتشان بهرهبرداری میکنند. بنابراین، ضروری است مدیریت رسانهای و عملیات روانی مناسبی برای مقابله با جنبههای روانی این پدیده نیز مورد توجه مسئولان قرار گیرد و به موازات نابودی اصل و ریشه تروریستهای پژاک، تبعات روانی آن نیز از اذهان عمومی به ویژه در منطقه کردستان زدوده شود.