۲۸ آبان ۱۴۰۳

زندگی نامه سردار شهید علیرضا طالعی

  • ۲۰ اسفند ۱۳۹۴
  • ۲۰۶۱ بازدید
  • ۱

 انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :یکی از این اسوه های ماندگار تاریخمان سردار سرتیپ دوم پاسدار شهید حاج علیرضا طالعی فرمانده تیپ دوم اباعبدالله الحسین (ع) لشکر ۳ نیروی مخصوص حمزه است. سردار سرتیپ دوم پاسدار شهید حاج علیرضا طالعی در نخستین روز فروردین ماه سال ۱۳۴۲ در شهرستان سلماس در یک خانواده مذهبی و متدین به دنیا آمد. خانواده اش از فرط عشق و علاقه به امام علی ابن موسی الرضا (ع) و تقارن تولد ایشان با سالروز شهادت امام رضا (ع) او را ” علیرضا نامیدند.

وی پس از گذراندن دوران شیرین و رویائی کودکی قدم در راه تحصیل گذاشت و مقطع دبستان را در شهرستان سلماس با علاقه فراوان شروع کرد. بعد از اتمام دوره ابتدائی در دوره راهنمائی مشغول تحصیل شد و پله پله مراحل کمال و مدارج علمی را با کامیابی گذراند. خوشروئی، ادب، شجاعت، جوانمردی و امین بیت المال از خصوصیات اخلاقی این شهید بزرگوار بود و سخنانش همواره بوی بندگی و ایثار می داد. در تربیت دینی اولیه ایشان صفا و دیانت حاکم بر محیط خانواده نقش مؤثری داشت و دستگیر پیشرفت‌های آینده اش گشت. از همان دوران طفولیت آثار غیرت و جوانمردی از چهره درخشانش آشکار بود. بسیار پر جنب و جوش و خیلی صمیمی و دوست داشتنی نزد فامیل و دوستانش بود.

بااوج‌گیری انقلاب روحی تازه در کالبدش دمیده شد و تا واپسین توان برای رساندن پیام انقلاب و سخنان امام (ره) به توده های مردم تلاش می کرد. بعد از انقلاب آنگاه که طلسم شب شکست و سپیده ی آزادی و ایمان در افق به خون نشسته ایران، طلوع دوباره اسلام را نوید داد، خفاشان شب پرست که نمی‌توانستند روی خورشید را ببینند شرارت را آغاز کردند و منطقه حساس غرب کشور خصوصاً آذربایجان غربی را آشفته کردند. این غیور مرد که در به ثمر نشستن انقلاب اسلامی با همه جان کوشیده بود از بدو پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران شهرستانسلماس درآمد و در راه اندازی این نهاد انقلابی در این شهرستان که از ویژگی‌های خاصی برخوردار بود نقش برجسته ای داشت و در سرکوبی اشرار منطقه تلاش فراوان کرد.

 با آغاز تجاوز آشکار عراق به مرزهای گلگون کشورمان شهید طالعی کوله بار سفر را بست و عازم  دیار عاشقان و عارفان شد. تنفس هوای پاک جبهه ها او را نمک گیر دیار خون و شرف کرد و همسایگی فکری و فیزیکی با شهداء بویژه سردار شهید محمد قمری و سردار شهید قدرت الله داهیم که از دوستان بسیار صمیمی شهید طالعی بودند مشعل شهادت را در جانش شعله ور ساخت. وی با وجود شرکت در جبهه های نبرد، درس و تحصیل علم را رها نساخت و در دانشکده امام حسین (ع) در رشته جغرافیای نظامی تحصیلات خود را ادامه داد.

 در سال ۱۳۶۲ اقدام به ازدواج می نماید. مراسم عقد و عروسی با وجود قدرت مالی بالای  شهید با سادگی و بی پیرایگی خاصی انجام گرفت که ثمره این ازدواج ۲ دختر و ۱ پسر می باشد.

به عقیده شهید” «دفاع مقدس»“، مقدس ترین و مهم ترین مرحله در آن زمان بود که می توانست انسان را به کمال برساند و بر اساس این اعتقاد در زمان جنگ تحمیلی پیوسته در خط مقدم جبهه حضور وفعالیت چشمگیری داشت. ارمغان سالها مجاهدت خالصانه اش در میدان های رزم دهها گلزخمو داغ یاد دوستان و همرزمان و برادر شهیدش آقا غلامرضا که پیش از او هجرت کرده بودند، بود. این شهید بزرگوار در تثبیت امنیت منطقه و خنثی کردن توطئه ضدانقلاب تا واپسین لحظات زندگی نقش بسیار والائی داشت. به همین خاطر بارها مورد تهدید اشرار و ضد انقلاب قرار گرفت اما با گذشت زمان او مصمم تر از قبل با غیرت و شجاعت مثال زدنی حلقه فشار را بر گروهک های مزدور تنگتر می کرد. در طول خدمت پاسداریشان با لیاقت هائی که از خود نشان داد مدارج نظامی را یکی پس از دیگری با موفقیت تمام طی نمود. معاونت اطلاعات لشکر، فرمانده سپاه سلماس، جانشین تیپ دوم اباعبدالله الحسین (ع) لشکر ۳ نیروی مخصوص حمزه و در نهایت فرمانده آن تیپ مسئولیت هائی بودند که این فرمانده رشید اسلام کارآئی فوق‌العاده ای را از خود نشان دادند.

بنا به گفته خانواده محترم و دوستانش، روز های آخر عمر چنان به لقاء یار و همنشین با ابرار دلبسته بود که به روشنی احساس می شد روح بزرگش بیش از این دیگر تحمل کالبد تن را ندارد. آخرین روزی که عازم منطقه عملیاتی بود شوق وصال در سیمایش چنان موج می زد که معلوم بودکه دیگر طبیعت از سیری و سیراب کردن روحش عاجز است.

این عاشق عارف که سالها بود که انتظار مرگ سرخ را می کشید با زبان روزه به استقبال شهادت شتافت و در ماموریت پاکسازی منطقه عملیاتی سلماس در روز هفتم خرداد ماه سال ۱۳۸۶ در نبرد شجاعانه روح مشتاقش به ندای ” «ارجعی الی ربک … »” لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست.

قبلی «
بعدی »

۱ دیدگاه

  1. دستتون درد نکنه مطلب خوبیه
    بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *