جان کری در سفر اربیل و در دیدار با مسعود بارزانی و دیگر مقامات اقلیم کردستان عراق، از بارزانی خواسته به جای حرکت در مسیر اعلام استقلال، تلاش کند تا در تشکیل حکومت جدید بغداد، مشارکت کند.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :چنگیز چاندار/ می گویند: شرایطی به وجود آمده که حتی بدون تغییر مرزها نیز، کشورها تجزیه می شوند. آیا چنین است؟ بله. من در نوشته های پیشین خودم هم بر روی این موضوع بحث کرده ام. حال باید پرسید: آیا تجزیه ی داخلی کشورها نهایتاً می تواند به تغییر مرزها نیز منجر شود؟ در پاسخ باید گفت: بله. چنین چیزی ممکن است. تا به حال معمولاً پروژه ی تجزیه و تغییر مرز کشورها به همین شکل روی داده است. سخنان مسعود بارزانی هم نشان می دهد که عراق عملاً در این مسیر قرار گرفته و احتمال تغییر مرزها در این کشور قوت بیشتری گرفته است. البته این شرایط، در عراق، سوریه و همه ی خاورمیانه، حاکم است. یعنی در واقع، در شرایط کنونی، دو رویکرد وجود دارد: یا تجزیه ی کشورها بدون تغییر مرزها، یا تغییر مرزها به منظور تجزیه ی کشورها. این واقعیتی است که دست کم در مورد عراق به طور کامل ملموس است. اگر به خاطر داشته باشید، در همان روزی که موصل به دست داعش افتاد، امکان به عقب بازگرداندن نوار فیلم عراق کاملاً مشهود شد و دیدیم که کُردها، که تا دیروز فقط کنترل اداری کرکوک را در دست داشتند، فوراً کنترل نظامی و دفاعی این استان را نیز در دست گرفتند. یعنی همزمان با آن که با حمله ی داعش، مساله ی اختلافات شیعه- سنی مطرح شد، فوراً مساله ی کُرد- عرب نیز به میان آمد و پیداست که هر دو این مسائل می توانند مبانی و بنیادهای جدی تجزیه عراق باشند. واقعیت این است که کرکوک، همواره به عنوان یکی از مبانی و زمینه های مهم، برای استقلال کُردها مطرح بوده و هست. پیش تر صدام حسین راضی شده بود که نیمی از کرکوک را به کُردها بدهد اما ملا مصطفی، طالب کل کرکوک بود و خود این مساله یکی از دلایل تداوم جنگ های طولانی بغداد و کُردها بود. جنبش ملی کُرد شکست خورد، کُردها مصایب فراوانی را متحمل شدند و ملا مصطفی نیز ابتدا به ایران و بعد به آمریکا پناه برد و در همان جا درگذشت.
چنین شد که جنبش کُردها، توسط حزب دموکرات کردستان و حزب اتحادیه میهنی ادامه پیدا کرد و نهایتاً اربیل تبدیل به مرکز عصیان کُردها شد و زمینه های ایجاد خودمختاری، رفته رفته شکل گرفت. پس از آن که موصل به دست داعش و متفقین و همراهان قدیمی صدام افتاد و کُردها نیز کنترل کرکوک را در دست گرفتند، دکتر فواد حسین که به عنوان دست راست بارزانی شناخته می شود، صراحتاً اعلام کرد: «شرایط برای کُردها به عقب باز نخواهد گشت و همه چیز تغییر کرده است». پس از همین اظهارات بود که خود مسعود بارزانی هم در شبکه ی جهانی CNN و در گفتگو با کریستین امان پور گفت: «طی ده سال اخیر، برای تاسیس عراق دموکراتیک، بارها انعطاف و نرمش لازم را نشان داده ایم و آن چه از دست ما برمی آمد انجام دادیم. اما متاسفانه شواهد نشان می دهد که این تجربه موفق نبوده است».
یکی دیگر از مهم ترین فرازهای سخنان بارزانی این بود: «عراق امروز، همان عراقی نیست که دو هفته پیش آن را می شناختیم و در آن زندگی می کردیم». امان پور پرسید: آیا این به معنی تمایل شما به جدایی از عراق و اعلام استقلال است؟ بارزانی گفت: «زمان آن فرا رسیده که کُردها سرنوشت آینده ی خود را تعیین کنند. ما به تصمیم و خواست خلق کُرد احترام می گذاریم و هر تصمیمی که مردممان بگیرند، مورد حمایت و مورد تایید ما نیز خواهد بود».
بارزانی در واقع با این پاسخ خود نشان داد که مسیر تحولات پیش رو تاثیر چندانی بر تصمیمات کُردها نخواهد گذاشت. جالب اینجاست که وقتی از بارزانی سوال شد: چرا از احتمال تجزیه ی عراق نگران نیستید، در پاسخ گفت: «کُردها در سال ۲۰۰۳ و پس از سقوط رژیم صدام، اتحاد و همبستگی و تمامیت ارضی عراق را حفظ کردند. اما در حال حاضر، عراق به شکل عینی در حال از هم پاشیده شدن است و دولت مرکزی، قدرت کنترل امور را از دست داده است. ارتش و پلیس از هم پاشیده شده اند و داعش ظهور کرده است. اگر دولت جدیدی ایجاد شود، مرزهای ما با این دولت طولانی خواهد بود. این تقصیر ما نیست و ما مسبب تجزیه ی عراق نیستیم».
جان کری وزیر امور خارجه ی آمریکا که سفر خود به خاورمیانه را از مصر آغاز کرد، به دنبال آن است که زمینه ی سازش بین شیعه، سنی و کُردهای عراق را فراهم آورد و انگیزه ی او از دیدار با کُردها در اربیل، تقویت همین گفتمان است.
کری نه تنها با مسعود بارزانی، بلکه با نیچروان بارزانی، برهم صالح، قباد طالبانی و نوشیروان مصطفی دیدار کرد. واقعیت این است که اتحادیه میهنی تحت تاثیر ایران است و باید دید آیا جان کری می تواند در دیدار با سران کُرد آنها را اقناع کند که تمامیت ارضی عراق را حفظ کنند.
برگردیم به همان مصاحبه ی CNN. امان پور از بارزانی پرسید: آمریکا تمایل چندانی به پذیرش استقلال کُردها ندارد و ممکن است با اتحاد دو طرف شیعه و سنّی، داعش منطقه را ترک کند. در این صورت موقعیت کُردها چگونه خواهد بود. بارزانی در پاسخ اعلام کرد: «مسبب این قضایا هر کسی که هست باید استعفا دهد». واضح است که منظور بارزانی استعفای شخص مالکی بود. بارزانی آشکارا مالکی را به تمامیت خواهی، خودمحوری و تک روی متهم کرد. حال ببینیم از این مقدمات چه نتیجه ای می توان گرفت. به نظر من نتیجه این است: اگر جان کری بتواند یک حکومت توافقی سازش محور شیعی- سنی در عراق به وجود بیاورد و کشورهایی نظیر عربستان، قطر و کویت را اقناع کند که از داعش حمایت نکنند و اگر جان کری بتواند با تمهیداتی ویژه مانع از شیطنت عربستان در گفتگوهای جدید تهران- واشنگتن شود، آن وقت می تواند کُردها را نیز قانع کند که به تجربه ی زندگی در کشوری با حکومت مرکزی بغداد ادامه دهند. اما اگر اندکی واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم، کری نمی تواند چنین کاری را انجام دهد و بسیار بعید است بتواند تمام این مراحل را به طور جدی و موفقیت آمیز به فرجام برساند. در شرایطی که مذاکرات نیم بند اسراییل و فلسطین هم به نتیجه ی روشنی نرسیده و عملاً با شکست مواجه شده است، پرونده ی عراق هم که در اکیپ اوباما به جو بایدن سپرده شده کاملاً به هم ریخته و نابه سامان است و خوش بینانه است اگر تصور کنیم که جان کری می تواند نظم و سامانی به این پرونده بدهد.
عراق، نزدیک به صد سال پیش، یک پدیده ی برساخته و تصنعی بود. اما شرایط سوریه و عراق تغییر کرده و بخیه های عراق باز شده اند. باید این واقعیت را پذیرفت که تنها دیکتاتور ظالمی همچون صدام حسین می توانست که عراق به ظاهر متحد را نه به شکل روحی بلکه به شکل عینی و عملی، سرپا و منسجم نگه دارد. وقتی که در سال ۲۰۰۳ میلادی، آمریکا و متفقین توانستند چنگ و دندان و قدرت صدام را از بین ببرند، آن انسجام تصنعی از بین رفت و ساختار آن به هم ریخت.
امروز ما شاهد این هستیم که با سقوط موصل و تسخیر این شهر از سوی داعش، بعثی ها و جریان ائتلافی سیاسی عشایری سنّی، کُردها نیز به سرعت در مسیر استقلال پیش می روند و به دنبال ایجاد دولت مستقل هستند. اما باید در این شرایط حساس، چنین سوالی نیز مطرح شود: اگر فتوحات نظامی داعش با حملات هوایی آمریکا پایان پیدا کرده و موصل را از آنها پس بگیرند، در این صورت پروژه ی استقلال کُردها به کجا خواهد رسید؟ پاسخ به این سوال، لیسیل گلب تحلیل گر روزنامه ی ملیت گفته است: «معضلات بر روی زمین هستند و نه در آسمان. بنابراین جنگنده ها و هواپیماهای بدون سرنشین، نمی توانند مشکلات را به عقب برانند».
بگذارید در مورد احتمال اعلام کردستان مستقل، به یک موضوع مهم دیگر نیز اشاره کنم: تا دیروز ترکیه یکی از مهم ترین موانع بر سر راه ایجاد دولت مستقل کُردی در شمال عراق بود. اما امروز ما در شرایطی قرار گرفته ایم که در خاورمیانه ی جدید، ترکیه مهم ترین متفق استراتژیک کردستان عراق است. آیا به عقل کسی خطور می کرد که ترکیه به سمتی برود که در آینده از کردستان مستقل حمایت کند؟ ممکن است. چنین چیزی شدنی است. به وقت خود، کردستان نیز ایجاد می شود و مرزهای خاورمیانه هم تغییر می کنند.
آیا تاریخ خواهان اعلام استقلال کردستان است؟
آن چنان که از مرور گزارش های ویژه ی نیویورک تایمز متوجه شده ام، جان کری در سفر اربیل و در دیدار با مسعود بارزانی و دیگر مقامات اقلیم کردستان عراق، از بارزانی خواسته به جای حرکت در مسیر اعلام استقلال، تلاش کند تا در تشکیل حکومت جدید بغداد، مشارکت کند. نیویورک تایمز این عبارت کری را در گیومه گذاشته است: «می خواهم چیزی بگویم که هر کسی جسارت بیان آن را ندارد: لازم است در این آنِ تاریخی، مرد دولت داری بود». این حرف کری که خطاب به بارزانی بیان شده، حاوی دو معنی است: ۱- آمریکا با به کار بردن عبارت ویژه ی آنِ تاریخی و مقطع تاریخی، در واقع می خواهد بگوید با استقلال کردستان مخالف است. ۲- منظور آمریکا از مرد دولت داری، انتظار واشنگتن از بارزانی برای مشارکت در تشکیل حکومت سنی- شیعی- کُردی در بغداد و حمایت از سیاست های آمریکا است. قبلاً از ملی گرایان ترک گرفته تا اسلام گرایان ترک، همگی بر این باور بودند که پروژه ی ایجاد کردستان مستقل در شمال عراق، خواست و برنامه ی آمریکا است. حالا باید متعجب باشیم، وقتی که می بینیم جان کری برای عدم اعلام استقلال کردستان پا در میانی می کند اما ترکیه به مهم ترین متفق منطقه ای کردستان عراق تبدیل شده است! شاید برای خیلی ها پذیرفتن این واقعیت دشوار باشد که از نظر آمریکا، مقدمه ای برای تجزیه ی ترکیه نیز هست و فهم موازنات پیچیده ی خاورمیانه از این حیث، مشکل تر از گذشته است. البته این را نیز فراموش نکنیم که در حال حاضر آنکارا نه بهترین متفق مسعود بارزانی بلکه یگانه متفق اوست و با این حال نمی توان قاطعانه اعلام کرد که ترکیه موافق ایجاد کردستان مستقل در شمال عراق است. به عبارتی دیگر، نمی توان انتظار داشت نظام حکومتی ترکیه که همواره مخالف و دشمن شماره یک پروژه ی کردستان مستقل بوده، به یک باره مواضع خود را در حد ۱۸۰ درجه تغییر داده و از این پروژه حمایت کند. اگر اندکی واقع بینانه نگاه کنیم، متوجه می شویم که در چنین میدانی، رجب طیب اردوغان، ترجیح می دهد به آمریکا نزدیک باشد و نه به مسعود بارزانی.
حال باید دید پس از دیدار مهم کری و سران کُرد در اربیل، آیا بارزانی از تلاش برای اعلام استقلال پشیمان شده یا خیر؟ من شخصاً از نزدیک با سران کُرد در ارتباط بوده و هستم و از نزدیک می دانم که بارزانی چه دیدگاهی نسبت به آمریکایی ها دارد. مسعود بارزانی از زمان وفات پدرش در سال ۱۹۷۵ در واشنگتن تا دهه ی ۹۰ و تا سال ۲۰۰۳ همواره مواضع نسبتاً قاطعانه ای در خصوص آمریکا داشته است. او موقعیت یک رهبر ملّی مسئولیت شناس را برای خود برگزیده است. با آن که بارزانی نمی خواهد به طور کامل برخلاف خواسته ها و نظرات آمریکا عمل کرده و با آنها از درِ مخالفت وارد شود، اما در عین حال نمی خواهد به طور کامل تابع نظرات واشنگتن نیز باشد. بارزانی در اربیل به کری گفته است: در شرایط جدیدی قرار گرفته ایم و با عراق جدیدی روبرو هستیم. البته این جمله ی بارزانی پس از پایان دیدار است و پیش از آغاز دیدار نیز گفته است: تصّور حفظ یک عراق واحد و یکپارچه، بسیار دشوار است. شاید به همین خاطر است که پاتریک کاکبرن به عنوان یکی از برجسته ترین کارشناسان تحلیل عراق در روزنامه ی ایندیپندنت نوشت: «دوران عراق یک پارچه برای کُردها به پایان رسیده است. برای حفظ تمامیت ارضی عراق، چیزی به نام ارتش و پلیس باقی نمانده است. ارتشی که آمریکا برای تاسیس و پیشرفت آن میلیاردها دلار هزینه کرد، به کناری افتاده و مالکی نیز که در سیاست های خود چیزی جز محوریت شیعه را نمی پسندد به شبه نظامیان شیعه و گروه هایی نظیر عصائب الحق امید بسته است».
با وجود آن که آمریکا بیش از سیصد مشاور نظامی خود را به عراق فرستاده اما پس گرفتن نقاطی که به دست داعش و بعثی ها افتاده دشوار است و حتی با وجود کمک های آمریکا، شیعه نمی تواند این مناطق را دوباره در اختیار بگیرد و نیروهای شیعه توان کنترل مناطق بین موصل و بغداد را ندارند و حتی اگر بتوانند در آن مناطق حاکم شوند، حاکمیت و استیلای آنها کوتاه مدت خواهد بود. آمریکایی ها نیز از چنین توانی برخوردار نیستند و اگر می توانستند در آن جا بمانند، خروج نظامیان آمریکایی در سال ۲۰۱۱ اتفاق نمی افتاد.
از دیگر سو باید این مساله را نیز در نظر گرفت که شیعیان ۶۰ درصد از جمعیت عراق را تشکیل می دهند و سنّی ها نمی توانند در بغداد صاحب قدرت شوند و از کنترل مسیر بغداد- بصره و جنوب عاجز هستند. این تابلویی از شرایط عینی و واقعی عراق امروز است و در چنین شرایطی، فقط فرهنگ دموکراسی و تجربه ی فدرال است که می تواند به عنوان یک راهکار مورد توجه قرار بگیرد. کُردها از سال ۲۰۰۳ در ایجاد نظام فدرال در عراق نقش مهمی ایفا کردند و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ی کُردها، توانستند در حفظ عراق واحد، موفق عمل کنند و این کشور را سر پا نگه دارند. اتفاقاً کُردها مانع از تجزیه ی عراق بودند و من در سال ۲۰۱۱ به شوخی به بارزانی گفتم: جریان چیست؟ عراقی ها به دنبال تجزیه ی کشور هستند و این شما هستید که تمامیت عراق را حفظ می کنید.
کُردها حتی در مورد کرکوک و مناطق محل مناقشه نیز تنها به این اکتفا کردند که به طور مداوم بر اجرای ماده ی ۱۴۰ تاکید کنند. اما طی دو هفته همه چیز عوض شد و موصل در دست داعش و طرفداران بعث و ملی گرایان عرب است و این دقیقاً به معنی تجزیه ی عینی و عملی عراق است. البته شرایط در مناطق محل مناقشه نیز به این شیوه رقم خورد که کُردها بدون آن که گلوله ای شلیک کنند، در این مناطق حاکم شدند. هم اکنون کُردها در شرایطی هستند که می خواهند فرصت موجود را از دست ندهند و دوباره به شرایط سال ۲۰۰۳ بازنگردند. آنان بدون آن که به تمامیت ارضی عراق خیانت کنند، با چنین فرصت مهمی روبرو شده اند.
در این مورد شک و شبهه وجود دارد که آمریکا بتواند یک حکومت «شیعی- سنّی- کُردی» بدون مالکی به وجود بیاورد. یکی از مهم ترین دلایل این مساله، حمایت ایران از مالکی است. یعنی با وجود آن که ایران و آمریکا دارای نقطه ی مشترکی به نام مخالفت با داعش هستند اما تهران حاضر نیست یک نخست وزیر شیعه ی نزدیک به آمریکا را در راس قدرت ببیند.
جان کری اعلام کرده که حکومت عراق باید متشکل از همه ی گروه های عراقی باشد اما آن عراقی که نقشه ی آنپس از جنگ جهانی اول توسط انگلیسی ها ترسیم شد، دارای عناصری است که هر کدام از آنها ساز خود را می زنند. سنی ها می خواهند همان عراقی را که از انگلیسی ها تحویل گرفته بودند با مرزهای آن دوره بازسازی کنند. اما شیعه ها می خواهند بر همان عراقی حکومت کنند که آن را از دست سنی ها درآورده اند. اما کُردها فقط کردستان را می خواهند و در موقعیتی قرار گرفته اند که رسیدن به این درخواست تاریخی برای آنان دشوار نیست. در این میان آمریکا و عراق تا مدتی دیگر به امتیاز دادن های کوتاه مدت اکتفا می کنند اما پس از آن چه خواهد شد؟ پس از آن خواسته ی تاریخ برآورده خواهد شد.
منبع: کردپرس