پکک و پژاک ایران و ترکیه را باهم اشتباه گرفتهاند و شرایط کاملاً متفاوتی که بین نوع زندگی و نظام اداری سیاسی ایران و ترکیه وجود دارد را درک نمیکنند. همین طور مسئلهی کُرد را. حقیقت این است که ظلم قومی تاریخی که آتاترک به کردهای ترکیه داشته و آنها را ترک کوهی و امثالهم نامیده، در مورد کردهای ایران وجود نداشته است. در ترکیه کردها از حقوق اولیه و انسانی خود محروم بودهاند. حقوقی مانند صحبت و خواندن و نوشتن به زبان مادری خود، حضور در نظام سیاسی و …. آنها از هرنوع تریبونی محروم بودهاند. حتی در آن اوایل حدود ۳۰ سال شاید هم بیشتر، حق برگزاری مراسمی چون بزرگداشت عید نوروز را هم نداشتهاند. پر واضح که شرایط کردهای ایران با آنها از زمین تا آسمان متفاوت است. کردهای ایران علاوه براینکه از حق اجرای رسم و رسومات خود و پوشیدن لباسهای مخصوص خود و دیگر آداب و رسوم خاص چون عروسی و غیره برخوردار بودهاند، در صحنهی سیاسی نیز حضور داشته و در بدنهی دولت و در مجلس نمایندگانی برای تمام شهرهای کردنشین دارند که از حق و حقوق آنا دفاع میکنند. بنابراین آنچه پکک و پژاک برای دست یافتن به آن ادعا میکند که سی سال مبارزه کردهاند را کردهای ایران از روز اول داشتهاند و هماکنون نیز دارند. در این شرایط است که ادعاهای پژاک برای مردم کرد ایران بسیار بیمعنی و بیمحتوا میشود، چون اگر مطلب حقوق خاصهی قومی است ، این حقوق در ایران برای اکراد و جود دارد. ولی بحث اینجاست که این حقوق و این نوع ادعاها بهانهیی است برای مقاصد و منافع خاص پژاک و حامیان استکباری آن در مسیر فشار بر حکومت ایران و ایجاد فضای آشوب و ناآرامی در منطقهی کردستان
کردهای ایران خود را جزئی از بدنهی کشور و ملت ایران احساس میکنند و سرنوشت خود را با سرنوشت ملت ایران در پیوند میدانند. حضور پررنگ کردها در انتخاباتهای این سی ساله نشان دهندهی احساس هم سرنوشتی کردها با دیگر اقوام ایرانی است و علاوه براین در مناطق کردنشین ایران اقوام دیگری مانند کردها و ترکها زندگی میکنند و در بین کردها و این اقوام همواره رابطهیی برادری و صلح موجود است. وضعیتی که در ترکیه میان کردها و ترکها وجود داشته است؛ در ایران سابقهیی
ندارد. البته پکک و پژاک سعی بر این دارند که برخی کمبودها را در منطقهی کردستان ایران دوستنمایی کنند و برخی عقب ماندگیها را به حساب سیستم و نظام بگذارند و اینطور جلوه دهند که چون این مناطق کردنشین هستند دولت و نظام عمداً نمیخواهد به آنها توجه کند. پکک و پژاک با توجه به اینکه همزیستی مسالمتآمیز کردها با دیگر اقوام را میبینند، سعی در ایجاد نوعی مخالفت و تضاد در بین کردها با دیگر اقوام و با دولت و نظام دارند. حال آنکه میدانیم مسئلهی توسعهنیافتگی منحصراً مربوط به کردستان نیست و آنچه در کردستان کمبود احساس میشود، در سراسر ایران نیز به نوعی وجود دارد. اما این کمبودها نیز در مسیر پیشرفت سالیانه قرار دارند و آینده و چشمانداز خوبی را هم برای کردستان و هم برای دیگر نقاط ایران رقم خوهد زد
پژاک از هوش سیاسی کمی برخوردار است، چون هر حزب سیاسی در ابتدا باید بستری را که در آن فعالیت میکند را بخوبی بشناسد و بعد در صدد عمل برآید. بستر کردستان ایران هرچند که آلودهی برخی فعالیتهای گروهکی چون کومله و دمکرات است، اما در کل حس ایرانی بودن در کردها صددرصد بر حس کردبودن آنها غلبه دارد. کردها خود را جزو اولین ایرانیان ساکن در منطقه میدانند و شاید به اندازه یا حتی بیشتر از دیگر اقوام ساکن در ایران، ایران را متعلق به خود بدانند.
کرد ایرانی با ملت خودی بیشتر احساس برادری و هم سرنوشتی میکند تا با کرد ترکیه و کرد عراق و سوری. بستری که پژاک برای فعالیت خود برگزیده است از نظر سیاسی نامساعد است یعنی زمینهی گرایش کردهای ایرانی به پژاک و پکک اجنبی بسیار کم است. کردها قبل از اینکه به ایجاد کردستانی مستقل که مورد هدف پژاک و تمامی گروهکهای کردی بوده است، به فکر همزیستی و حل مشکلات و کمبودهای خود در تعامل با کشور ایران و در چهارچوب ایران هستند. گرهیی که آنها با دست باز کنند را با دندان باز نخواهند کرد. در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز کردستان از استانهایی بود که بیشترین مشارکت را داشته و این به معنای این است که کرد ایرانی این درک عمیق را دارد که به راحتی میتواند برای خود تعیین تکلیف کند. بستر کردستان ایران با توجه به تاریخ کردستان برای کار پژاک مناسب نمیباشد و پژاک با این همه تلاشی که در جذب نیرو در کردستان دارد نمیتواند به اهداف خود در حد کلان برسد. مگر اینکه پژاک بر بقایای گروهکهایی چون کومله و دموکرات تکیه کند و آنها را بتواند فریفته نماید و گرنه جوان کرد که راه زندگی و سعادت او در چهارچوبهی کشور ایران و نظام اسلامی باز باشد، هیچ دلیلی برای مخالفت و دشمنی با دولت و ملت خویش نخواهد دید.
ملت ایران و کردستان خاطرات بسیار بدی از گروههای تروریستی چو منافقین، کومله و … دارند و اعضا آن گروهکها را بهعنوان افرادی آدمکش میشناسند. در این چند سالی که پژاک تشکیل شده، مدام از اخبار میشنویم که آنها دست خود را به خون جوانان بیگناه ایرانی و حتی کرد آلوده کردهاند. آنها به پاسگاههایی حمله میکنند که فرزندان ملت که بهعنوان خدمت سربازی به آنجا گسیل شدهاند و در آنجا حضور دارند و قربانی جنایات پژاک میشوند. پکک و پژاک که روزگاری ادعای داشتن تفکر و ایدئولوژی خاص خود را داشت و دم از منورالفکری میزد، حال بطور کامل وجههی تروریستی گرفته است. ملت کردستان نیز که خاطرات بسیار بدی از تروریسم کومله و … دارند و اکنون همان عملیات تروریستی پژاک را میبینند، روز به روز از این حزب و اعمال آن بیشتر متنفر میشوند.
اوجالان و حزبش ادعای انقلابی بودن دارند و حرکت خود را برای ایجاد انقلابی درکردستان (در هرچهار قسمت) و حتی در خاورمیانه میدانند. سئوال اساسی در اینجاست که اگر به شاخصههایی اصلی یک انقلاب توجه کنیم آنها هیچ توجه منطقی برای محاربه با ایران نخواهند یافت و حکومت ایران حکومتی برخاسته از متن انقلاب تودههایی مردم است. انقلاب اسلامی ایران در قبال آنچه پژاک برای خود و از پیش خود انقلاب مینامد، پدیدهای بسیار نادر و درخشان است. همین بس که حتی خود متفکران غربی چون فوکو اعتراف میکنند که انقلاب ایران در دنیا منحصر به فرد بوده است. دیگران برای اقتصاد قیام کردهاند و مابرای معنویت. حال برخورد چنین ملتی با اهداف نامشخص و تروریستی پژاک که تحت فرمان آمریکا و امپریالیسم (استکبار)، انجام میگیرد و برنامهریزی میشود، نامشخص است. پژاک اگر توانایی جذب مردم کرد را میداشت روی به تروریسم نمیآورد.
اوجالان از کنار مسئلهی دین و مذهب با تردستی خاصی میگذرد و علیرغم آنکه باطناً به این مقولات ایمان ندارد، برای ظاهرسازی و جذب مردم مسلمان و متدین کرد، ایدئولوژی خود را طرفدار پیامبران الهی و بهویژه حضرت محمد (ص) نشان میدهد. اما بر هرکسی که مقداری در کتابها و تفکرات پکک و پژاک کندوکاو کند، وجههی لائیکی و ضددینی آنها آشکار خواهد شد. مردم کردستان هم مردمی مذهبیاند. مردم کرد نهایتاُ نمیتوانند با وجههی غیردینی پکک و پژاک کنار بیایند و مسائلی چون آزادیهای دختر و پسر در کوهها و بیحجابی زنان در داخل حزب و موارد مشابه برای آنها بسیار زننده است. حزب هم هرچه سعی میکند که وجود روابط جنسی در بین افراد را نفی کند، اما از آنجا که با غریزه نمیتوان اینگونه مبارزه کرد. خبر روابط نامشروع ، جنسی و قرارهای دختر و پسرها برای مردم کردستان کافی است تا از این مرام رویگردان شوند.