۲ آذر ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • اخبار
  • >
  • تجاوزی جنسی اوجالان به دختران در فرقه (قسمت دوم)/افشاگری تنها دختر بازمانده از حرامسرای آپو

تجاوزی جنسی اوجالان به دختران در فرقه (قسمت دوم)/افشاگری تنها دختر بازمانده از حرامسرای آپو

  • ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
  • ۱۷۱۷ بازدید
  • ۰

قسمت دوم افشاگری ها دیل آرا را بحضور مخطابان ارائه می گردد
پس از یک مدت انزوا و بی توجهی گروه بدلیل انتقادهای من به مدیریت از من عذرخواهی کرده اند و وعده دادن که اوجالان قصد دارد با تو ملاقات شخصی داشته باشد.
تجاوز جنسی عبدالله اوجالان

دختران  زیبا را انتخاب می کردند و به حرمسرای اوجالان می برده اند و  من نیز به جمع دختران و زنان حرمسرای آپو پیوستم...۰

 

اوجالان  از دختران وحشی و زیبای  صحرا خوشش می آمد اما به به دختران زرد  رنگ (گندمی)علاقه مندتر بود من را هم به خانه باز سازی فکری فرا خوانند ،

یک روز آپو من را برای ماساژ کردن صدا کرد  رفتم و با آب ولرم پاهایش را شستم مانند ارباب ها و سران ایل ها  قدیمی در روستاها .

و شروع به آزار و اذیت من کرد و خودش را بر پشت دراز کرد و گفت حالا کل بدنم را ماساژ کن  فهمیدم که چه خواهد شد زیرا دیدم که شهوتش بیدار شد گفت خودترا لخت کن  خودم را لخت کردم گفت لباسهای زیر را هم در بیاور و بلند شد و مرا با فشار در آغوش گرفت  ترسیدم  و برای دفاع خود را تکان دادم  سه مشت به سر و صورتم زد و به من ناسزا گفت . کفت :ضعیف .زن فحاش.  رسوا .  شمارا ازاد میکنم و از زنجیرهایی که برای خودتان تابو کرده اید نجاتتان میدهم .و زمانی که دید من می لرزم گفت برو و شماهم  مثل فاطمه(کثیره زن اول )هستی. و با صدای بلند  می خواهی مرا  نابود کنی و شماها مانندبرده  می مانید . اما این اولین امتحان بود .

ودر بیرون زنانی با تجربه که منتظر من بودند من را برای اینکه از لحاظ روانی آماده کنند به اتاق دیگری بردند .گریه کردم ودر بین شان یکی مانند (والیده) که در حرمسرای عثمانی بود مرا سرزنش کرد و گفت رهبر مارا به طرف آزادی هدایت می کندو گفت :مگر نمی خواهی که آزاد شوی؟و به رهبر مانند یک مرد نگاه نکن و آن رهبر مانند یک پیغمبر زنجیرهای بردگی  مارا نابود می کند . آپو بعداز شام دوباره مرا صدا زد . به چه کسی دردم را می فهماندم ؟در آن لحظه به مردن آینقدر نزدیک نشده بودم . بکارت منرا خراب کرد .و بعداز آن دو  بار با من همبستر شد . ومن برای انتقامم از اوجالان با فرماندهانش همبستر میشدم .

اوجالان بیمار روانی بود و مرا ناخواسته به یک فحاشه تبدیل کرد، از خودم نفرت داشتم که چرا به حرف پدرم گوش نکردم

هر دختری را که از چشم اوجالان می افتاد با دستور اوجالان از حرمسرا خارج  و به کوه منتقل می شد و پس از مدتی خبر مرگ آن فرد نیز اعلام می گردید.

به سرنوشت چند دختری را که اوجالان آنان را از حرمسرای خود خارج کرده بود اشاره می کنم

هیویدان  اهل ماردین ، وی را مجبور به کندن قبرش کردند 

هیویدان دختری روستایی بود خیلی کوچک بود واز عشیره “باهاآغا” بود.  اولین باری که اوجالان به وی تجاوز کرد ۱۶ سال داشت، پ ک ک بصورت فریبکارانه زمینه ای فرار وی را فراهم کرد و پس فرار  دختر بی نوا   را دستگیر کرده اند و اوجالان شخصا او را محاکمه کرد و دستور داد به دستش بیل و کلنگ دهند  تا اینکه قبرش را بکند در هوای گرم ماه ژوئیه وقتی قبرش را میکند آوازی که مخواند طنینش  در کوها انعکاس میکرد ودر آخرین لحظه چیزی که از او سوال کردند آیا عف می خواهی ؟گفت :لعنت بر آپو .او یک دختر روستایی بود و گفت گناهم  بر کردستان خواهد ماند.

رنگین اهل سیرت که با سنگ سراش را لحه کرده اند.

دختری بنام رنگین که اهل سیرت بود و یکی از پاهایش پروتز بود ،اوجالان در ۱۵ سالگی به وی تجاوز کرده بود و پس از ۱۹ ماه تجاوز به وی دستور قتل اور ار صادر می کند . دوستان اوجالان در مسیر کوه او را زخمی کرده بوده اند  و سپس سراش را با سنگ لحه کرده بوده اند.

ایلم  اهل سیرت خودکشی کرد

ایلم را هیچ از یاد نمی برم رفیق صمیمی من بود اهل سیرت واز عشیره “بایکان”بود خیلی خوشکل بود موهایش زرد رنگ بود با شوغیهایش مرا می خنداند. اوجالان ۴ سال بود که به وی تجاوز می کرد و همیشه از رفتارهای اوجالان ناراحت بود تا اینکه یک روز  خود را از صخره ای در آب آواشین (اب آبی در منطقه زاگروس)بود به پائین پرت کرد و برای همیشه از رفتارهای حیوانی اوجالان راحت شد.

روژین که اهل ماردین بدلیلی حاملگی اعدام شد

روژین  علاوه بر تجاوز بسیار از سوی اوجالان توسط  یکی از فرماندهان بالا مقام حامله شد  و بعدا اعدامش کردند ، تجاوز گر در حال حاضر پیش عثمان اوجالان است و آخرین خواسته اش این بود که فرزند ش نامشروع را به را به دنیا بیاورد .

خیانت روژین به اوجالان به دلیل همبستر شدن با مردی دیگر حکم اعدامش را رقم زد

هیچ ندیدم افرادی که به دختران تجاوز کرده اند به سزای شان برسند ؟

زنانی که مجبور به تجاوز شده بوده اند  همیشه مجبور به سکوت بودند  افرادی عضو کمیته مرکزی از قدرتشان برای بدست آوردن هر زنی که دلشان می خواست  همبستر می شدند و زنان هیچ شکایت نمی کردند .

اکنون شانس و بخت با من یار بود و من هم اکنون تنها بازمانده هستم که تجاوزات جنسی اوجالان را لمس کرده ام و زنده ماندم.من نیز اکنون می دانم یک روزی توسط پ ک ک به قتل خواهم رسید اما خواستم کردها را متوجه کنم که اوجالان نمی تواند رهبر معنوی برای ما باشد و او یک بیمار روانی است.

 

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *