همسر و پدر ۵ شهید دوران دفاع مقدس در دیدار با استاندار کردستان با بیان “هرچه را داشته و دارم فدای جمهوری اسلامی میکنم” گفت: خدای بزرگ را شاکرم که در جنگ پیروز شدیم چراکه اگر این اتفاق نمیافتاد قلب خانواده شهدا جریحهدار میشد.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی به نقل از خبرگزاری تسنیم از سنندج، ۱۵ خرداد سال ۱۳۶۳ مصادف با ۵ رمضان سال ۱۴۰۴ هجری قمری یکی از تلخترین روزهایی است که مردم شهر بانه از دوران ۸ سال جنگ تحمیلی در حافظه تاریخی خود به یاد دارند.
در این روز مردم روزهدار این شهر مرزی استان کردستان برای شرکت در مراسم بزرگداشت ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در پارک شهر بانه که اکنون پارک ۱۵ خرداد نام نهاده شده است جمع شده بودند که با یورش غافلگیر کننده هواپیماهای رژیم بعث عراق مواجه و نزدیک به ۶۵۰ نفر از حاضرین در این مراسم که ۲۲۰ نفر از آنها غیربومی و بقیه از مردم این شهر بودند با ناجوانمردانهترین شیوه و مظلومانه به شهادت رسیدند.
حاج ماموستا رسول اشعری که در شهر بانه به «ملا رسول» شهره است در این حادثه همسر خود و ۴ فرزندش را از دست میدهد، او که چند روز پیش میزبان استاندار کردستان در سفر عبدالمحمد زاهدی به شهر بانه بود، با اعلام “هرچه را داشته و دارم فدای جمهوری اسلامی میکنم” افزود: خدای بزرگ را شاکرم که در جنگ ۸ساله پیروز شدیم چراکه اگر این اتفاق نمیافتاد قلب خانواده شهدا جریحهدار میشد.
ملا رسول اشعری در این دیدار با درخواست استاندار برای بازگویی وقایع آن روز به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: برای حضور در مراسم تدفین یکی از آشنایان به قبرستان قدیمی «سلیمانبگ» بانه رفته بودم که پس از مراسم تدفین با تنی چند از اقوام سوار بر یک خودروی تویوتا وانت بهسمت شهر در حرکت بودیم و من در حال گفتوگو با ماموستایی که برای برگزاری مراسم تدفین حضور داشت بودم که ناگهان صدای انفجارهای مهیبی از سوی شهر به گوش رسید.
وی با بیان اینکه در این لحظه جز آتش و خون در شهر چیز دیگری قابل مشاهده نبود، گفت: همه از ماشین پیاده و هریک بهسویی فرار کردیم و من که پس از دقایقی به منزل مراجعه کردم با یکی از فرزندان خود که پیش از من برای خرید به بازار شهر مراجعه و در هنگام حمله هوایی بهسرعت به خانه برگشته بود، مواجه شدم و زمانی که او سراغ مادر و خواهرها و برادرهایش را از من گرفت متوجه خروج خانوادهام از منزل و شرکت آنها در مراسم بزرگداشت ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ شده بهسرعت بهسوی مرکز شهر حرکت کردم اما پس از طی مسافتی با یکی از آشنایان مواجه شدم که از محل انفجارها برمیگشت و به من گفت که همسر و فرزندانم در این انفجار مجروح و به بیمارستان بانه منتقل شدهاند.
ملا رسول اشعری که با سخنانش استاندار کردستان و همراهان او را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و متأثر کرده بود، خاطرنشان کرد: وقتی به بیمارستان رسیدم شهدای بسیاری در گوشه و کنار بیمارستان دیده میشدند که ناگهان در گوشهای از فضای بیمارستان اجساد ۳ شهید خود را یافتم، بیمارستان شلوغ بود و مردم بهدنبال شهیدان خود میگشتند و من نیز با وجود درد از دست دادن ۳ عضو خانوادهام نگران ۲ عضو دیگر بودم.
وی افزود: برای پیدا کردن فرزندانم دقایقی را در محوطه و داخل بیمارستان و میان شلوغی به جستوجو پرداختم و بالاخره در سردخانه بیمارستان ۲ فرزند دیگر خود را که آنان نیز شهید شده بودند پیدا کردم.
این همسر و پدر شهید بعد از بیان سختیهایی که بهدلیل شلوغی شهر برای انتقال همسر و فرزندان شهیدش به مسجد برای شستوشوی پیکر مطهر شهدا، تحمل کرده است، گفت: پیکر شهدا را روی وانت تویوتای یکی از همشهریان گذاشته و بهسمت مسجد محله خود حرکت کردیم که بهدلیل نزدیکی خانه ما به محل انفجارها تقریباً تمامی اهالی محل خارج شده بودند بنابراین برای بهجای آوردن مراسم تدفین شهدایم مجبور به جابهجایی و انتقال آنها به یکی از محلههای دیگر شهر بانه شدم.
ملا رسول اشعری با اشاره به “تا زمانی که شهدای من برای مراسم تدفین آماده شدند ۱۳ شهید دیگر را به غسالخانه مسجد محل منتقل کرده بودند” افزود: بهدلیل تعداد بالای شهدای آن روز بهناچار از ماشینآلات سنگین نظیر بولدوزر برای حفر قبور شهدا در قبرستان سلیمانبگ بانه استفاده کردند.
پس از پایان سخنان این همسر و پدر صبور شهید، استاندار کردستان در سخنانی خدمت به خانواده شهدا را وظیفه شرعی و قانونی خود عنوان کرد و گفت: دیدار با خانواده شهدا که اسوههای پایداری و صبر هستند انگیزه مضاعفی را برای خدمت به این بندگان خاص خدا در من ایجاد میکند.
آری، اینها که از زبان ملا رسول بانه شنیدیم گوشهای از مظلومیت شهدای کردستان بود که بسیاری از این مظلومیتها و فداکاریها هنوز ناگفته مانده و چه بسیار خانوادههایی در استان کردستان هستند که چندین شهید به انقلاب و نظام تقدیم کردهاند و هنوز هم آماده فداکاری برای اعتلای نام میهن هستند.
انتهای پیام/*