«ف،خ» کارمند هتل تارا مهاباد،روز یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه، از پنجره اتاق طبقه چهارم هتل سقوط میکند و جان میسپارد، حادثه ای تکراری که آن قدر در صفحات حوادث روزنامه ها چاپ شده، که وقوع آن عادی شده است.
اما ابهام در خصوص جزئیات این حادثه شعلههای خشمی را بر افروخت که با سکوت مسئولان چنان شعله ور شد که روز پنج شنبه ۱۷ اردیبهشت ماه با تجمع جوانان شهر مهاباد در مقابل ساختمان هتل تارا، ساختمان هتل در میان شعله های خشم این جوانان سوخت و ستاره های هتل آتش گرفت و از آن هتل لوکس تنها ساختمانی دودگرفته و سیاه باقی ماند.
«جعفر کتانی» فرماندار مهاباد در این خصوص به کردپرس می گوید: معترضان تنها هتل تارا را آتش زدند و حتی به مغازه های اطراف هتل کوچکترین آسیبی وارد نکردند و هیچ شعار سیاسی نداند و علیه مدیر این هتل شعار دادند.
او میگوید: کسانی که هتل را آتش زدند به ۱۰۰ نفر هم نمی رسیدند و اکثر تجمع کنندگان تنها ناظر بودند و حتی عده ای کودکان خردسال را به همراه داشتند.
فردای به آتش کشیده شدن هتل تارا، بازارچه ها و پاساژهای مهاباد بر خلاف سالهای گذشته روز کم رونقی را تجربه کرد و حادثه هتل تارا به سوژه اول رسانه های دنیا تبدیل شد.
بازار، نگاه اول؛ ضربه به اقتصاد
دو روز بعد از آتش گرفتن هتل، یعنی در اولین روز هفته، این حادثه همچنان موضوع بحث شهروندان بود.
در مجتمع تجاری که در روبه روی هتل تارا قرار داشت، دو جوان که در حال باز کردن مغازه های خود بودند،با صدای بلند باهم مشاجره میکردند، یکی مخالف آتش زدن هتل تارا و دیگری موافق.
مخالف از ضربه هایی که این حادثه به اقتصاد مهاباد زده است می گفت و دیگری می گفت باید از شرف و ناموس دفاع کرد.
وقتی وارد بحث آنها شدم، مغازه دار موافق بحث را رها کرد و رفت، اما دیگر طرف این بحث رو به من گفت: اگر هدف دفاع از شرف و ناموس بود چرا ساختمان را آتش زدند و اموال آن را به سرقت بردند، این حادثه به موقعیتهای اقتصادی مهاباد ضربه زد.
موافقان حرفهای این مغازه دار مهاباد در بین بازاریهای این شهر کم نیست.
یک مغازه دار دیگر که جنب هتل تارا مغازه داشت اما در آتش زده شدن هتل به مغازه اش حتی کوچکترین خسارتی وارد نشده، ضمن آنکه با آتش زدن هتل مخالفت کرد به من گفت: کسانی که این هتل را آتش زدند عده معدودی بودند که حتی خودروی سرایدار هتل را هم آتش زدند، اما متأسفانه نیروی انتظامی واکنش جدی نشان نداد وگرنه می توانستند از بروز این حادثه جلوگیری کنند، حادثه ای که بر آمار ورود مسافران بر مهاباد تأثیر منفی گذاشته است.
او میگوید: اگر مسئولان در صداو سیمای مرکز مهاباد با مردم حرف می زدند و جزئیات این حادثه را اعلام می کردند و شفاف سازی می کردند، نه هتل تارا آتش می گرفت و نه خدمه و کارگران این هتل بیکار می شدند.
دانشجویان،نگاه دوم؛ صدای اعتراض
کمی دور تر از مجتمع های تجاری اطراف هتل تارا و در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان مهاباد نظرها متفاوت تر از بازار است.
مریم، دانشجوی رشته شیمی در جلوی درب دانشگاه در حالی که داستان حادثه مرگ کارمند هتل را مانند رسانه های بیرون از مرزهای کشور برای من تعریف می کند، می گوید: مردم باید جلوی ساختمان فرمانداری و یا دادگستری تحصن می کردند و خواستار برخورد با خاطیان این پرونده می شدند و با آتش زدن، تخریب و زخمی کردن دیگران نمی توان خواستار اعمال قانون شد.
او میگوید: در نتیجه این حادثه ها نگرشها به حضور زنان در عرصه اجتماع تغییر کرد، مثلاً بعد از این حادثه خانواده من با کار کردنم به شدت مخالفاند.
وارد حیاط دانشگاه پیام نور مهاباد می شود، نزد دو دانشجو که بر روی نیمکتی نشسته بودند، میروم، میگویند: اهل شهرستان نقده هستند و روز پنج شنبه در مهاباد نبودند، میگویم پس اصلاً از جزئیات خبری ندارید، میگویند: اطلاعاتی که ما درباره این حادثه داریم همان هایی است که از کانالهای ماهواره دیدهایم. می گویم خوب جزئیاتی که در کانالهای ماهواره ای دیدید و شنیدید با آنچه از دوستان مهابادی خود شنیدید یکی است، می گوید: نه اصلاً. کانالهای ماهواره ای پیاز داغ ماجرا را زیاد کرده بودند.
در این هنگام دو دانشجوی دیگر مهابادی به جمع ما ملحق شدند، یکی از آنها که سن و سال کمتری از بقیه دوستان داشت و به گفته خودش در تجمع روز پنج شنبه شرکت داشت، می گوید: خیلی با حال بود، سنگ پراکنی می کردیم.
می گویم خوب چرا آتش زدن هتل! دوستش جواب می دهد: قضیه ناموسی بود و کسی صدای ما را نمی شنید و باید کاری می کردیم که داستان اسید پاشی اصفهان در مهاباد تکرار نمی شد.
می گویم خوب الان کسی اعتراض شما را شنید، میگوید: بله. دنیا شنید، قبل از آتش زدن هتل کسی به اعتراض ما توجه نمی کرد و اگر مسئولان به این اعتراضهای توجه می کردند و شفاف سازی می کردند، کار به اینجا نمی کشید.
جمع این دانشجویان پسر را ترک می کنم و به سراغ جمع چند دختر دانشجو می روم، گرچه به مانند دیگر دانشجویان حادثه را به مانند کانالهای ماهواره ای راویت می کنند اما آتش زدن هتل را نهی می کنند و می گویند: در حقیقت مردم مهاباد با این کار انتقام گرفتند و صدای اعتراض خود را رساتر کردند، اما ای کاش هتل را آتش نمیزدند چون سبب ایجاد ناامنی شد.
از دانشگاه خارج می شوم تا به قرار گفتوگویی که با یکی از فعالان اجتماعی شهر مهاباد دارم، برسم.
سوار تاکسی می شوم، راننده بی مقدمه از حادثه هتل تارا می گوید و در حالی که نوعی غرور خاص در صدایش موج میزد، حادثه مرگ کارمند هتل تارا را نزدیک به نظر مسئولان تعریف می کند.
میگویم اگر تعرضی صورت نگرفته چرا، هتل را آتش زدن؟ می گوید: مردم خیلی وقت از مدیر این هتل که یک شب میلیاردر شده ناراحتاند از طرفی دیگر او امانت دار ناموس مردم بود و در این امانت داری صادق نبوده است و مردم باید به گونه ای اعتراض می کردند.
نخبگان، نگاه سوم؛ اعتراضی غیر مدنی
به محل قرارم می رسم. وارد ساختمان محل کار فعال اجتماعی مهاباد که با او قرار داشتم می شوم، صدای ناشی از یک بحث عمیق همه ساختمان را فرا گرفته بود، هر چه به منبع صدا نزدیک می شوم، محتوای بحث شفاف تر میشود، بله! اینجا هم بحث از مرگ در هتل تارا و آتش زدن هتل است.
سلام کردن و معرفی من به حاضرین در محل دفتر در بحث مکث کوتاهی ایجاد میکند و باز بحث شروع میشود.
یکی از حاضرین که فارس زبان بود و سالهاست در مهاباد به شغل طبابت مشغول است، در حالی که صریح وبی پرده سخن می گفت، عملکرد مدیریت استان آذربایجان غربی را در مدیریت بحران ضعیف ارزیابی می کند و می گوید: به علت وضعیت چند قومیتی استان آذربایجان غربی این وضعیت بعد از مرگ کارمند هتل پیش بینی شده بود و حتی دوستان به مسئولان گفتن، اما کسی توجه نکرد.
او در ادامه می گوید: اعتراضات مردم از یک حرکت مدنی به یک حرکت کور تبدیل شد که قابل پیشگیری بود.
در همین هنگام فعال اجتماعی شهر مهاباد وارد بحث می شود و می گوید: اگر مسئولان در همان روزهای اول در صدا و سیمای مرکز مهاباد حاضر می شدند و با مردم حرف می زدند، اعتراضات شکل غیر مدنی به خود نمی گرفت و شاید اصلاً اعتراضی نمی شد، چرا که این حادثه با یک مدیریت صحیح قابل پیش بینی و پیشگیری بود.
او می گوید: فرهنگ سیاسی پایین است و احساس تبعیض در جنوب استان نسبت به مرکز و شمال استان زیاد است و این عوامل در واکنش شدید معترضان به حادثه هتل تارا مهاباد بی تأثیر بود.
هتل تارا مهاباد در آتش سوخت و شاید سالها موافقان و مخالفان در نقد این حادثه قلم فرسایی کنند، اما با آتش گرفتن ساختمان هتل تارا که قرار بود نخستین همایش ونمایشگاه فرصتهای سرمایه گذاری وتجاری ایران و عراق با محوریت آذربایجان غربی در آن برگزار شود، سکوت مسئولان شکسته شد و تلاشها برای زدودن سایه ابهام بر این حادثه آغاز شد، اما آیا با روشنگری در خصوص حقیقت حادثه و هویت متهم حادثه، پیگیری حادثه با شیوه های مدنی و غیرسیاسی و قبل از انتشار احساساتمان در شبکه های مجازی کمی هم با عقل مشورت میکردیم، این حوادث در شهر مهاباد اتفاق می افتاد./