همه محافل طرفدار بارزانی،از این دیدگاه پیروی می کنند که سیاستمداران کرد بایستی به جای تلاش برای دموکراتیزه کردن، منافع کردها را در اولویت قرار دهند و بنابراین بایستی از هر گونه تنش با اردوغان اجتناب کنند. و HDP را به اتحاد با چپ گراها و دموکرات های ترکیه متهم می کنند.
سفر مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق (KRG) به ترکیه در هفته گذشته و خشم دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی(MHP) بر سر برافراشته شدن پرچم اقلیم کردستان تنش اندکی را در این کشور به وجود آورد. باغچلی پرچم حکومت اقلیم کردستان را به “گلیم” تشبه کرد و بالا بردن “این به اصطلاح پرچم” در آنکارا در طول سفر بارزانی را محکوم کرد.
با این حال، وی همچنین تاکید کرد که این موضوع ربطی به پشتیبانی حزبش از دولت در رفراندوم آینده تغییر سیستم حکومتی ترکیه به یک سیستم اجرایی رئیس جمهوری ندارد. به نظر می رسد که باغچلی از این فرصت و از طریق موضع ضد کردی اش بیشتر به دنبال خشنود کردن ملی گرایان ترکیه در برابر مخالفانش در داخل MHP بود تا هدف قرار دادن حزب حاکم عدالت و توسعه.
بدیهی است که حزب عدالت و توسعه این موضوع را به خوبی درک کرد و هم بینالی ییلدریم نخست وزیر و هم دیگر مقام دولتی از واکنش جدی علیه سخنان شدید اللحن باغچلی اجتناب کردند. واکنش ییلدریم بسیار نرم بود، و صرفا به این اکتفا کرد که برافراشتن پرچم در طول سفر بارزانی اقدامی دیپلماتیک بود.
در واقع، استراتژی همه پرسی حزب عدالت و توسعه بر پایه ریاکاری بزرگی در مورد مسئله کردها بنا شده است؛ چرا که این حزب به آرای ترک های ملی گرا و کردها نیاز دارد. از یک طرف، حزب عدالت و توسعه برای جلب رضایت ملی گرایان یک گفتمان بسیار ناسیونالیستی و نظامی را در پیش گرفته است، در حالی که از سوی دیگر تلاش می کند به کردها اطمینان دهد که ائتلاف این حزب با ملی گرایان یک تاکتیک موقت برای انجام رفراندوم است. به همین دلیل است که مقامات اصالتا کرد حزب عدالت و توسعه در مناقشه بر سر پرچم اقلیم سکوت کرده اند، هر چند که اکثر سیاستمداران کرد حزب عدالت و توسعه طرفدار بارزانی و حامی حکومت اقلیم کردستان هستند. در عوض، آنها در تلاش اند تا رای دهندگان کرد را متقاعد سازند که پس از تثبیت کامل سیستم ریاست جمهوری، رجب طیب اردوغان از قدرت کافی برای برداشتن گام های مثبت برای احقاق حقوق کردها برخوردار خواهد بود و این امر اقدام واقعی او است.
آرای کردها برای تعیین سرنوشت رفراندوم بسیار مهم است، چرا که نظر می رسد بسیاری از ناسیونالیست های ترک مخالف باغچلی از حمایت کافی حامیان حزب حرکت ملی برای اطمینان از دادن رأی «نه» بالا به رفراندم برخوردار هستند. مسئله مهمتر اینکه جنوب شرقی اکثرا کردنشین همواره پایگاه حزب عدالت و توسعه بوده است. بسیاری از کردهای سنی محافظه کار این منطقه به حزب عدالت و توسعه رای می دهند.
در عین حال همانطور که در مقاله هفته گذشته اشاره کردم به نظر می رسد به علت آغاز مجدد حملات نظامی حزب کارگران کردستان (پ ک ک)، حزب طرفدار کرد (HDP) حمایت فراوانی را از دست داده است و به همین دلیل شانس کسب آرای بیشتری در میان کردها افزایش یافته است.
بنابراین وضعیت فعلی فرصت بزرگی برای کسانی است که بر این باورند که تنها فرد قدرتمندی همچون اردوغان می تواند با کردها توافق کند. این افراد لزوما محافظه کار و یا حتی حامیان مستقیم (اردوغان) نیستند. در واقع این لیلا زانا سیاستمدار برجسته کرد بود که چند سال پیش ادعا کرد که “تنها اردوغان می تواند مشکل کردها را حل کند.” همه محافل طرفدار بارزانی، چه در انظار عمومی یا به صورت غیر علنی، از این دیدگاه پیروی می کنند و HDP را به اتحاد با چپ گراها و دموکرات های ترکیه متهم می کنند. به نظر آنان، سیاستمداران کرد بایستی به جای تلاش برای دموکراتیزه کردن، منافع کردها را در اولویت قرار دهند و بنابراین بایستی از هر گونه تنش با اردوغان اجتناب کنند. سفر بارزانی به ترکیه فرصت خوبی در اختیار این گروه قرار داد تا ادعا کنند که آنها دیدگاه درستی دارند.
شخصا فکر می کنم که هر گونه توافق صلح با کردها بهتر از سیاست نظامی است و می خواهم باور کنم که حداقل ممکن است کردها از حقوق بیشتری تحت حاکمیت “جدید ترکیه ” برخوردار باشند. با این حال، هنوز هم نمی توانم درک کنم که چگونه ممکن است یک سیستم ریاست جمهوری حقوق بیشتری را برای کردها فراهم کند در حالی که حقوق و آزادی افراد دیگر در ترکیه را کاهش می دهد. اما بایستی به یاد داشته باشیم که بارزانی حتی یک بار توانست در زمان صدام حسین، رهبر مخلوع عراق، با وی قرار داد امضاء کند. احتمالا این چیزی است که آنها به آن “سیاست عمل گرا ” می گویند.
منبع: روزنامه حریت
ترجمه: سرویس ترکیه خبرگزاری کردپرس