رفتارهای تبعیض آمیز پژاک و پ ک ک با مندرجات اساسنامه کاملاً مغایر بوده ،که این مغایرتها ماهیت ضدکُرد پژاک و پ ک ک را افشا می کند.

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : یکی از ویژگی ها ی  اساسنامه ی بی اساس فرقه تروریستی پ ک ک و پژاک ، با اعمال تبعیض های جنسی،دینی، زبانی، قومی و نژادی مبارزه نموده و به هویت خلق ها احترام می گذارد.

اکنون  افشا گری های صورت گرفته توسط عناصر جدا شده از گروهک از  تناقضات موجود در اساسنامه پرده برداشته است ، که ادعای آنان در اساسنامه  فقط در حد شعار بوده تا با حیله نیرنگ اهداف کردستیزانه و تروریستی خود را انجام دهند. شواهد و اسنادی بسیاری دال بر  اینکه پژاک در راستای مطالب گنجانده شده در اساسنامه حرکت نمی کند وجود دارد ،در ذیل به نمونه های از رفتارهای تبعیض آمیز گروهک پژاک اشاره می گردد.

۱- تبعیض جنسی

گروهک تروریستی پژاک در ظاهر با تشکیل اتحادیه زنان شرق کردستان (YJRK) در صد التایی این مطلب است که برای زنان و دختران نیز همانند مردان حق و حقوقی قائل است ، ولی واقعیت امر چیزی دیگربوده که پژاک اصل موضوع را پشت پرده پنهان کرده است ، دختران و زنان فریب خورده که جذب گروهک شده اند در معرض کثیف ترین سوءاستفاده های کادرهای رده بالا قرار دارند و به نوعی بازیچه ی هوا و هوس های شیطانی مردان این گروهک قرار می گیرند. این دختران ساده لوح روستایی برای رهایی از کارهای سخت روستایی فریب عناصر گروهک را خورده و تبدیل به بردگان جنسی شده اند و راهی برای بازگشت به جامعه و کانون خانواده ندارند.

۲- تبعیض زبانی و نژادی

پژاک در این بند از اساسنامه به تبعیض زبانی و نژادی نیز اشاره کرده و اعلام می دارد که با آن مبارزه می کند، ولی شواهد و اسناد موجود در این مورد نیز اوج تبعیض را در میان اعضاء گروهک توصیف می نماید؛ طبق اظهارات افراد جدا شده از گروهک  ،سران پ ک ک هیچ گونه ارزش و اهمیتی به اکراد جذب شده ایرانی نداده و کارهای سخت و طاقت فرسا را برای کُردهای ایران محول می کند ، کارهای نظیر حفر تونل، تهیه غذا و خوراک، نگهبانی و اعزام به درگیرهای مسلحانه و کارهای در حد بسیار پایین . عناصر ترکیه ای گروهک در نزد سران گروهک از ارج و قرب بالاتری برخوردار بوده و امتیازات و پست های رده بالا مخصوص کُردهای ترکیه است ف و کسردهای ایرانی و سوری فقط به عنوان سرباز گوش به فرمان هستند.

۳- تبعیض دختران و زنان زیبارو نسبت به سایر اعضاء

درفاحشه خانه ی پ ک ک و پژاک دختران و زنان زیبارو جایگاه برتری نسبت به سایر اعضاء دارند. سران فرقه دختران زیبارو را بر سایرین ترجیح می دهند ،زیرا سلیقه ی سرکرده های گروه به آنان میل دارد!!!

در پ.ک.ک و پژاک اعضای معمولی روابط جنسی ندارند؛ این در حالی است که همه کسانی که در ستاد مرکزی بودند، معشوقه داشتند و هر سال با فرا رسیدن فصل بهار، معشوقه خود را عوض می‌ کردند. اما اصل تساوی زن و مرد راه فساد اخلاقی را برای اعضای عادی نیز فراهم ساخته است ،در تشکیلات این گروهک، زنان و مردان زندگی اشتراکی با هم دارند. این موضوع به نام تساوی حقوق زن و مرد توجیه می  شود. همین موضوع زمینه سوء استفاده از زنان عضو گروهک را فراهم کرده است .

پژاک از همین موضوع یک حربه تبلیغاتی برای جذب جوانان به سمت خود ساخته است.

زنان و دختران عضو فرقه پژاک -که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده- از ترس، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی بر زبان نمی آورند تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد. این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بسته است. پژاک با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد. نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند:

دوله نودیده (کد زیلان)، شیرین آمود (کد آیتن)، رحیمه یاشار (کد ریحان)، سحر فیلیز (کد سوزدار)، هدیه زنگین (کد بریوان)، سونگول سالمان (کد روزرین)، فاتما بایسال (کد ژیندا)، امینه عثمان (کد آهین ) و …

روناهی دختر ۱۷ ساله سلماسی در برابر خواسته های شیطانی حاجی احمدی مقاومت کرد و فردای آن روز به اتهام تلاش برای اغفال رهبرمان و عامل دشمن بودن اعدام انقلابی شد .
زن آلمانی و مو بور حاجی احمدی به خاطر همین فساد اخلاقی از وی طلاق گرفت.

۴- تبعیض افراد بی سوادها و کم سوادها نسبت به تحصیل کرده ها 

در گروهک پ ک ک و پژاک کم سوادها را بر باسوادها ترجیح می دهند چرا که در تشکیلاتشان تبعض محض می خواهند و نه فکر و اندیشه. افراد بی سواد و کم سواد به راحتی تسلیم  ایدئولوژی منسوخ و کمومنیستی گروهک می شود و آمادگی لازم برای شستشوی مغزی و پذیرش هویت جدید با ماهیت تروریستی و فرقه ای را دارد ولی برعکس افراد دانشگاهی و تحصیل کرده به راحتی تضادها و تناقضات موجود را تشخیص می دهند ،که این گونه افراد متناسب با استراتژی گروهک نمی باشد بنابراین افراد بی سواد و کم سواد نسبت با تحصیل کرده ها برتری دارند و خیلی سریعتر در داخل فرقه  رشد می یابند.

علاوه بر تناقضات اشاره شده در گروهک محدویت های دیگری برای اعضا وجود دارد که این خود نمود جهالت ،تحجر و فرقهی بودن پ ک ک و پژاک می باشد.

در یک بند از اساسنامه ی پژاک اشاره شده است که هر عضو پایبند به اصل انتقاد و خود انتقادی می باشد ،اما بنا به اظهارات عناصر جدا شده از گروهک اگر فردی به مرور زمان از حقایق گروهک و تناقضات آن مطلع می شد و شروع به انتقاد از سران  و سیاست های فرقه می نمود ، سوژه ای برای سران گروهک می شد جهت حذف و از بین بردن . این رفتار پژاک با اصل انتقاد و خود انتقادی مندرج در اساسنامه ی فرقه در تناقض می باشد. با وجود چنین شرایط به این نکته می رسیم که انتقاد فقط در اساسنانه ی گروهک وجود دارد و امری مطلوب است ولی اگر در داخل گروهک جاری و ساری شود و عنصر شروع به انتقاد نماید پایان زندگی خویش را رقم زده و احتمال قریب در یک کمین و یا به هنگام عبور از کوهستان جان خود را از دست خواهد داد.

واین است عاقبت انتقاد در فرقه…