۲ آذر ۱۴۰۳

بارزانی، پ.ک.ک و دو قطبی شدن رقابت

  • ۳ آذر ۱۳۹۲
  • ۵۰۹ بازدید
  • ۰

شرایط سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی سوریه به‌گونه‌ای نیست که ساختاری در قد و قواره‌ اقلیم کردستان عراق برای پ.ک.ک به ‌وجود بیاورد. رقابت بارزانی و پ.ک.ک در این میدان به سمت و سویی رفته که هیچ‌یک از آنها تحمل موجودیت دیگری را ندارد.

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی:طی روزهای اخیر در اقلیم کردستان عراق و همچنین در شمال سوریه، رقابت آشکاری بین احزاب و گروه‌های کُرد وابسته به پ.ک.ک و گروه‌های نزدیک به بارزانی به‌وجود آمده و دامنه‌ رقابت‌ها تا جایی توسعه‌یافته که برگزاری نشست موسوم به کنگره‌ ملی کُرد نیز با ابهام روبرو شده و اغلب فعالان سیاسی کُرد بر این باورند که این نشست برگزار نمی‌شود.

رسانه‌های پ.ک.ک و بارزانی به تندی علیه هم مطلب می‌نویسند و حزب دموکرات کردستان عراق که با شکست سنگین حزب اتحادیه میهنی (طالبانی) پیروز بلامنازع میدان است، هم در حوزه‌ تحولات سیاسی کردهای سوریه و هم در بحث کنگره‌ ملی کُرد، به انتقادات و هجمه‌های سیاسی و تبلیغاتی پ.ک.ک به تندی پاسخ می‌دهد.

برای درک روشن خصومت این دو حزب تاثیرگذار معادلات کُردی، لازم است در مقدمه‌ای کوتاه، به بررسی شرایط ظهور آنها بپردازیم.حزب دموکرات کردستان عراق (PDK) در سال ۱۹۴۶ توسط ملا مصطفی بارزانی و به تبعیت از اقدامات قاضی محمد پیشوای جمهوری مهاباد به‌ وجود آمد.

کردهای عراقی با درهم کوبیده شدن حکومت محلی شیخ محمود برزنجی (ملک محمود حفید) توسط انگلیسی‌ها، همه‌ امید خود را به ایجاد یک نظام سیاسی مستقل از دست داده بودند. ملا مصطفی که از نزدیک در ایران در جریان سازوکار تاسیس جمهوری مهاباد قرار گرفته بود، در نامه‌ای از دوستان خود در سلیمانیه، اربیل و بغداد می‌خواهد که گردهم آمده و حزبی را تاسیس کنند که ملا مصطفی رهبر آن و یکی از پسران شیخ محمود نیز معاون دبیرکل باشد.

ماه‌های آغازین تاسیس این حزب در دورانی صورت می‌گیرد که با اقدامات نظامی رژیم پهلوی و اعدام قاضی محمد و یاران او امکان هرگونه تحرک سیاسی از کردهای ایران گرفته می‌شود، جمهوری ترکیه کردها را تحت کنترل خود گرفته و چندین سال از سرکوب عصیان شیخ سعید پیران و سید رضا درسیمی سپری شده و در سوریه نیز استعمار فرانسه رخت بربسته و کردها هنوز فرصت آن را پیدا نکرده‌اند که به فکر علم کردن مطالبات قومی باشند.

مجموع این شرایط دست به‌دست هم دادند تا ملا مصطفی به عنوان یک رهبر یگانه و حزب او با اتکا به هزاران تفنگچی عشایر بارزانی تنها نماینده‌ گفتمان حقوق کُردها باشد. ملا مصطفی در طول دوران فعالیت مسلحانه‌ خود بین شصت تا یک‌صد و بیست هزار نفر تفنگچی در اختیار داشته اما حزبی همچون پ.ک.ک هیچ‌گاه در طول دوران فعالیت سی و چند ساله‌ خود، بیش از شش هزار نفر نیروی نظامی نداشته است.

بنابراین مسعود بارزانی رییس کنونی اقلیم کردستان عراق و فرزند ملا مصطفی، خود را صاحب یک میراث مبارزاتی ۶۷ ساله می‌داند که باید به عنوان پیشکسوت و برادر بزرگ همه‌ احزاب و جریانات کُردی در هر ۴ کشور عراق، ایران، ترکیه و سوریه پذیرفته شود.

مام جلال طالبانی رهبر کنونی اتحادیه‌ میهنی کردستان عراق و ابراهیم احمد (پدر زن مام جلال و از موسسین اتحادیه)، به عنوان روشنفکران تحصیل‌کرده در مکتب لندن، از فعالان سیاسی جوانی بودند که در آغاز مسیر سیاسی خود با ملا مصطفی همراه شدند اما خیلی زود دریافتند که منش انتلکتوئل آنان با منش عشیره‌ای و عملگرایانه‌ ملا همخوان نیست و به همین خاطر حزب اتحادیه‌ میهنی را تاسیس کردند و به مهم‌ترین رقیب حزب دموکرات تبدیل شدند اما این حزب هیچ‌گاه نتوانست مانند حزب دموکرات، در میان کردهای خارج از عراق هم نفوذ و هم محبوبیت پیدا کند.

در دورانی که پ.ک.ک در سال ۱۹۷۸ تحت تاثیر جنبش چپ در کردستان ترکیه و توسط اوجالان و همراهان او تاسیس شد، انتقادات تندی علیه نظام فئودالی مطرح کردند و جنبش بارزانی هم به عنوان یک نهاد وابسته و کمپرافئودال مورد انتقاد شدید اوجالان قرار گرفت. در دوران تاسیس پ.ک.ک، ملا مصطفی در خارج از کشور و در بستر بیماری به سر می‌برد و جنبش او نیز در سال ۱۹۷۵ دچار شکست شده و از پیشمرگ‌های خود خواسته بود به خانه بازگردند.

درست در این دوران بود که پ.ک.ک ابتدا در شهرها و حلقه‌های دانشجویی و کارگری و بعد از آن در زندان‌ها دست به فعالیت و مقاومت زد و در سال ۱۹۸۴ میلادی و ۴ سال پس از کودتای بزرگ، فعالیت مسلحانه‌ خود را آغاز کرد و در ادبیات سیاسی و حزبی خود نیز همواره به تندی از طالبانی و بارزانی یاد کرد و بعدها در دهه‌ نود، چندین بار با این دو حزب درگیر شد و مجموعا بیش از دو هزار تن از چریک‌ها و پیشمرگ‌های هر سه حزب در این درگیری‌ها جان خود را از دست دادند.

کردها و سایه‌ کاریزماها

جنبش ملا مصطفی در میان کردهای عراقی، سوری و ترکیه‌ای و در بخش‌هایی از مناطق کردنشین ایران محبوبیت پیدا کرد و دو ویژگی برخورداری از بافت عشیرتی و طریقتی (ارتباط بزرگان بارزانی با مشایخ نقش‌بندی) باعث شد که کردها، این جریان را بیشتر از جریان آپوییست‌های چپ تحویل بگیرند و محبوبیت پ.ک.ک و اوجالان در سوریه به یمن هموارسازی‌های حافظ اسد و در ترکیه نیز به خاطر فعالیت مسلحانه، ادامه پیدا کرد.

اما به نظر می‌رسد که در دوران کنونی این معادلات دچار تغییرات عمیقی شده است. در شرایط کنونی، کردها دست‌کم مانند گذشته تحت تاثیر کاریزماها نیستند و در اقلیم کردستان عراق، جنبش، تبدیل به نظام سیاسی، اقتصادی و اداری شده و مردم به مسائلی همچون رفاه و کار بیشتر اهمیت می‌دهند تا گفتمان ناسیونالیسم.

در انتخابات اخیر در اقلیم کردستان عراق، حزب وابسته به پ.ک.ک، تنها ۳۶۰۰ رای کسب کرد و حتی ۱ کرسی از ۱۱۱ کرسی پارلمان را به‌دست نیاورد. این در حالی است که نه‌تنها احزاب بارزانی و طالبانی، بلکه اسلامگرایان و طرفداران جنبش تغییر به رهبری نوشیروان مصطفی، صاحب گفتمان‌های پرطرفداری هستند.

مشروعیت سیاسی در برابر آرمان‌های چپ‌گرایانه

پ.ک.ک به عنوان یک حزب استالینیستی مارکسیستی، پس از فروپاشی شوروی در اندیشه‌های خود تغییراتی ایجاد نکرد، اوجالان همچنان بر منش سوسیالیستی تاکید کرد و این در حالی بود که احزاب قدرتمند اقلیم کردستان عراق، گذشته از آن‌که با کشورهای همسایه خود همچون ایران و عراق روابط خوبی برقرار کرده بودند، با غربی‌ها نیز به‌طور مداوم در ارتباط بودند و روابط و منش سیاسی ویژه‌ آنها موجب آن شد که هم در دوران جنگ خلیج فارس و هم در مقطع حمله‌ آمریکا به عراق، احزاب بارزانی و طالبانی، از سوی آمریکا و انگلیس مشروعیت سیاسی پیدا کنند و رفته‌رفته صاحب یک حکومت شبه مستقل شوند.

رسیدن بارزانی و طالبانی به ساختار و قدرت سیاسی و اقتصادی، موضوعی است که تعیین‌کننده‌ بسیاری از رفتارهای پ.ک.ک است؛ به این معنی که اگر پدیده‌ای به نام اقلیم کردستان عراق به‌وجود نمی‌آمد، اوجالان و سران پ.ک.ک، می‌توانستند در مقابل ترکیه کوتاه بیایند و بعید نبود که در برابر برخی امتیازات، سلاح‌های خود را کنار بگذارند. اما به قدرت رسیدن رقبای پیشین آنها یعنی بارزانی و طالبانی، مسیر تصمیمات سیاسی پ.ک.ک را تغییر داد.

رقابت در شمال سوریه و کنگره‌ اربیل

در شرایطی که بارزانی به عنوان قدرتمندترین چهره‌ سیاسی اقلیم کردستان عراق، از درآمدهای چند میلیارد دلاری نفتی متنعم شده و با آمریکا، روسیه، ترکیه و بسیاری از کشورهای عربی و اروپایی روابط حسنه برقرار کرده، سران پ.ک.ک در برابر دولت اردوغان کارت چندانی برای ادامه‌ بازی و چانه‌زنی در دست ندارند و در میان کردهای عراق و ایران هم حرفی برای گفتن ندارند و به همین خاطر است که همه‌ توان و اعتبار خود را در میدان شمال سوریه به میدان آورده‌اند تا بتوانند حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) را به ‌عنوان یک حزب اقماری پ.ک.ک به قدرت برسانند؛ اما در این مسیر، هم با مخالفت احزاب کُرد وابسته به بارزانی روبرو شده‌اند و هم ناچارند به حملات گسترده‌ گروه‌های تکفیری پاسخ دهند.

از این گذشته شرایط سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی سوریه و میزان جمعیت و هژمونی کردها به‌گونه‌ای نیست که ساختاری در قد و قواره‌ی اقلیم کردستان عراق برای پ.ک.ک به ‌وجود بیاورد. رقابت بارزانی و پ.ک.ک در این میدان به سمت و سویی رفته که هیچ‌یک از آنها تحمل موجودیت دیگری را ندارد.

بارزانی از این موضوع انتقاد می‌کند که پ.ک.ک در شمال سوریه راه به فعالیت احزاب نزدیک به بارزانی نمی‌دهد و این در حالی است که همین انتقاد نسبت به خود بارزانی هم وارد است و او نیز در میدان رقابت‌های حزبی و سیاسی در اقلیم کردستان عراق برای کنارگذاشتن یا تضعیف رقبا و مخالفین، تقریبا از همه‌ ابزارها و امکانات خود استفاده می‌کند و در تقسیم پست‌های حساس و منابع اقتصادی هم کاملا خاندانی و گروهی عمل می‌کند.

دوری این دو قطب سیاسی (بارزانی و پ.ک.ک) از آداب رفتار دموکراتیک، کاری کرده که برگزاری نشست موسوم به کنگره‌ ملی کُرد در اربیل به بن‌بست برسد. چرا که در نشست مقدماتی کمیته مسئول برگزاری، پ.ک.ک با به میدان آوردن همه احزاب اقماری خود، عملا به دنبال آن است تا با اتخاذ رویکردی تمامیت‌خواهانه، بیشترین تعداد از ششصد کرسی کنگره را در اختیار بگیرد و بارزانی هم به عنوان میزبان و به عنوان کسی که حرف اول و آخر را می‌زند، از برگزاری کنگره امتناع می‌کند.

در توصیف و تحلیل رفتارهای هر دو حزب پ.ک.ک و دموکرات کردستان عراق و حتی اتحادیه‌ میهنی، می‌توان چنین گفت که این سه نهاد سیاسی کُردهای عراقی و ترکیه‌ای نشان داده‌اند که اصرار چندانی برای حرکت در مسیر توسعه‌ سیاسی و دموکراسی و تحمل رقبا و مخالفین را ندارند و باید دید که در آینده، احزابی همچون گوران، سه حزب اسلامگرای اقلیم، احزاب اسلامگرای کردستان ترکیه و دیگر گروه‌های کُرد، می‌توانند از این رویکرد فاصله بگیرند یا خیر.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *