ایجاد یک ائتلاف یا گونه ای از همکاری انتخاباتی بین این دو حزب، می توانست در حل معضل کُردهای ترکیه تأثیر مثبت ایجاد کرده و طیفهای لاییست-کمالیست را در مسیری بیاندازد که رویکرد کلی خود را نسبت به مسأله ی کُردها تغییر دهند و در آنان گونه ای از تغییر فکری جدی به وجود بیاید.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : اورهان میراوغلو نویسنده و تحلیل گر سیاسی کُرد ترکیه در نسخه ی امروز روزنامه ی ستار، به بررسی دو موضوع مهم پرداخته است: نخست؛ فواید ائتلاف حزب جمهوری خلق با حزب صلح و دموکراسی و تاثیر آن بر مسائل و معضلات کردهای ترکیه. دوم؛ تاثیر پیروزی احتمالی حزب جمهوری خلق در رقابت های سیاسی ترکیه بر روند گفتگوهای صلح بین دولت ترکیه و رهبر زندانی پ.ک.ک.
اگر چه حزب صلح و دموکراسی (BDP) به عنوان یک حزب نزدیک به پ.ک.ک هیچ گاه تمایلی به ائتلاف با حزب جمهوری خلق (CHP) نداشته است، اما فعالان سیاسی کُرد ترکیه نگاه مثبتی به چنین موضوعی دارند.
به نظر من ایجاد یک ائتلاف یا گونه ای از همکاری انتخاباتی بین این دو حزب، می توانست در حل معضل کُردهای ترکیه تأثیر مثبت ایجاد کرده و طیف های لاییت، کمالیست را در مسیری بیاندازد که رویکرد کلی خود را نسبت به مسأله ی کُردها تغییر دهند و در آنان گونه ای از تغییر فکری جدی به وجود بیاید. از یاد نبریم که لاییست – کمالیست های حزب جمهوری خلق، همان شهروندانی هستند که در سال ۲۰۱۳ و در تظاهرات های گزی پارک استانبول، با پاسخ و واکنش تند پلیس مواجه شده و اعلام کردند: تازه فهمیده ایم کُردها در این مملکت چه می کشند! صدالبته خیلی دیر فهمیدند چه بر سر کُردها آمده است. با این حال باز هم بر این باورم که اگر دیدگاه فکری و پارادایم سیاسی کمالیست ها در حوزه ی معضل کُردهای ترکیه تغییر می کرد، چنین چیزی می توانست منجر به تغییرات مثبت شود و امکان و زمینه ی جدیدی برای ارتباط و تعامل سیاسی و انتخاباتی بین کُردهای سکولار و ترک های سکولار به وجود بیاید و چنین چیزی می توانست تا حد زیادی بر الگوی اقتدار سیاسی ترکیه تأثیر بگذارد.
حرف من این است که برای درک مشکلات کُردهای ترکیه توسط کمالیست ها، لازم نبود حتماً وقایع گزی پارک به وجود بیاید و بعد اعلام کنند که تازه فهمیده ایم کُردها در این مملکت چه می کشند! آنان زودتر از این هم می توانستند دردها و مصایب کُردها را درک کنند.
هر بار در آستانه ی برگزاری انتخابات در ترکیه، نخستین چیزی که به عقل تحلیل گران سیاسی می رسد، این است که آیا ممکن است بین حزب جمهوری خلق و کُردها، یک ائتلاف انتخاباتی به وجود بیاید؟ البته هر بار این پرسش بدون پاسخ می ماند و ائتلافی بین آنان به وجود نمی آید.
می دانیم که چند بار بین سران حزب جمهوری خلق و سران حزب صلح و دموکراسی دیدارها و گفتگوهایی به منظور بررسی موضوع ائتلاف صورت گرفت و نتیجه ای حاصل نشد. سری ثریا اُندر نامزد حزب صلح و دموکراسی در حوزه ی انتخابیه ی استانبول در یک برنامه ی تلویزیونی تا حدودی پرده از این گفتگوها برداشت.
ظاهراً همه چیز عادی است و همه ی این مسائل، دارای زمینه ی تاریخی نیز هست. اگر ۲۰ سال پیش پسر عصمت پاشا می توانست تقاضامند ائتلاف انتخاباتی با کُردهای ترکیه باشد، قطعاً کمال قلچداراوغلو، رهبر کنونی حزب جمهوری خلق نیز در حال حاضر می تواند چنین ائتلافی انجام دهد و از یاد نبریم که خود او نیز یکی از کُردهای درسیم است. اما ظاهراً مشکل خاصی در رویکرد حزب جمهوری خلق وجود دارد. آن گونه که سری ثریا اُندر اعلام کرد، حزب جمهوری خلق به جای این که خواهان ائتلاف باشد، اعلام کرده نمی خواهیم با ما ائتلاف کنید. بلکه خواهان آن هستیم که از ما به شکل مخفیانه حمایت کنید و بدون این که کسی متوجه شود به نامزدهای ما کمک کنید! من نیز حق دارم همچون همه ی شما سوال کنم: چگونه ممکن است حمایت انتخاباتی به شکل مخفیانه در جریان باشد.
به خاطر خدا یکی به ما بگوید، سران حزب صلح و دموکراسی چگونه می توانند به شکل مخفیانه از نامزدهای حزب جمهوری خلق حمایت کنند و در محلات و مناطق مختلف شهرها در پاسخ به سوال هواداران خود، چنین چیزی را چگونه توجیه کنند؟ آیا قرار است بگویند: به فلانی رأی بدهید اما نگذارید کسی متوجه شود؟ اصلاً چنین چیزی ممکن است؟
یعنی وضعیت حزب جمهوری خلق به شکلی است که معلوم نیست می خواهد بخندد یا بگرید؟ می خواهد حمایت کُردها را داشته باشد یا نه؟ قبول کنیم که در سال ۲۰۰۷ تکلیف بسیاری از مسائل روشن نبود. مسیر سیاست کُردهای ترکیه نامشخص بود و خیلی چیزها مانع از مشروعیت فعالیت سیاسی کُردها شده بود و به موازات همه ی این ها فعالیت مسلحانه ی پ.ک.ک نیز در جریان بود. اما حالا همه چیز تغییر کرده است و شرایط کاملاً متفاوتی به وجود آمده است. یکی از مهم ترین تغییرات سیاسی ایجاد شده نیز، بدون شک، موضوعی به نام مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک است. بین دولت ترکیه و عبدالله اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک گفتگوهایی در جریان است و قرار است این گفتگوها در مسیری به نام تلاش برای حل سیاسی مشکلات کُردها، تداوم پیدا کند. حکومت از این مقطع سیاسی حمایت می کند و پای حرف خود ایستاده است و پ.ک.ک نیز بخشی از نیروهای شاخه ی نظامی خود را از ترکیه خارج کرده است.
به راحتی می توان گفت که در شرایط کنونی در ترکیه، سخن گفتن از هیچ کدام از مطالبات و خواسته های کُردها، به مثابه ی تابوی سیاسی و میوه ی ممنوعه تلقی نمی شود.
بسیاری از درخواست های کُردها در محافل سیاسی و رسانه های ترکیه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و اتفاقاً بخش مهمی از این مطالبات، به عنوان درخواست های مشروع و دموکراتیک مطرح می شوند و در کنار همه ی این ها، هیأت های نمایندگان کُرد در زندان ایمرالی با عبدالله اوجالان ملاقات می کنند و نامه ها و پیام های او را به اربیل، کوهستان قندیل و اروپا می برند و جالب اینجاست که به موازات همه ی این تغییرات مهم، حزب جمهوری خلق، باز هم از کُردها می خواهد که به طور مخفیانه از آنان حمایت کنند!
البته بگذارید همین جا این واقعیت را نیز مورد بررسی قرار دهیم که حزب جمهوری خلق بر آن است تا در استان های غرب ترکیه، آرای شهروندان کُرد را به سوی خود جلب کند. اما در شرق و در جنوب شرقی و به عبارتی دیگر در استان های کردنشین، حزب جمهوری خلق از چه وضعیتی برخوردار است؟ حزب صلح و دموکراسی به عنوان یک حزب نزدیک به پ.ک.ک در استان های ترک نشین مهمی مانند مرسین، ازمیر، استانبول و آدانا آرای فراوانی دارد و حتی گاهی وضعیت آرای کُردها در این شهرها به گونه ای است که می تواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد اما در مقابل، حزب جمهوری خلق در استان کردنشین دیاربکر و سایر استان های شرق و جنوب شرقی حضور ندارد و از آرای بسیار پایینی برخوردار است.
درست در چنین شرایطی است که حزب جمهوری خلق و رهبر آن کمال قلچداراوغلو، در ارتباط با مسائل کُردهای ترکیه، با سوالاتی روبرو می شوند که تاکنون به پاسخ روشنی برای این گونه سوالات نیاندیشیده اند.
مثلاً انور آیسَوَر در برنامه ی شبکه ی تلویزیونی سی.ان.ان ترک از قلچداراوغلو پرسید: اگر شما بتوانید حزب عدالت و توسعه را شکست داده و به اقتدار برسید، آیا گفتگو با عبدالله اوجالان را ادامه می دهید؟ قلچداراوغلو از پاسخ طفره رفت و مجری در ادامه پرسید: در فعالیت های انتخاباتی خود از سفر به استان های کُردنشین حذر می کنید. مثلاً قرار نیست سری هم به دیاربکر بزنید؟
قلچداراوغلو این بار هم پاسخی نداشت و صادقانه اعلام کرد که نمی داند حزب جمهوری خلق برای چنین اقدامی برنامه ریزی کرده است یا خیر.
در حالی که ترکیه وارد یک انتخابات حساس و سرنوشت ساز می شود، حزب جمهوری خلق در شرایطی قرار گرفته که حتی اگر به اقتدار هم برسد، هیچ برنامه ای برای ادامه ی مذاکرات صلح با پ.ک.ک و گفتگو با اوجالان ندارد.اگر از من بپرسید آیا حزب جمهوری خلق جایگزین و آلتر نانتیو خاصی به جای سیاست کنونی دولت در قبال اوجالان و کُردها دارد یا خیر؟ به شما می گویم: بله. حزب جمهوری خلق تنها یک گزینه دارد. قفل زدن بر دروازه ی بزرگ زندان ایمرالی و انحلال سرویس اطلاعاتی میت به عنوان مجری مذاکرات و تأسیس یک سرویس اطلاعاتی جدید. باور کنید قصد شوخی و طنازی ندارم و تحلیل دقیق من از رفتار و برنامه ی حزب جمهوری خلق همین است. بالاخره هر چیزی قیمت و هزینه ای دارد و همین آقای کمال قلچداراوغلو که در سخنرانی های خود متن شنود مکالمات تلفنی سران حکومت را برای همه می خواند، باید هزینه ی اعمال کنونی خود را پرداخت کند و راهی جز دوری از اوجالان و مذاکره و انحلال سرویس اطلاعاتی میت ندارد. حزب جمهوری خلق با این طرز تفکر و با این نگاه عجیب و غریب نمی تواند به دیاربکر راه پیدا کند و ظاهراً اصلاً چنین دغدغه ای هم ندارد. واقعیت این است که خواب و خیال قلچداراوغلوی درسیمی این است که اردوغان، ترکیه را رها می کند و صندلی خود را به او می سپارد و برخی ها به این خواب و خیال باور آورده اند و شاید به همین خاطر است که قلچداراوغلو حاضر است در سوالات مربوط به کُردها، سر بدهد اما سِرّ ندهد.