انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : خودکشی به عنوان یکی از صور آسیب و کجرویهای اجتماعی، معضلی است که همه جوامع اعم از پیشرفته و در حال توسعه، با آن مواجه هستند و افزایش نرخ خودکشی نگرانی فزایندهای را برای جوامع امروز به همراه آورده است. تردیدی نیست از جمله عوامل مهمی که به مطالعه در زمینه خودکشی ابعادی به مراتب گستردهتر از پیش داده است، افزایش میزان آن در سطح اغلب کشورهای دنیا به ویژه در طی چند دهه اخیر است و آمار حکایت از این میکند که فرقه های و ادیان نوظهور را نیز باید در ردیف اول خودکشی ها قرار داد. خودکشی زنان و دختران در فرقه ها و ادیان نوظهور امروزه بعنوان پدیده عادی جای افتاده است.
در این مقاله سعی بر این داریم تا علل خودکشی زنان و دختران در فرقه تروریستی پ ک ک و پژاک را مورد بررسی قرار دهیم. آمار خودکشی زنان و دختران کم سن و سال در کوه های قندیل بسیار خیره کننده است ، با اینکه گروه تاکنون تلاش کرده خودکشی زنان فرقه را در قالب کشته های جنگ اطلاع رسانی نماید و یا در برخی از موارد از بروز این گونه اخبار ممانعت بعمل آورد.
با گذر از جامعه سنتی و توسعه یافتن و مدرن شدن جوامع، انسان با پیشرفت های زیادی در زندگی مواجه شده است به گونه ای که میانگین سن انسان در سده بیستم ، ده سال و یا حتی بیشتر افزایش یافته است .
در مناطق کردنشین به ویژه در استان های کرمانشاه و ایلام تاکنون زنان و دختران بسیاری یرای رهایی از تبعیض های جنسیتی،اجتماعی و عشیره ای بدنبال راهکار منطقی و معقولانه هستند.
وجود بافتی سنتی و عشیرهای در مناطق روستایی کردستان ایران هرگونه تحرک را از زنان گرفته و به علت نشاختن حقوق خود و کم سوادی بیشتر مورد تبعیض قرار میگرند. در جوامع روستایی،مرد سالاری به شیوه ای افراطی هرگونه صدای زن را در گلو خفه میکند. در استان هایی مانند کردستان و کرمانشاه که هنوز آن فرهنگ سنتی که دارای ویژگیهای منفی و رسوم غلط نیز هست – غالب است و همچنان آمادگی ذهنی دادن حق طلاق و تصمیم گیری به زنان ایجاد نشده است.
جایگاه زنان در پ ک ک و پژاک
پ ک ک و پژاک نیز از این کاستی های جامعه کردستان و بحران های اجتماعی در خصوص زن سوءاستفاده کرده و با شعارهای همچون برابری زن و مرد و یا فمنیست زنان ماهیت زن را به سخره گرفته است.
ایدئولوژی و جریان فکری کاذب پ ک ک و پزاک توانسته زنان و دختران بسیاری را از زندگی های سنتی و مردسالاری جامعه کردستان رهایی بخشد ، ولی آیا زنانی را که از سلطه ی افکار سنتی و تبعیض های جنسیتی جامعه کردستان رها شده اند به حقوق مشروع خود در گروه رسیده اند؟
متاسفانه زنان و دختران بسیاری فریب شعارهای دورغین پ ک ک و پژاک را خورده و راهی کوه های قندیل شده تا آزادی را تجربه نماید .
تساوی مرد و زن ایدئولوژی مرسوم پ ک ک و پژاک کاملا ملموس و مشهود است ،بکارگیری زنان و دختران در کارهای سخت مردانه و یا در جنگ های نابرابر اصل ماهیت زن را زیر سوال می برد.
پ ک ک و پژاک عاطفه و لطافت زنان را از بین برده و از آنان را شبیه مردان خشن و سخت دل تبدیل کرده است. و این خود زمینه ساز خودکشی زنان بحساب می آید.
برده گی جنسی زنان از محوری ترین موضوعات خودکشی زنان در پ ک ک و پژاک محسوب می گردد.
اکنون آزادی زنان و فرهنگ فمنیسم زنان ، گروهک های تروریستی را تبدیل به فحشا خانه کرده است . اسناد بسیاری مبنی بر بی بند و باری و فساد اخلاقی در گروه های تروریستی وجود دارد. حضور دختران زیبا رو و کم سن و سال در میان پسران نوجوان و جوان و عدم هیچ گونه قوانین خاص در روابط و مقید نبودن به ارزشهای انسانی گروهک ها را به فاحشه خانه تبدیل کرده است .
فرقه ای کردستیز پ ک ک و زیر شاخه های تروریستی آن با اعتبار دهی به جایگاه و منزلت زنان در مقر خود فاحشه خانه های به پا کرده اند ،و این رفتارهای حیوانی را آزادی مشروع زنان می نامند.
زنان و دختران عضو فرقه پژاک -که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده- از ترس، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی بر زبان نمی آورند تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد. این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بسته است. پژاک با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد. نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند:
دوله نودیده (کد زیلان)، شیرین آمود (کد آیتن)، رحیمه یاشار (کد ریحان)، سحر فیلیز (کد سوزدار)، هدیه زنگین (کد بریوان)، سونگول سالمان (کد روزرین)، فاتما بایسال (کد ژیندا)، امینه عثمان (کد آهین ) و … .
پ ک ک و پژاک با دخترانی بر اثر بی حرمتی ها و تجاوزات جنسی دچار بیماری های روحی و روانی میشوند در عملیات های انتحاری استفاده می نماید. این دختران که به آخر خط رسیده اند مرگ را تنها راهکار نجات خود می داند و حاضر میشوند با بستن کمربندهای انفجاری به زندگی خود خاتمه دهند. طبق آمار همه عملیات های انتحاری پ ک ک توسط زنان انجام گرفته است.
اکنون این نتیجه دست یافتی است که شعار خودمختاری و فمنیست زن از سوی پ ک ک و پژاک بمنظور خوش گذارانی و عیاشی مردان بیمار فرقه بوده و زن بعنوان ابزاری برای مردان فرقه است .
بیان این نکته نیز بسیار ضروری و مهم است ،چرا که همان مردان گروه پ ک ک و پژاک از بطن همان خانواده های سنتی و عقب مانده بیرون آمده و به جای ارتقاء فکری خود و ارتباط با جهان پیرامون خود در دل کوه ها و دره ها مسلح شده و بدنبال خونریزی و کشتار بشریت است .
اکنون روشن و شفاف است که آمار بالای خودکشی در پ ک ک و پزاک افکار منسوخ مردان گروه است که به زن بعنوان یک برده می نگرند.
افسردگی و خودکشی در زنان
خودکشی در معنای وسیع و انواع بسیار گوناگونش عاقبت تلاش آدمی برای رسیدن به هویت خودبخودی می باشد که در زنان بسیار شدیدتر و فاجعه آمیزتر و سریع تر از مردان رخ می نماید زیرا که زن بلحاظ وجودی حتی در کوتاه مدت هم نمی تواند در خارج از عرصه عاطفه و محبت و ایثار و عشق ورزی برای خود هویتی را احساس نماید ولی مرد می تواند برای مدتی خود را به این هویت کاذب سرگرم نماید و در جهان ماده احساسی از ” خود ” داشته باشد. زنی که عشق و ایثار را در شأن خود نمی بیند و یا آنرا کافی نمی داند در جنون مردواری خویش پوچ و فاسد و بدبخت می گردد…. به همین دلیل است که امروزه بیماری افسردگی عموماً یک بیماری عام زنانه است : زنان مدرنی که می خواهند با مرد برابر شوند ولی نهایتاً فقط با بدن خود برابر می شوند و هویت آنها مترادف با سکس محض می شود.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فلسفه وجودی زن ص ۹
https://t.me/zanashooee2
احساس نابودی « عصر پوچی »
به لحاظی عصر جدید را بایستی عصر نابودی بشر دانست. امروزه ھر کسی از پیر و جوان و فقیر و غنی وشرقی وغربی و کافر و مؤمن به نوعی دچار چنین احساسی است که عموماً ھیچ دلیل منطقی ھم ندارد. این وضعیت روانی از احساس پوچی آغاز شده و به احساس ھراس از نابود شدن میرسد که آستانۀ اعتیاد و خود کشی و جنون و جنایت است ….
بھرحال احساس پوچی و نابودی بشر مدرن چند علت منطقی دارد:
۱- شکم سیری و عیاشی و مصرف پرستی و آزادیھای بی قید و شرط.
۲- به کام رسیده گی سریع .
۳- دانائی و اطلاعات بی خاصیت و بی معنا که حاصل سواد آموزی اجباری و رسانه ھای جھانی و انفجاراطلاعات است .
۴- تضاد فزاینده طبقاتی بین فقیر و غنی .
۵- ناامنی حاصل از امراض لا علاج و سلاحھای امحای جمعی .
۶- نابودی اعتماد و وفا و محبت مخصوصاً در خانواده ھا .
۷- سبقت تکنولوژی از اراده بشری .
۸- آثار روانی آلوده گیھای محیط زیست مثل وآب و ھوا و آلوده گیھای صوتی و امواج ماھواره ای .
ولی بنظر ما علت العلل این پوچی و نابودی واقعه ایی است که ما آنرا آخرالزمان و قیامت می نامیم که…
استاد علی اکبر خانجانی
از کتاب ” دایره المعارف عرفانی ” جلد چهارم ص ۱۷۲