مصاحبه رئیس فرقه پژاک با خبرنگار نوروز تی وی : “درحقیقت تشکیل پژاک یک ضرورت و جبر زمانه بود برای خلق کرد در منطقه وبخصوص شرق کردستان چون بطور کلی ملت کرد در شرق کردستان با سیاست و مبارزه وجنگ بزرگ شده است و بیشتر از بخشهای دیگر کردستان دارای سوابق تاریخی در این رابطه می باشد و در حدود ۷۰ سال قبل از این موفق شده برای خود جمهوری تشکیل دهد و کیان و ارگانهای دولتی و حکومتی برای اداره منطقه خودمختار خویش بوجود آورد و قدیمیترین حزبی که توانسته فعالیتهای سیاسی را به انجام برساند ودر این رابطه هزینه های گزافی را نیز پرداخت نماید،شرق کردستان می باشد و اصلاًبطور کلی خلق کرد در این بخش از کردستان با سیاست رشد و نمو کرده است،پس مردم کرد درشرق کردستان چشم انتظار احزاب نخواهند بود وبلکه خودشان می توانند تصمیم بگیرند وکیان و موقعیتی را برای خود بوجود آورند و هر گاه تشخیص دادند که احزاب و سازمانهای موجود کردی نمی توانند به وظایف ملی و میهنی خود بپردازند،مردم خود تشکیلات سیاسی دیگری را بوجود خواهند آورد.زمانیکه سایر احزاب و از جمله دمکراتها و کومله ها میدان را خالی کردند و بار و بنه خود را به اردوگاهای کوی سنجق و زرگویز انتقال دادند و راحت طلبی را برای خویش انتخاب کردند و بصورت عملی از مردم جدا شدند و منفعل و ایزوله گشتند،خلق کرد در این بخش از کردستان علی رغم صبر وتحملهای زیادی ولی وقتی که دیدند این احزاب دیگر کارایی و بردو مهارت خود را در مبارزه علیه نظام از دست داده اند و در کنجی خزیده اند و به دعاگویی و مدیحه سرایی روی آورده اند تا بلکه بتوانند به موقعیت و جایگاهی برسند،مردم تصمیم خود را بطور قاطع گرفتند وخلق کرد،جوان دانشجو،توده های روشنفکر وسیاسیون طالب آزادی و مبارزه کرد به این فکر و اندیشه افتادند که دیگر بس است و باید کاری کرد و صرف نظر از این احزاب قدیمی و کلاسیک که بطور عمده صحنه را خالی کرده و بجای مبارزه، خوشگذرانی را انتخاب نموده اند و چشم به راه این و یا آن هستند تا برای آنها اقدامی بکند. حزب دمکرات محصول جنگ دوم جهانی می باشد زمانیکه انگلستان و آمریکا به ایران لشکر کشی نمودند و هر کدام بخشی از این سرزمین پهناور را اشغال نمودند و از سوی دیگر روسیه نیز بیکار ننشست وقسمتی از خاک میهن کشورمان را متصرف شد و در منطقه ای که بدست روسها افتاد،کردها توانستند برای خود تشکیلات سیاسی بجود آورند ودر نتیجه و بعد از تشکیل جمهوریت،حزب دمکرات نیز متولد شد و همه این مسائل در اثر تغیر و تحولات بین المللی در منطقه شکل گرفت و اگر خود  رضا شاه در آن زمان بر سر قدرت می ماند،هرگز حزب دمکرات بوجود نمی آمد و این تشکیلات در نتیجه خلاءسیاسی وقدرت در ایران وبخصوص منطقه شرق کردستان پا به عرصه وجود نهاد و اکثرتوده ها واقشار جامعه کردی در آن شرکت نمودند از جمله:فئودالها،روحانیون،معلمین،کارگران،سرمایه داران و وطن پرستان بصورت همه جانبه در لایه های این حزب جای گرفتند اما متأسفانه چون رشیه ای و با تفکر ودید باز و بر خورداری از یک ایدولوژی و فلسفه قوی نبود، خیلی زود مردمان اطراف این حزب را تخلیه کردند و برخی دچار تشویش افکار وبه خیانت تن در دادند و برخی منزوی گشتند و برخی با آمدن ارتش شاه دست بدامان لشکریان پهلوی شدند و به همین شیوه حزب از قدرت و ابهت واقعی خود بدور ماند چون پایه های تشکیل دهنده ارگانهای این تشکل سیاسی محکم وقوی وخالص وآموزش دیده نبود،دچار نوسانات و تغیروتحولات گشت واز سوی دیگر سازمان کومله در نتیجه رهایی ملتهای ایران و پیروزی انقلاب اسلامی،سردرآورد و وارد میدان شد و در اثر تغیر و تحولات منطقه پا به عرصه وجود نهاد”.