یکی از سران پکک به نام جمیل بایک در مصاحبهی اخیر خود با مجلهی (میلیتاری دیپلومات) گفته ما در هیچ یک از کشورهای منطقه (ترکیه، ایران، عراق و سوریه) به دنبال استقلال و اعلام دولت کوردی نیستیم.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :بایک در ادامهی مصاحبهی خود گفته: هدف اصلی ما برچیدن نظام حزب عدالت و توسعه (AKP) در ترکیه است. بنابراین از تمامی نیروهای سیاسی، نظامی و مردم که نقش اپوزسیون را به خود گرفتهاند میخواهیم تا همه متحد شوند و این حکومت را از کرسی اقتدار پائین بکشند.
بایک هدف خود را در ترکیه، تاسیس سیستم خودمدیریتی و مدیریت محلی بیان کرده و گفته: برای ما مهمتر از همه، ساقط کردن نظام حکومتی اردوغان است. سقوط حزب عدالت و توسعه و برچیدن نظام دیکتاتوری اردوغان، شروعی خواهد شد برای آنکه ما بتوانیم به اهدافمان در ترکیه که همان مدیریت محلی شهرهاست برسیم.
درخصوص مناطق کوردنشین سوریه و روابط آمریکا و پکک، بایک اینچنین گفته: آمریکا شاید در شمال سوریه موضعی نرمتر در قبال یپگ و پید اتخاذ کرده باشد؛ اما به دلیل روابط صمییمی آن با ترکیه، نمیتوان اثبات و دوام این موضع را تضمین کرد و این بدان معنی است که آمریکا موضع مشخصی در قبال مسلئهی کوردها در سوریه ندارد.
پکک (حزب کارگران کوردستان ترکیه) که توسط شخص عبدالله اوجالان تاسیس شد و خود وی اکنون در زندانی در جزیره امرالی دوران محکومتش را به سر میبرد، در ابتدای کار خواستار استقلال و اتحاد کوردستان بود و بر خط مشی مارکسیت – لنینیستی اصرار میکرد. البته این زمانی بود که هنوز بلوک شرق و غرب داشتیم. اما با پایان جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب، اوجالان شروع به انتقاد از اتحاد جماهیر شوری سابق و سیستم حکومتی آن کرد و خود را در کنار جهان غرب تعریف کرد و لذا از ۱۹۹۰ میلادی به بعد، موضوع استقلال کوردستان و … به حاشیه رانده شد و بنا بر خواست و مطالبات سیستم سرمایهداری، این گروه خط مشی جدیدی را با رویکردی اقتصادی در پیش گرفت و لذا به سرمایهگذاری غیرمستقیم در برخی کشورها پرداخت و برای تامین سرمایه هم، تمرکز بیشتری بر مرزها که محل ترانزیت مواد مخدر و کالاهای قاچاق بود کرد و از این طریق توانست سرمایهی قابل توجهی را جمعآوری کند.
در هرصورت آنچه در چنین موقعیتی برای این گروه اهمیت نداشت، موضوع استقلال و کوردها بود. هرچند تمامی اعمال صورت گرفته با شعار کوردی و حمایت از آنها بود، اما در حقیقت گرایش به سمت خط مشی کاپیتالیستی، ذهنیت این گروه را متحول کرد. پس از دستگیری اوجالان و قرار گرفتن در لبهی پرتگاه، باردیگر موضوع کوردها را مطرح کردند، البته این بار با اصطلاحی جدید به نام کنفدرالیسم دموکراتیک. هنوز سران و اعضای این گروه خود از ماهیت همچنین سیستمی که فقط در شعار بیان میشد را نمیدانستند که اینبار اوجالان از زندان فرمول جدیدی را به نام خودمدیریتی دموکراتیک اعلام کرد. اینها فقط بخش روکشی موضوع و برای فریب اذهان عمومی است، چراکه از اوایل دههی نود میلادی با وارد شدن این گروه به دنیای سرمایه و سرمایهگذاری، اندک اندک گرایش اقتدار را نیز در خود حس کرد و چون در ترکیه توان رسیدن به اهداف خود را نداشت، لذا اقلیم کوردستان را میدان نبرد اقتدار کرد تا اینکه با جنگ سوریه و موضوع کوردهای این کشور در شمال آن، پای این گروه به یک بازی سیاسی باز شد و طی سالهای گذشته هم تلاش کرده تا سرمایه و اقتدار را در کنار هم به خدمت بگیرد و اینجاست که دیگر برای پکک پول و کرسی اهمیت پیدا کرده نه عمران و آبادانی کوبانی و حفاظت از خانه و کاشانهی کوردهای شرنخ، سور، جزیره، نصیبین و ….
منبع:کوردپاریز