۲ آذر ۱۴۰۳

ایران، الگوی مطلوب دگردیسی استراتژی هویت ملی در عراق

  • ۴ تیر ۱۳۹۲
  • ۳۸۴ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :دولت عراق طی سالهای پس از صدام،با آنکه با رای مردم انتخاب می شود،اما همواره با بی مهری قسمتی از مردم رو به رو شده است.اگر صندوقهای رای را مرجع نظر بگیریم همواره تفکر اکثریت پیروز است که می تواند دولت تشکیل دهد،اما این مهم حاصل نمی شود مگر آنکه روند جامعه سازی در یک کشور کامل شکل گرفته باشد و از مشکلی به عنوان هویتهای چندگانه و متضاد رنج نبرد.کشورهای منطقه خاورمیانه اکثراً چندین گروه اجتماعی عمده دارند،که اینها خود به دلیل تضادهای اساسی در پیش زمینه ها و ارزشها کمتر می توانند با یکدیگر همکاری نمایند،مگر در آنهایی که هویتی درست، با تعریفی درست، در آن کشور ها شکل گرفته است.
کشور عراق، سه گروه اجتماعی عمده دارد که هر کدام در قسمتی از کشور عراق اکثریت مطلق را دارا می باشند.عراق از سه گروه اجتماعی بزرگ و چندین گروه کوچک تشکیل شده است. گروه های اصلی،که بازیگران عمده ی سیاست در عراق می باشند عبارتند از اعراب شیعه،اعراب سنی و اکراد.ریز گروه ترکمنها نیز بعضاً توان تاثیر گذاری دارد.
الان درگیری اصلی بین همان سه گروه اصلی در جریان است،هر چند، هر کدام از این گروهها به احزاب و دسته های جداگانه تقسیم می شوند و خواسته های بعضاً متفاوتی در بین احزاب هر گروه نیز دیده می شود،اما اکثریت این احزاب درون جریانات، غالباً در مواضع کلی با هم هماهنگ هستند و تقریباً همسان عمل می کنند.شاید جریان صدر در بین شیعیان گاهاً ساز جدایی کوک کند اما در منافع اساسی با جریان شیعه همگام و همراه است.
نا آرامی هایی که در عراق شکل می گیرد،معمولاً حاصل این تضاد منافع است.(البته این تضادها نیز گاهاً از بیرون شارژ می شود)اعراب سنی که در زمان صدام،قدرت را در دست داشتند الان جز کوچکی از قدرت را دراختیار دارند و این قضیه باعث نارضایتی شدید آنهاست.کردها همواره،تشکیل یک کشور مستقل جزیی از آرمانهایشان بوده و هیچ گاه نتوانسته اند تماماً دل بسته ی عراق باشند و الان هم ساکن اقلیم خودمختارند.شیعیان نیز که در گذشته هیچ سهمی از قدرت نداشتند و الان قدرت را در اختیار گرفته اند،حاضر نیستند اجازه دهند کوچکترین صدمه ای به قدرتشان وارد شود.
امروز بزرگترین مشکل عراق این است که اعراب شیعه یک هویت دارند،سنی ها جور دیگری خود را تعریف کرده اند و کردها هم تکلیفشان مشخص است.در سیاست داخل و خارج این سه گروه موضع گیریهای کاملاً متضادی دارند که نمونه ی بارز آن درباره ی سوریه است.به این دلیل این سه جریان توان جمع شدن روی یک میز را ندارد و چون در این کشور یک گروه اکثریت را در اختیار دارد گروههای دیگر توان بازیگری چندانی در صندوقهای رای ندارند.
اگر هویت ملی عراقی،فارغ از هویت های قومی نتواند تعریف شود،یقیناً عراق با سرعت بیشتری به سمت تجزیه خواهد رفت،کما آنکه هرگاه نا آرامی ها شدت می گیرد،بحث فدرالیزم در عراق قوت می یابد.
دولت نوری المالکی نتوانسته به دلیل زیاده خواهی و گروکشی سنی ها و کردها، اجماعی از بین اقوام و مذاهب شکل دهد و همچنین انحصار طلبی نوری المالکی نیز مزید بر علت شده است.
اگر دولت عراق بتواند پاسخ روشنی به نیازهای اجتماعی،گروه ها بدهد می تواند،مانع از بروز نا آرامی های بیشتر شود و کشور عراق به سمت آرامش خواهد رفت.اوضاع کنونی تصویر روشنی از آینده ی عراق به دست نمی دهد.دولت باید بتواند هویت عراقی را برای اقشار مختلف مردم فارغ از مذهب و قومیت تصویر کند تا آنها بتوانند به دولت فارغ از هر جو سازی اعتماد کنند.یعنی آنکه احزاب فارغ از مذاهب و طایفه ها شکل بگیرند.که گام اول آن باید توسط دولت شکل بگیرد.و مردم صندوقهای رای را پاسخ دهنده به نیاز روز کشور بیابند نه آنکه،آن را نماینده ی یک مذهب یا طایفه بدانند.تا این مهم یعنی تعریف هویت ملی عراق میسر نشود،عراق نمی تواند روی آرامش ببیند.
منبع : سرویس خارجه و امور بین المل انجمن بی تاوان آذربایجان غربی

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *